برگرفته از واژه نامه ی پارسی - هومر آبراميان
ويل دورانت نويسنده ی نامدار آمريکايی در تاريخ تمدن می نويسد: شهريگری (= تمدن) هم کوششی است همگانی و هم پيشتازی (= رقابت)، بنا بر اين شايسته است که مردمان، فرهنگ- آيين ها- ترازداری (= اقتصاد)- خُنيا (=موسيقی) و ديگر هنرهای ملی خود را پاس بدارند.
زبان پياله ی فرهنگ ملت ها است، نمی توان به پاسداری از فرهنگ ايران برخاست ولی پياله ی فرهنگ ايران را که زبان پارسی است ناديده گرفت. نمی توان بدستاويز اينکه تنی چند از فرزانگان ايرانی انديشه های فرزانی خود را بزبان تازی نوشته اند از زير بار خويشکاری خود شانه خالی کرد و پياله ی فرهنگ خود را ناديده گرفت. اگر فرزانگان بلند پايه ی ما از روی ناگزيری بزبان تازی می گفتند و می نوشتند و گاه گرانمايه ترين انديشه های فرزانی خود را در پياله ی زبانزدها يا اصطلاحات قرآنی می ريختند اين نبايد دستاويزی بشود برای ما تا ما نيز چنين کنيم.
زبان پياله ی فرهنگ ملت ها است، نمی توان به پاسداری از فرهنگ ايران برخاست ولی پياله ی فرهنگ ايران را که زبان پارسی است ناديده گرفت. نمی توان بدستاويز اينکه تنی چند از فرزانگان ايرانی انديشه های فرزانی خود را بزبان تازی نوشته اند از زير بار خويشکاری خود شانه خالی کرد و پياله ی فرهنگ خود را ناديده گرفت. اگر فرزانگان بلند پايه ی ما از روی ناگزيری بزبان تازی می گفتند و می نوشتند و گاه گرانمايه ترين انديشه های فرزانی خود را در پياله ی زبانزدها يا اصطلاحات قرآنی می ريختند اين نبايد دستاويزی بشود برای ما تا ما نيز چنين کنيم.