۲۰ مرداد ۱۴۰۳

در پدافند از واژۀ «درود»

کورش جنتی: یک دانشجوی میکروبیولوژی در مجازستان دربارۀ کسانی که به جای «سلام» می‌گویند «درود» دو ادعای شگفت پیش افکنده است:

نخست: آنها نمی‌دانند که زبان‌ها با هم دادوستد دارند و زبان خالص وجود ندارد، از همین رو آنها باید به غار برگردند!

من نمی‌دانم چگونه از دید منطقی می‌توان از دل چنان مقدمه‌ای به چنین نتیجه‌ای رسید. راستش سخن آنقدر بی و در و پیکر است که شاید درست آن بود که بی‌پاسخ بماند، ولی از آنجا که در جهان توده‌وار کنونی سخنان بی‌پایه نیز مخاطبانی می‌یابد و ممکن است کسانی را گمراه کند، ناچار باید نکته‌هایی را یاداور شویم.

چرا گمان می‌کنید هر کس که به جای «سلام»، «درود» بگوید به دنبال زبانی آویژه یا خالص است؟ به طور کلی کسانی را که به دنبال جایگزینی واژه‌های پارسی به جای وام‌واژه‌های هم‌ارز آنها هستند، سَره‌گرا می‌نامند. شماری از مطرح‌ترین سره‌گرایان یا پارسی‌گرایان صد سال اخیر اینانند:

احمد کسروی تبریزی، ذبیح بهروز، محمد مقدم، محمود حسابی، شمس‌الدین ادیب‌سلطانی، محمد حیدری ملایری، میرجلال‌الدین کزازی

نه‌تنها هیچ کدام از این بزرگان به دنبال زبان خالص نبوده‌اند، بلکه آشکارا گفته‌اند که پیگیری چنین آماجی(هدفی) منطقی و شدنی نیست. گوینده در اینجا مرتکب مغلطۀ پهلوان‌پنبه شده است، یعنی دروغی را به کسی یا جریانی نسبت داده و سپس دروغ خود را نقد و ریشخند کرده است.

دوم: ایشان در پاسخ کسانی که گفته‌اند چه اشکالی دارد که بخواهیم زبان خود را پاس بداریم نوشته‌اند: عربی هم یکی از زبان‌های رایج در ایران است و اگر شما از گفتن «سلام» که واژه‌ای عربی است پرهیز دارید پس شما نژادپرستید! در واقع ایشان کمابیش همۀ نقدهایی را که در بخش دیدگاه‌ها نوشته شده بود، با دو کلید واژۀ «عرب‌ستیزی» و «نژادپرستی» پاسخ داده بود.

با این رویکرد و تعریف از نژادپرستی، فرانسویان که ۴۰۰ سال است فرهنگستان زبان دارند و زبان خود را از وام‌واژه‌های نانیازین(غیرضروری) می‌پالایند همه نژادپرستند. یا مصریانی که در قاهره مجمع لغت عربی را به منظور پالایش و پاسداشت زبان عربی بنیاد نهاده‌اند نژادپرستند: یا تونسی‌ها که ادارۀ عربی‌سازی دارند، یا …

«اولین همایش عربی‌سازی در سال ۱۳۴۰/ ۱۹۶۱ با پیشنهاد مراکش تشکیل شد. در این همایش تصمیم گرفته شد که یک ادارۀ دایمی برای عربی‌سازی اصطلاحات تشکیل شود.»۱ به چند نمونه از واژه‌گزینی‌های اعراب بنگرید:

پروفایل                          ملف شخصی

کیبورد                            لوحه مفاتیح

موس                             فأره

با این نگاه آلمانی‌ها نیز  سخت نژادپرستند، زیرا چنان در پذیرش وام‌واژه‌ها سختگیرند که شمار وام‌واژه‌هایشان بسیار بسیار اندک است. نگاهی به چند نمونه از برابرنهاده‌های آلمانی‌ بیندازیم:

تلویزیون                                                 Fernsehen

رایانه (کامپیوتر)                                             Rechner

آسان‌بر(آسانسور)                                          Aufzug

 ژاپنی‌ها هم که در نژادپرستی‌شان حرفی نمی‌ماند چون برای واژه‌های «نوترون» و «پروتون» هم برابرسازی کرده‌اند.

 دوستان گرامی چنین محتواهای سخیفی همه روزه در مجازستان ساخته و پخش می‌شود. برخی از این محتواها مانند آنچه درباره‌ آن سخن می‌گوییم چنان از دید دانشیک بی‌پایه‌اند که آدمی باور نمی‌کند کسی که در حد خواندن و نوشتن سواد داشته باشد متوجه پرت و پلا بودن آنها نشود. در بیشتر فِتادها(موارد)  گوینده و یا نویسندۀ چنین سخنانی دارای آماج‌های سیاسی یا هویتی ایران‌ستیزانه است؛ یعنی یا چپ است و مانند بیشتر چپ‌ها دشمنی با ایران و ایرانی را نشانۀ روشنفکری می‌داند، یا پان‌ترک، پان‌عرب و… است. همیشه در چنین زمان‌هایی یاد سخنی از بهرام بیضایی می‌افتم: «هر کس را که ردّی از فرهنگ خویش جستجو می‌کرد نژادپرست خواندیم.»۲

دیگر آنکه پاکسازی و پالایش زبان دارای دلایل بسیار زبانی و برون‌زبانی است. برای نمونه هنگامی که به جای «جزر» و «مد» می‌گوییم: «فروکشند» و «فراکشند» آموزش این پَرمانه‌ها(مفاهیم) را ساده‌تر کرده‌ایم، زیرا ساختمان این دو واژۀ فارسی به گونه‌ای است که معنا را بهتر و دقیق‌تر می‌رساند و دانش‌آموز را از حفظ کردن طوطی‌وار واژه‌های «جزر» و «مد» می‌رهاند.

در نمونه‌ای دیگر، فرهنگستان نخست با باززیواندن(احیا کردن) «پزشک» به جای «طبیب» راه را برای ساخت واژه‌های «دام‌پزشک» و «دندان‌پزشک» و «پزشکیار» و «ساختمان پزشکان»  و… باز کرد. به همان مارکس و لنین و دریدا و ژیژکی که می‌پرستید اینها منطق زبان‌شناسانه دارد و ربطی به نژادپرستی ندارد.

دلایل زبانی و برون‌زبانی برای پالایش زبان پارسی بسیار است و در یادداشتی کوتاه نمی‌گنجد. علاقه‌مندان به این گستره می‌توانند به کتاب‌ها و نوشته‌هایی که در زمینۀ مهندسی زبان، برنامه‌ریزی زبانی و واژه‌گزینی نوشته شده‌اند بنگرند. ایواز(فقط) به یک نکتۀ مهم اشاره بکنم و آن اینکه دادوستد زبانی میان عربی و پارسی به هیچ روی زاستاری(طبیعی) و دوستانه نبوده است. تاخت و تاز زبان عربی به زبان پارسی که با چیرگی نظامی آنها همراه بوده است به اندرش(ورود) شمار بالایی از وام‌واژه‌های نانیازین(غیرضروری) انجامیده است. واژه‌هایی که ما آنها را به جای «وام‌واژه»، «زورواژه» می‌نامیم، زیرا وام‌واژه جایی پذیرفتنی است که زبان پذیرنده واژه‌ای برای آن پرمانه(مفهوم) ندارد و تصمیم می‌گیرد به جای ساخت واژۀ تازه، همان واژه را از زبانی دیگر قرض بگیرد. آری هیچ زبانی خالص نیست، ولی برای هر زبان‌وری که به زبان خود ارج می‌نهد و برای هر کشوری که برای زبان مادری_میهنی خود ارزش قائل است، وام‌واژه واپسین گزینه است. 



بن مایه

1. واژه‌گزینی در ایران و جهان، رضا منصوری

2. هزارافسان کجاست؟، بهرام بیضایی


تارنمای پارسی انجمن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر