۱۰ آذر ۱۴۰۳

تاریخ و فرهنگ ایران - جغرافیای شاهنامه افسانه‌ای و استوره‌ای نیست

نزدیک به چهارده سال سرگرم پژوهش در جغرافیای شاهنامه بودم. کتاب «فرهنگ جغرافیای تاریخی شاهنامه» ره‌آورد آن پژوهش است. در آن سال‌ها، هرگاه استادان شاهنامه‌شناس می‌شنیدند که دست به چنین پژوهشی زده‌ام، می‌گفتند: «استوره که جغرافیا ندارد!» اما من دیدگاه دیگری داشتم.

در آغاز می‌خواهم به‌روشنی بگویم که جغرافیای شاهنامه، نه استوره‌ای است و نه افسانه‌ای؛ بلکه جغرافیایی واقعی‌ است. اگر هم ضحاک و فریدون و افراسیاب استوره باشند و به‌درستی ندانیم که چه کسانی بوده‌اند، البرز و دماوند و سمرقند و سیستان و دیگر جاها که استوره نیستند.

البرزِ شاهنامه در کجاست؟

نام‌های جغرافیایی در گذر زمان غلت‌وواغلت می‌خورند و دگرگون می‌شوند؛ چون قوم‌ها و تبارها می‌آیند و نام‌ها را دست‌کاری می‌کنند. تازیان که نام البرز را دوست نداشتند و به‌جای آن از کوهِ قاف یاد می‌کردند، نام البرز را تغییر دادند. نکته این‌جاست که در شاهنامه کوه البرز در هندوستان دانسته شده است. برای همین است که برخی می‌گویند کوه البرزی که ما در ایران می‌شناسیم، پیوندی با البرزِ شاهنامه ندارد و افسانه‌ای است. درحالی‌که این سخن درست نیست. در استوره‌های ما، البرز از قفقاز کنونی تا هندوستان امتداد داشته است. هنوز هم در قفقاز کوهی به نام «البُروز» شناخته‌شده است که آغاز البرز از آن‌جا دانسته شده است. البرزِ میانی نیز همین البرز ایران است که تا افغانستان و سپس هندوستان ادامه می‌یابد. بدین‌گونه البرز بزرگ (یا: البرزِ شاهنامه) از قفقاز تا هندوستان کشیده می‌شده است. پس اینکه شاهنامه می‌گوید: البرز در هندوستان است، سخن ناروایی نیست …

مرزهای ایران فرهنگی کجاست؟
برخی می‌پرسند که مرزهای ایران کهن (ایران تاریخی/ ایران فرهنگی) تا کجا بوده است؟ در شاهنامه‌ی ابومنصوری که در میان سال‌های 339 تا 346 مهی در توس نوشته شده است و تنها دیباچه‌ی آن بازمانده، از ایران و انیران (ناایران) نام بُرده شده است. هندوستان، ترکستان، بالای خزر (سرزمین سقلاب‌ها و خزرها و روس‌ها)، روم و سرزمین تازیان، انیران دانسته می‌شد و جدای از ایران بود …

آنچه در بالا آمده است بخشی از سخنرانی مهدی سیدی فرخد؛ شاهنامه‌شناس و پژوهشگر جغرافیای تاریخی است، که با عنوان «جغرافیای شاهنامه افسانه‌ای و استوره‌ای نیست»، در تازه‌ترین شماره‌ی امرداد چاپ شده است.

متن کامل این سخنرانی را در رویه‌ی چهارم (شاهنامه) امرداد شماره‌ی 493 بخوانید.



خبرنگار امرداد: سپینود جم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر