۹ مهر ۱۳۹۶

همه‌پرسی کردستان عراق انتقام سیاسی از گذشته یا بیان آرمان یک قوم؟

- همه‌پرسی كردستان عراق به تحقق چه چیز کمک می‌کند: آرمان ملی کردها یا تثبیت موقعیت رهبران سیاسی؟
- حتی اگر به فرض کردهای عراق موفق شوند و بر مشکلات و پیامدهای داخلی عراق غلبه کنند، دیر یا زود خود را درگیر با کشورهایی خواهند دید که بخشی از قوم خودشان در آن کشورها زندگی می‌کنند.
- در قانون اساسی عراق، این کشور به عنوان کشوری عربی تعریف نشده که کردها احساس ستم ملی کنند بلکه به عنوان کشوری متشکل از اقوام عرب، کرد، آشوری، کلدانی و ایزدی و با تنوع دینی و مذهبی تعریف شده است. زبان کردی در تمام تابلوهای نهادهای رسمی دولت عراق در کنار زبان عربی نگاشته شده است بنابراین داشتن چنین سطحی از حقوق ملی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، توجیهی برای استقلال‌طلبی کردهای عراق باقی نمی‌گذارد.
کیهان لندن - دولت عراق بزرگترین چالش در برابر همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان این کشور نیست بلکه مخالفت بغداد در شرایط کنونی را می‌توان ضعیف‌ترین بخش از میان مجموعه‌ای گسترده از مخالفت‌ها، حساسیت‌ها و شک وتردیدهای نهفته در این گام در مرحله کنونی به شمار آورد.
اربیل، عراق
معضل و مشکل کردها تنها در عراق نیست و استقلال‌طلبی آنها در این مرحله حساس چیزی جز یک تلاش تاریخی برای انتقام سیاسی از دولت‌های معاصر این کشور نمی‌تواند باشد. برخی نخبگان  کرد سعی می‌کنند با مطرح کردن شعارهای استقلال‌طلبانه از  ضعف و ناتوانی فعلی بغداد به بهره‌برداری سیاسی پرداخته و موقعیت خود و احزاب خویش را تثبیت کنند.
شاید از ماهیت بحث‌برانگیز تبلیغات پیش از برگزاری همه‌پرسی استقلال، که حکومت اقلیم کردستان آن را به نمایش گذاشت، بتوان دریافت که این همه‌پرسی بیشتر با انگیزه انتقام سیاسی بوده است. اصرار گروه‌های سیاسی کرد عراقی در تحریک احساسات ملی و بلند کردن پرچم اسرائیل در کنار پرچم کردستان، دلیلی واضح از ماهیت سیاسی این همه‌پرسی و شاهدی گویا از اعتماد مجریان این همه‌پرسی به قدرتی خارجی برای مقابله با اعتراضات و پیامدهای داخلی عراق و رویارویی با همسایگان این اقلیم است.
اربیل، عراق
کردها به عنوان یک قوم تنها در عراق نیستند بلکه جمعیت کردهای عراقی در مقایسه با جمعیت آنها در ترکیه یا ایران بسیار کمتر و در واقع اقلیت به شمار می‌روند با این حال سطح اعتراف به هویت ملی کرد، فرهنگ، زبان و مرزهای جغرافیایی این قوم در عراق حتی در زمان صدام حسین رئیس جمهور پیشین عراق نیز که دران حکمرانی او یکی از خونین‌ترین دوره‌ها از درگیری کردها با دولت‌ مرکزی عراق به شمار می رود، بهتر از وضعیت کردهای ترکیه، ایران یا سوریه بوده است.
وضعیت کردهای عراق از کردهای ترکیه، ایران و سوریه در حالی بسیار بهتر است که مشکل ملی- قومی کردها یک معضل منطقه‌ای است و تنها به کشور عراق محدود نمی‌شود بلکه این معضل در سایر همسایگان عراق به مراتب سخت‌تر و پیچیده‌تر است و آتش درگیری کردها چند دهه پیش از اینکه در عراق شعله‌ور شود در کردستان ایران و ترکیه شعله‌ور بود. بنابراین با توجه به شرایط سیاسی، جغرافیایی و بین‌المللی، همه‌پرسی برای استقلال کردستان عراق در شرایط کنونی یک ماجراجویی سیاسی بوده و نه بیانگر آرمان‌های ملی قوم کرد. توجیه استقلال ملی قوم کرد تا زمانی که بر وحدت همه بخش‌های این قوم مستند نباشد فاقد اعتبار و مصداق است مگر اینکه هدف از طرح استقلال هر یک از چهار بخش کردستان خدمتی به آرمان‌ها‌ و آرزوهای رهبران سیاسی این قوم برای موقعیت خود و نه برای خدمت به آرمان‌های ملی باشد. برداشتن چنین گامی در شرایط کنونی نوعی بهره‌برداری از وضعیت نامطلوب سیاسی است و نه تعبیری یا تحلیلی از واقعیت‌های موضوعی که بر داده‌های حقیقی مبتنی است.
کردهای عراق با طرح مسئله استقلال دست به اقدامی خطرناک زده و خود را در معرض تنش‌های منطقه‌ای که قادر به مقابله با آنها یا تحمل پیامدهای آنها نیستند، قرار می‌دهند. آنها بدون اینکه روزنه‌ای برای عملی کردن استقلال‌شان پیدا کنند، خود را بیشتر از هر زمان دیگر در محاصره سیاسی و منطقه‌ای قرار داده‌اند.
حتی اگر به فرض کردهای عراق موفق شوند و بر مشکلات و پیامدهای داخلی عراق غلبه کنند، دیر یا زود خود را درگیر با کشورهایی خواهند دید که بخشی از قوم خودشان در آن کشورها زندگی می‌کنند. کردها برای ادامه زندگی به مرزهای ترکیه و ایران احتیاج دارند از این رو در صورت استقلال نیز باید به نگهبانان مرزی برای آن کشورها و علیه گروه‌های مسلح کردهای دیگر کشورها تبدیل شوند.
با توجه به شرایط جغرافیایی و پیوستگی مرزهای استان‌های کردستان ترکیه و ایران با اقلیم کردستان عراق اگر اقلیم کردستان عراق مستقل شود برای گروه‌های مسلح کرد ترکیه و ایران به پایگاهی برای تشدید حملات مسلحانه و ارتقای سقف خواسته‌هایشان تا حد استقلال از کشورهایی تبدیل خواهد شد که در آن زندگی می کنند.
دوحوک، عراق
مشکل کردهای عراق، بر خلاف تمام کردهای کشورهای منطقه که هم‌قومیت‌های آنها در آن زندگی می‌کنند، یک مشکل ملی یا به عبارتی مشکل ستم ملی نیست آنها دارای حکومتی خودگردان شبه‌مستقل هستند، سهم‌شان از منابع و درآمد نفت عراق بیشتر از همه عراقی‌ها در استان‌های دیگر است و ظرفیت‌های موجود در استان کردستان و زیربنای اقتصادی آن از سایر مناطق عراق به مراتب بهتر است به طوری که سطح حکومت خودگردانی این اقلیم تا حدی است که به آنها فرصت برقراری روابط مستقل و خارج از چارچوب دولت فدرال مرکزی داده است. کردها در برخی کشورها تا حد باز کردن دفاتر کنسولگری مختص به اقلیم پیش رفته‌اند چنانکه در توزیع قدرت در ساختار سیاسی عراق علاوه بر کنترل کامل بر اقلیم کردستان، پست ریاست جمهوری عراق و تا مدتی وزارت خارجه این کشور را نیز به عهده داشتند. در پارلمان عراق نیز کردها با توجه به موضع‌گیری‌های سیاسی‌شان در مراحل مختلف نقش مهمی ایفا کردند. در قانون اساسی عراق، این کشور به عنوان کشوری عربی تعریف نشده که کردها احساس ستم ملی کنند بلکه به عنوان کشوری متشکل از اقوام عرب، کرد، آشوری، کلدانی و ایزدی و با تنوع دینی و مذهبی تعریف شده است. زبان کردی در تمام تابلوهای نهادهای رسمی دولت عراق در کنار زبان عربی نگاشته شده است بنابراین داشتن چنین سطحی از حقوق ملی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، توجیهی برای استقلال‌طلبی کردهای عراق باقی نمی‌گذارد.
بی‌شک هنوز برخی مشکلات میان بغداد و اربیل یا بغداد با دیگر مناطق عراق وجود دارد اما مشکلات ملی، قومی یا فرقه‌ای را  نمی‌توان با جدایی‌طلبی حل کرد، بلکه با نهادینه کردن دموکراسی و تضمین برابری حقوق همه شهروندان و ایجاد فضای تسامح و گفتمان مسالمت‌آمیز به دور از گرایش‌های دینی، قومی یا فرقه‌ای این مشکلات حل خواهند شد.
نویسنده: تاج‌الدین عبدالحق
منبع: ارم نیوز
ترجمه از کیهان لندن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر