تارنمای امرداد - علیرضا حصارنوی
شهرستان تفت یکی از مهمترین شهرستانهای استان یزد است که از دیدگاه تاریخی، طبیعی و گردشگری نقش ارزندهای در پیدایش تمدن و توسعه و شکوفایی آن داشته است. به طوری که گفتهاند: «اگر تفت نبود ، یزد هم نبود »این شهرستان با گستردگی 1/5949 کیلومترمربع در هجده کیلومتری باختری یزد جای دارد که از شمال به شهرستان یزد، از جنوب و خاور به شهرستان مهریز و از باختر به شهرستان آباده از توابع استان فارس میرسد. بلندای مرکز شهرستان تفت از سطح دریا 1560 متر است. این شهرستان ناحیهای کوهستانی است و بیش از 60 درصد روستاهای آن، در دامنه کوهها جای دارند. مهمترین آنها کوهستان شیرکوه با جهت شمال غربی – جنوب شرقی است ، که با 4075 متر بلندی از سطح دریا از بلندترین کوههای این شهرستان است.
شهر تفت، مرکز شهرستان تفت با گستردگی در حدود 25 کیلومتر مربع در میانه(مرکز)استان یزد، و در 31 درجه و 44 دقیقه و 30 ثانیه پهنهی شمالی و 54 درجه و 11 دقیقه و 30 ثانیه طول خاوری قرار دارد. این شهر از سوی شمال به کوه آقا اعلا، از باختر به مزرعه سیدمحمد، از خاور به روستای حسینی و از جنوب به آبادی بادگز پایین میرسد. ( نقشه شماره 1 و 2 ) ارتفاع شهر تفت از سطح دریا ،1560 متر و فاصله هوایی آن تا تهران ، 520 کیلومتر است. فاصله زمینی تفت تا یزد 18 کیلومتر است. شهر تفت تا سال 1349 مرکز بخش پشتکوه به شمار میرفت، اما از 16/11/1349 به عنوان مرکز شهرستان تفت خوانده(:اعلام) شد.
شهرستان تفت، با توجه به دارا بودن همهی شرایط، یکی از غنیترین شهرستان های استان یزد از دید داشتن آثار تاریخی– فرهنگی است. تاکنون از این شهرستان بیش از 57 اثر در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. افزون بر آن چهار محوطه صخرهنگاره (دره گنج، هس بخته، دره گازه و رمه کوه) نیز شناسایی و در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. در حالی که در بیشتر شهرستانهای استان یزد یا آثار صخرهنگاره شناسایی نشده و یا تعداد آن در شمار یک مورد است. (صخره نگاره کوه ارنان در شهرستان مهریز، و صخره نگاره سرخ کوه ندوشن در شهرستان صدوق).
عبدالحسین آیتی در تاریخ یزد مینویسد: « تفت محققا از آبادی های قدیم است که میتوان گفت هیچ گاه یزد بدون تفت نبوده است زیرا گذشته از اینکه وضعیت طبیعی آن این حکم را میکند، یعنی تفت که مجری و مسیر اغلب از آبهای یزد است. با خود یزد تواما آباد شده باشد، آثار تاریخی همین دلالت را دارد. سپس دو نوع از آثار تاریخی را یکی مربوط به قبل از اسلام و دیگری مربوط به بعد از اسلام مورد استناد قرار میدهد، از آثار نوع اول یکی دخمه زردتشیان در «روستای چم» است و دیگری قلعه موسوم به «پهلوان بادی» که شبیه قلاع یزد و میبد است. از آثار نوع دوم مساجد و مدارس و ابنیه هفتصد و هشتصد ساله و یادمانهای(:مآثر) حضرت شاه نعمتالهی است.»
از مهمترین آثار باستانی شهرستان تفت میتوان از قلعه تاریخی و سنگی شواز، بقاع سنگی شیخ جنید و چهلدختران توران پشت، قلعه خشتی محله گرمسیری، بقعه سید گل سرخ توران پشت، بقعه پیرمراد توران پشت و گورستان تاریخی– فرهنگی توران پشت، مسجد و حسنیه – محله گرمسیری، حسینه شاه ولی، خانقاه یا بقعه شاه خلیل ثانی، مسجد شاهولی و دهها اثر دیگر یاد کرد.
صخره نگارههای شهرستان تفت
چنانچه اشاره شد در شهرستان تفت چهار مجموعه صخرهنگاره که به لحاظ کثرت و تنوع و نگاره و نیز وجود نوشتارهای پیش از اسلامی اهمیت ویژهای دارند، شناسایی شده است. و با تنظیم گزارشات که از سوی نگارنده در زمان مسولیت بهعنوان معاونت پژوهشی اداره کل استان یزد در سال 1382 انجام شده است، همگی آنها در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. امید میرود که با بررسیهای بیشتر آثار صخره نگارههای بیشتری در شهرستان شناسایی و معرفی شوند.
موقعیت صخرهنگارههای «دره گنج» :
صخره نگارههای دره گنج در شمال باختری شهر تفت واقع شده است و مسیر رسیدن به آن از کنار آسیاب محله «راحت آباد» است. یکی از گورستانهای عمومی شهر تفت در مجاورت آسیاب یاد شده قرار دارد. ( نقشه دستی شماره 4) گمان میرود که چرایی نام «وجه تسمیه» دره گنج در ارتباط با نقش و نگارههای بر روی صخره در این منطقه است. افرادی که این صخره را دیدهاند، به شوند نبود آگاهی و اشراف بر موضوعات، نقشها و نگارهها را نوعی نشانههای گنج و دفینه تصور کرده و نام «دره گنج» را به این مکان دادهاند.
صخرهای که بر روی آن نگارگری انجام شده، بین دو عارضه طبیعی ( کوه ) واقع شده است. این مکان کمینگاه مناسب شکارچیان است و به اصطلاح محل «گردنه بستن» است (عکس شماره 1).
برپایهی تجربه، شکارچیان جایی را برای شکار انتخاب میکنند که راحتتر بتوانند کمین کرده، تعقیب و شکار کنند. گمان میرود این جای معبر و محل مناسب و جای تردد گلههای بز کوهی بوده است. از آنجا که تردد گلههای بز کوهی و شکار آنها در همهی ساعات اتفاق نمیافتاد، شکارچیان میتوانستند در مواقعی از روز در کمینگاه و پیرامون آن و از سر سرگرمی به نگارگری بر روی صخره بپردازند. افزون بر آن در نگارگری بر روی صخره به اهداف دیگری چون افزایش نسل بز کوهی، افزایش توان و چیرگیشان در شکار حیوانات نیز نظر داشتند. ( عکس شماره 3)
درونمایهی نگارهها :
بر روی صخرهای به طول و عرض 150*220 سانتیمتر طرحهای ابتدایی و نگارههای تجریدی و عاری از نوشتار دیده میشود. شیوه حجاری بصورت ضربه مستقیم با یک ابزار فلزی به ژرفا (عمق) یک تا سه میلیمتر است.
نقش ونگارهای بسیاری بر روی این صخره دیده میشود و شمار دیگری از نقشها نیز بر اثر گذر زمان و عواملی دیگر از بین رفتهاند. نقش نگارههای حجاری شده به سه دسته نگارهءهای «نقوش» انسانی، نگارههای «نقوش» حیوانی و اشکال نمادین تقسیم شده که به شرح زیر معرفی میشوند.
در گوشهی بالایی و سمت راست صخره، نگارههای بز کوهی بهصورت نیمرخ با بدن کشیده و شاخهای بلند که موازی با بدن حیوان به عقب برگشته شده، حجاری شده است. روبهروی این نگاره و در سمت چپ صخره، نگارهی بز کوهی دیگری که با بدن نیمرخ با شاخهای هلالی به عقب برگشته شده، و در برابر آن تصویر نگارهی انسانی با دستهای به کمر زده دیده میشود. نگارههای انسانی بهگونهی تجریدی و ساده حجاری شده است. (عکس شماره 3) و (طرح شماره 1)
پایینتر از این دو تصویر و تقریبا حد فاصل دو نگاره یاد شده، دو نقش نمادین به شکل نزدیک به مربع در کنار همدیگر حجاری شده است. (عکس شماره 4) در زیر این دو شکل نمادین، نگارهی بزکوهی ریشدار که شاخهایش به شکل زیگزاگی یا بند بند حجاری شده و بهصورت هلالی به عقب برگشته دیده میشود. پشت سر این، تصویر انسانی که زانو زده و در حال شکار بزکوهی است، دیده میشود. (شاخ های بزکوهی بهصورت بند بند، حجاری شده به گمانی بیانگر سن حیوان است). (عکس شماره 5)
زیر پای بزکوهی ریشدار، نقش انسانی بهصورت تجریدی و در حال کشیدن کمان و تازش به بزکوهی بزرگتر و (بزکوهی مادر) و دیگری کوچکتر (بزغاله) حجاری شده است.
اندکی پایینتر و نزدیک به میانه(مرکز) نگارهها، تصویر بز کوهی دیده میشود که در حال محو شدن است. آخرین نگارهها مربوط به قسمت زیرین صخره و در گوشهی چپ و راست صخره جای دارند. در پایین صخره و در سویهی راست آن چند نگاره ناقص و آسیبدیده، دیده میشود. افزون بر آن نگارهی یک بز کوهی ریشدار با شاخهای هلالی و به عقب برگشته دیده میشود. شاخهای این حیوان اندکی با هم فاصله دارند. در سمت چپ و پایین صخره نگارهی دو بزکوهی ریشدار که روبهروی یکدیگر ترسیم شدهاند ، همچنین یک نگارهی انسانی در حال کشیدن کمان و حمله به بز کوهی حجاری شده است. (عکس شماره 6 و طرح شماره 2)
آنچه در نگارگری بر روی صخره میتوان به آن اشاره داشت عبارت است از این که تمام نگارههای انسانی و حیوانی بهصورت استلیزه و تجریدی حجاری شده است، اما نگارهها دارای استواری و تحرک هستند و پختگی و چیرگی(:مهارت) در ترسیم آنها دیده میشود. موضوع صحنههای انسانی و حیوانی، کمین، کمان کشیدن و حمله (شکار) است. و این صخره عاری از صحنههای شبانی مانند چرای گوسفندان، شیر دوش و نیز کتیبه و نوشتار است. به نظر میرسد در صحنههای شکار و حمله حیوانات ، هدف از ترسیم بزکوهی به تعداد بیش از یک عدد نشان دادن وجود و حضور گلهی بزکوهی است. حجاری شاخ حیوانات بهصورت بند بند بیانگر بیان سن حیوان بزکوهی و نشان دادن ریش حیوان بیانگر جنسیت است. در پایان این که کهنترین نقش بر روی این صخره نزدیک به میانههای نگارهها جای دارد و مربوط به تصویر بزکوهی است که تقریبا در حال محو شدن است و تازهترین نگاره نیز در بخش بالایی صخره و در سمت راست جای دارد و باز هم مربوط به تصویر بزکوهی است.
چیستی «هویت» نگارگران:
با در نگر گرفتن (:ملاحظه) برخی گواهها شواهد گمان میرود که نگارگری بر روی صخره در گنجدره از سوی شکارچیان انجام شده باشد و میتوان صخرهنگارههای «دره گنج» را هنر شکارچیان نامید.
الف- موقعیت منطقه برای نگارگری : منطقه استعداد و توانمندی برای چرای گوسفندان را ندارد و خالی از گیاهان خودرو است. از سوی دیگر این منطقه محل گذر (:عبور) گلههای بز کوهی است و دقیقا محلی که صخره نگاره در آن واقع شده، یکی از کمینگاهها برای شکار است. اصطلاحا اینگونه محلها را محل «گردنه بستن» میگویند. از آنجا که آمد و شد رفت و آمد (:تردد) گلههای بزکوهی و شکار آنها در همه ساعات روی نمیدهد، پس شکارچیان میتوانستند در زمانهایی از شبانه روز در کمینگاه و پیرامون آن به فعالیتهای دیگر از جمله نگارگری بپردازند.
ب- نگارههای در ارتباط با شکار: بر روی صخره، نقوش و نگارهها در ارتباط مستقیم با موضوعات شکار است. صحنههای کمین، کمان کشیدن و پرتاب تیر، حمله به بزهای کوهی و شکار آنها از اصلیترین موضوعات نگارگری در این منطقه است.
ج- خالی بودن صخره از نگارههای با موضوعات شبانی: بر روی صخره ، هیچگونه نقوش و نگارهای که تداعی زندگی و فعالیت شبانی کند، وجود ندارد. موضوعات مانند چرای گوسفندان، شیر دوشیدن، سگ گله و ...
د- اشکال نمادین: دو نگارهی نمادین به شکل نزدیک به مربع که چم(:معنی) و مضمون اصلی آن برای نگارنده روشن نیست، ولی گمان میرود که این دو شکل نمادین، بیانگر دو محل کمین و یا دو دام یا تله است که در هر دو باور آن، در ارتباط با موضوعات شکار است. افزون بر این بر روی صخره دو شکل نمادین در کنار همدیگر میبینیم و در منطقه دره گنج نیز دو صخرهی بزرگ در کنار همدیگر دیده میشود که بر روی یکی از آنها نگارگری شده است. به نظر نمیرسد که این همانندی اتفاقی باشد.
زمان نگارگری:
کهنترین نگاره در میانهی صخره و نیز تازهترین نگاره در بخش بالای صخرهنگاره و در سمت راست آن دیده میشود و هر دو متعلق به نگارهی حیوانی (بزکوهی) است. و از آنجا که گوناگونی بسیاری در شکل حجاری، تکنیک ترسیم و نیز اختلاف رنگ و زنگار آن نمیشود و تمام نقشها و نگارههای ترسیم شده از نوعی تازگی برخوردار هستند و نبود فرسایش و تغییر رنگ نقش و صخره در آنها دیده نمیشود همچنین با توجه به سنجش با دیگر صخرهنگارههای منطقه که دارای سنگنبشته(:کتیبه) است به نظر میرسد که صخرهنگارههای دره گنج، از دورهی اسلامی (سدهی پنجم مهی(قمری) برجای مانده است.
* علیرضا حصارنوی باستانشناس و کارشناس ارشد فرهنگ و زبانهای باستانی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان
نقشه شماره یک
نقشه شماره یک و دو موقعیت جغرافیایی شهرستان تفت
نقشه شماره سه
نقشه شماره سه و چهار، موقعیت جغرافیایی شهرستان تفت و صخرهنگاره دره گنج( ترسیم: نگارنده)
فرتور از علیرضا حصارنوی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر