تارنمای دکتر علی میرفطروس
دژنبشت/ کوه نبشت
«و به اصطخرِ پارس کوهی است، کوه نبشت. گویند کی همه صورت ها و کنده گری ها، از سنگ خارا کرده اند و آثار عجیب اندر آن نموده، و کتاب زند و پازند آنجا نهاده بود.»
فارس نامه ابن بلخی،تصحیح دکتر رستگار فسایی،ص 147
دکتر رستگار فسایی در پانوشت همین مطلب آورده اند: کوه نفشت تلفظ دیگر کوه نبشت است و مقصود همان دژنبشت باشد که عبارت از قلعهء نوشته ها و اسناد بود در استخر فارس که اسناد مهم دولتی را در آن نگه داری می کردند.
دژی که جایگاه نگه داری اسناد مهم دولتی بوده در زمان نگارش فارس نامه، آغاز سده ششم، از میان رفته بوده و از آن جز نامی نمانده بوده است. اگر دژنبشت به دوران ساسانی هم محل بهره برداری بوده؛ این یعنی که ایرانیان آن روزگاران با نگه داری اسناد و مدارک آشنا بوده اند و افزون بر اهمیت معنوی نگه داری اسناد، بر فن و دانش این امر هم احاطه داشته اند.
اینک، چرا دژی چندان پر اهمیت را که بایگانی دولتی ساسانیان بوده نمی شناسیم. استادان و پژوهندگان تاریخ باستان ایران از این دژ چه می دانند.
یک قلم از موجودی اسناد دژنبشت، چنان که طبری، ابن بلخی، گردیزی، و حتی عوفی ذکر کرده اند، 12 هزار پوست گاو بوده که کتاب زرتشت [اوستا] بر آن حک شده بود.
در دژنبشت چه می گذشته؟ ادارهء آن مرکز مهم دولتی در دست چه کسان یا صاحبان کدام مناصب بوده؟ و دیگر این که چه کسانی، در چه زمان، و به چه علت آن بایگانی مملکتی، آن حافظه ایران را از میان برده اند؟
اینک، چرا دژی چندان پر اهمیت را که بایگانی دولتی ساسانیان بوده نمی شناسیم. استادان و پژوهندگان تاریخ باستان ایران از این دژ چه می دانند.
یک قلم از موجودی اسناد دژنبشت، چنان که طبری، ابن بلخی، گردیزی، و حتی عوفی ذکر کرده اند، 12 هزار پوست گاو بوده که کتاب زرتشت [اوستا] بر آن حک شده بود.
در دژنبشت چه می گذشته؟ ادارهء آن مرکز مهم دولتی در دست چه کسان یا صاحبان کدام مناصب بوده؟ و دیگر این که چه کسانی، در چه زمان، و به چه علت آن بایگانی مملکتی، آن حافظه ایران را از میان برده اند؟
به نقل ازفیس بوک محمود فاضلی بیرجندی،مترجم و پژوهشگرتاریخ وفرهنگ ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر