تارنمای امرداد - بنفشه میرزایی
هدف از این دانش یافتن گمشدهها، روشن ساختن تاریکیها و پاسخ به چراها و چگونههای بیجواب است.
برای نمونه چرا و چگونه شهریگریهای(:تمدنهای) بزرگ به وجود آمدهاند؟ نیایشگاهها و کاخهای بزرگ ساخته شدهاند؟ بشر در روزگار غارنشینی و پیش از تاریخ در غارها میزیسته است؟ غارنشینان خوراک خود را چگونه فرآهم میکردند؟ انسان چگونه آتش را کشف کرد؟ چگونه دبیره(:خط) را اختراع کرد؟ چگونه به فنآوری ذوب فلزها دست یافت و هزاران پرسش دیگر...
هدف دانش باستانشناسی پژوهش در آثار بازمانده از انسان از آغاز زندگی تا روزگار تاریخی و درست کردن نادرستیهای تاریخ است. با یاری باستانشناسی میتوان چیستانهای تاریخ را حل کرد و به کامل کردن سندهای تاریخی پرداخت. همچنین میتوان شیوهی زندگی، آداب و آیینهای تیرههای(:قومهای) گوناگون گذشته و نیز مهرازی(:معماری) و هنر آنها را روشن ساخت و از این راه به پیشرفت تمدن انسانها یاری رساند.
پیدایش دانش باستانشناسی
نیاز هازمان(:جامعه) به هر دانشی شوند(:سبب) پیدایش آن میشود، زیرا میدانیم که روزی بشر به گونهای ساده زندگی میکرد و خوراک خود را از راه شکار جانوران و ماهیگیری به دست میآورد. سپس از خوردن گوشت خام و خوراک سرد دست کشید و آتش را کشف کرد. در زمانی دیگر به هنر سفالگری دست یافت و همچنین دبیره را ایجاد کرد. در زمانی دیگر خانه ساخت و از درون غارها بیرون آمد و در دشتهای پهناور و کنار رودها و دریاها به سر برد. زمانی هم به کشت دانه و کشاورزی پرداخت در زمینهای سرسبز دامداری کرد و سرانجام در دهکدهها به زندگی اجتماعی خود ادامه داد. به گونهی کلی در زندگی انسان، از آغاز پیدایش تاکنون، دگرگونیهای زیادی روی داده است که آگاهی از آنها برای او خالی از لطف نیست و به همین شوند در دانشگاهها باستانشناسی را آموزش میدهند و کانونهای پژوهش باستانشناسی نیز در کشورهای گوناگون ایجاد شده است.
چنانکه اشاره شد، باستانشناسی دانشی نوپا است که پیوند زیادی با تاریخ دارد. بیشتر نوشتارهای تاریخی را دادههای باستانشناسی تایید میکند ولی باید دانست که گاهی تاریخ هم به باستانشناسی از دید تاریخگذاری شیها یاری میرساند. در بیشتر موارد، دادههای تاریخی برای آگاهی از جاهای کهن و شهریگریهای باستانی و کشف آنها ارزشمند است. ولی به هر حال مدارک تاریخی بنا به خواستههای زمان و جای ثبت، ممکن است زیر نفوذ برخی از عوامل و فشار افراد با نفوذ، درست نوشته و ثبت نشود.
از اینرو تاریخ بازگوکنندهی همهی دانستنیهای سرنوشت انسان در گذشته نیست، ولی پژوهشهای باستانشناسی روزگارانی طولانیتر را شامل میشود که با اصول و مدارک فنی و شیوههای علمی، زندگی انسان را از هر دید و بدون هیچ دگرگونی بررسی کرده و به نمایش میگذارد.
به یاری باستانشناسی میتوان درستی مدارک تاریخی را تعیین و وضعیت درست زندگی هنری و اجتماعی بشر را در روزگاران گوناگون روشن کرد.
میتوان گفت انسان کاملترین نمونهی برآیند دگرگونیهای دیرینشناسی است و دادههای برجای مانده از وی در بلندترین لایههای روزگاران دیرینشناسی است. باستانشناسی روزگار پیش از تاریخ، دادههای این نمونهی کامل را با توجه به دستساختهها، ابزارهای سنگی و فرآوردههای بشری، مطالعه کرده و دنبالهی این پژوهشها را در روزگاران تاریخی ادامه داده و شوند دگرگونی مدارک تاریخی میشود.
انسان وارون دیگر آفریدهها در تکامل دستساختهها و ابزارها و اصلاح آنها در زندگی روزمرهی خود اندکاندک پیشرفت کرده است. هرچند انسان در برابر عوامل طبیعی مانند سیل، زلزله و بادهای تند نمیتواند ایستادگی کند ولی توان اندیشهی او شوند آن شده که انسان «ایستا» و مقاومتر از هر جانداری جلوه کند. با همین اندیشه در کارها است که بشر تاکنون وسایل زندگی خویش را فرآهم کرده و هر روز به کامل کردن آن میپردازد. به شوند همین توان اندیشه است که انسان میتواند تا بینهایت پیش رود و به دگرگونی در محیط زیست خویش بپردازد.
هرچند باستانشناسی و تاریخ هردو به مطالعهی زندگی انسان و سیر تکامل آن میپردازند، ولی در باستانشناسی مطالعهی آثار، ادوات، صنایع و هنر روزگاران گوناگون وسیلهی آشنایی با فرهنگ و تمدنها میشود و در تاریخ، مدارک نوشتاری است که بیشتر اوضاع سیاسی روزگاران تاریخی و سرگذشت فرمانروایان را ثبت کرده است.
در هر حال حس کنجکاوی غریزی بشر شوند به وجود آمدن دانش باستانشناسی و پیشرفت آن شد. از سوی دیگر توجه به دادههای بشر دربارهی آثار و شیهای باستانی که گاهی به گونهی اتفاقی در هنگام شخمزنی یا کندن زمین، راهسازی و ... به دست میآمد و برطرف کردن حس کنجکاوی انسان برای پی بردن به چگونگی شیهای باستانی و دیرینگی و کاربرد آنها علاقهی انسان را به دریافت دانش باستان-شناسی بیشتر کرد. برای نمونه انسان با دیدن ویرانههای شهر یا ستونهای شکسته در جاهای گوناگون از خود میپرسد چه کسی و در چه زمانی این ستونهای سنگی زیبا را تراشیده و این کاخ یا خانه را ساخته است؟ و چون پاسخ خود را نمییابد ناخودآگاه به حیطهی دانش باستانشناسی وارد میشود که بر پایهی کاوشهای علمی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر