۱ آذر ۱۴۰۴

زیست بوم ایران - هیرکانی در آتش؛ پنجاه میلیون سال تاریخ طبیعی می‌سوزد!

جنگل‌های هیرکانی تنها یک زیست‌بوم نیستند؛ آرشیو زنده تاریخ زمین‌اند. از ۲۵ تا ۵۰ میلیون سال پیش تاکنون، هر یخبندان، هر خشکسالی و هر دگرگونی زمین‌شناسی را تاب آورده‌اند.😭

جهان، این جنگل‌ها را «میراث طبیعی بشر» نامیده، اما امروز در آتشی می‌سوزند که نه نتیجه طبیعت، بلکه برآمده از بی‌اعتنایی ما مردم و مسوولانی است که پیدا نیست برای چه از درآمد ملی حقوق می‌گیرند؟!

 جنگلی که از عصر دایناسورها جان به در برد، از ما نه

در روزگاری که هنوز دایناسورها در زمین می‌چرخیدند، بذرهای جنگل هیرکانی ریشه دوانده بود. این جنگل، تنها یادگار دوران سوم زمین‌شناسی در پهنه‌ی اوراسیاست؛ زیست‌بومی که روزگاری سراسر نوار معتدل شمال جهان را پوشانده بود و اکنون تنها در نواری باریک میان دریای کاسپین و البرز برجا مانده است.

این میراث بی‌همتا، امروز در حال فروپاشی است؛ نه به‌دلیل طوفان، صاعقه یا خشکسالی، بلکه به‌دلیل غفلت، نبود تجهیزات، و نبود مدیریت کارآمد. سودجویی نامردمان و مسوولان ناشایست! که کوه و جنگل را به سودای سود خویش به نابودی کشانده‌اند!

 گنجینه‌ای که جای دیگر نمونه ندارد

هیرکانی خانه بیش از ۳۲۰۰ گونه‌ی گیاهی و ۵۸۰ گونه‌ی جانوری است؛ از درختان کهن‌سال انجیلی تا راش، توسکا و شمشاد. نزدیک به ۳۰۰ گونه پرنده و ۱۰۰ گونه پستاندار در این پهنه می‌زیند و صدها گونه از آنها تنها در همین منطقه یافت می‌شوند.

این جنگل سپر زنده اقلیم ایران است؛ تولیدکننده اکسیژن، تنظیم‌کننده هوا، نگه‌دار خاک، و سد سیلاب‌ها. نابودی آن، آسیبی است که چندین نسل نخواهند توانست جبرانش کنند.

20 روز آتش‌سوزی، 8 هکتار نابودی

آتش‌سوزی الیت، اکنون وارد بیستمین روز خود شده است. بیش از هشت هکتار از جنگل‌های دست‌نخورده در بلندی‌های ۱۴۰۰ تا ۱۸۰۰ متری سوخته و بیشترین آسیب متوجه نهال‌ها، بوته‌ها و لایه بارور خاک است.

در روز حادثه نه رعدوبرقی بود، نه خط برقی؛ مسوولان می‌گویند عامل انسانی محتمل‌ترین علت است. یعنی یک بی‌احتیاطی، یک آتش کوچک، هزاران سال تاریخ را به خاکستر تبدیل کرده است.

 وقتی ابزار نیست، آتش فرمانده است

هواپیما و هلیکوپتر اعزام شده، اما روشن است که این جنگل با این تجهیزات خاموش‌شدنی نیست. آب از بالگرد پیش از رسیدن به آتش، روی درختان قدیمی فرو می‌ریزد.

ایلیوشین نمی‌تواند از دریا آب‌گیری کند؛ باید تا تهران برود، آب بگیرد، برگردد؛ و در این رفت‌وبرگشت، آتش پیش می‌رود.

جنگلبانان اعلام کرده‌اند برای مهار آتش ۹ هلیکوپتر لازم است؛ این همان نقطه تلخ ماجراست: یک میراث جهانی می‌سوزد، چون تجهیزات ما از اندازه خطر کوچک‌تر است. یا بهتر است بگوییم، هیچ اندیشه‌ای، هیچ تدبیری برای امروز نبوده! هیچ  دلی از مسوولان برای جنگل‌های هیرکانی نسوخته!

 مردم با بیل، مسوولان با سکوت

در بسیاری از آتش‌سوزی‌های گذشته، مردم محلی با دستان خالی و ابزار ابتدایی به جنگ آتش رفتند. امروز نیز وضع همان است.

سکوت و کندی نهادهای متولی، درد را دوچندان کرده است. هشدارها نادیده گرفته شد؛ درخواست‌ها جدی گرفته نشد؛ و پیامدش جنگلی است که روز به روز کوچک‌تر می‌شود.

دستگاه قضایی هشدار داده که مقصران مجازات می‌شوند. اما پرسش اینجاست: مقصر کیست؟ کسی که بودجه نداده؟ کسی که تجهیز نکرده؟

یا همان جنگلبانی که با دستان خالی بالای کوه ایستاده است؟

 زخم هیرکانی، زخم ایران

نابودی هیرکانی فقط سوختن چند درخت نیست؛ فروپاشی یک اکوسیستم است. پایان زیست‌گاه گونه‌های بی‌همتاست. آغازی است بر فرسایش خاک، افزایش سیلاب، و کاهش توان زیستی زمین. آتش زیر خاکستر، هفته‌ها می‌ماند و با یک باد جان دوباره می‌گیرد. اگر امروز جدی گرفته نشود، فردا دیر خواهد بود.

روزی کودکان ما خواهند پرسید:

«جنگلی که میلیون‌ها سال پیش از انسان زنده بود، چه شد؟»

پاسخ ما چه خواهد بود؟

که سوخت؟!

که ندیدیم؟!

که نتوانستیم؟!

هیرکانی پنجاه میلیون سال پایدار ماند تا به دست ما برسد؛

اما ما در کمتر از یک نسل، آن را به مرز نابودی کشانده‌ایم.

نه به‌دست طبیعت،

بلکه به‌دست بی‌توجهی.

هیرکانی در آتش است.

و مسوولان … ! 




امرداد - بابک سلامتی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر