تخت جمشید؛ در آستانهی پایان تابآوری
در میان آثار پُرشمار تاریخی ایران که دستخوش روزهای پُربیموهراس در برابر فرونشست زمین هستند، تخت جمشید نمونهی نگرانکنندهای است. این هراس از آنجا نمایانتر میشود که چند تَن از کارشناسان نگاهبانی و مرمت آثار تاریخی، در جستاری علمی و پژوهشگرانه نشان دادهاند که «خشکسالی و برداشت بیرویهی آب در نتیجهی سیاستهای چند دههی گذشته در زمینهای کشاورزی دشتهای مرودشت و پاسارگاد، باعث ایجاد ترکها، فروچاله و اسفنجیشدن بافت خاک و در نهایت نشست سطح عمومی دشت پاسارگاد شده است» (فصلنامهی اثر- شماره 107- سال 1403). تصور اینکه روزی تخت جمشید چند هزارساله در پی ویرانگریهای ما از دست برود و بهناگهان فرو بریزد، هولناک و دهشتزا است.
آمارهای دیگر
پدیدهی ویرانگر و زمانبَر فرونشست زمین، از سببهایی است که تابآوری سازههای کهن تاریخی را کاهش داده است. از اینروست که این پدیده ویرانساز را «زلزلهی خاموش» میخوانند. کندن چاه، خشکسالیهای پیدرپی، گسترش بیرویهی شهرها و گسترش کشاورزی ناپایدار، از سببهای فرونشست زمین برشمرده شده است. برپایهی آمارها، پُرخطرترین استانهایی که گرفتار این پدیده هستند و آثار تاریخی و مسکونی آنها دستخوش ویرانی گامبهگام (:تدریجی) شده، استانهای اصفهان، تهران، البرز، خراسان رضوی، کرمان، فارس، قزوین، همدان و یزد هستند. این آمار به ما گوشزد میکند که 300 دشت از 609 دشت اصلی کشور دچار پدیدهی فرونشست زمین شده است.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاری است با عنوان «زلزلهی خاموش زیر پای میراث ایران»، که در تازهترین شماره امرداد چاپ شده است.
متن کامل این گزارش را در رویه دوم (رویداد) شماره 508 امرداد بخوانید.
خبرنگار امرداد: سپینود جم

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر