در سدهی 7 م دستنوشتهای به زبان ارمنی در عرصهی دانش پدیدار شد که از آن زمان تا کنون همواره در کانون توجه تاریخدانان و جغرافیدانان جای دارد. این دستنوشته آشخارهاتسویتس (Ashkharhatsooyts) نام دارد و نویسندهی آن آنانیا شیراکاتسی، جغرافینگار و دانشمند برجستهی علوم طبیعی است. آشخارهاتسویتس از دو واژهی ایرانی خَشَتره یا خَشَتر، به چم شهر، کشور، جهان و واژهی ارمنی تسویتس به چم نشان و نمایش ساخته شده و به معنای جهاننما است.
در این کتاب از جغرافیای دنیای آن زمان و کشورها و سرزمینهای شناختهشدهی آن روزگار آگاهیهای سودمندی یافت میشود. شیراکاتسی دربارهی قارهی اروپا، شمال آفریقا، آسیای خُرد، قفقاز، میانرودان، سوریه، عربستان، ایران، ارمنستان، هند، سیلان، چین و هندوچین و سه دریای بزرگ یونان (مدیترانه)، هیرکانیا (دریای مازندران) و هند (اقیانوس هند) را گزارش میدهد. تا نیمههای سدهی گذشته این کتاب را ازآنِ موسِس خورِناتسی (موسی خورنی) تاریخنگار ارمنی سدهی 5 م میدانستند، اما پژوهشهای پسین نشان داد که این نوشته ازآنِ آنانیا شیراکاتسی است و بين سالهای 591-610 م، در زمان پادشاهی خسرو پرویز ساسانی نگاشته شده است.
بخشی از این کتاب به مرزها و بخشبندیهای جغرافیایی ایران در زمان ساسانیان میپردازد. شیراکاتسی ایران را با نام ارمنی پارسکاستان (پارسی: پارسستان) مینامد و آن را چهار بخش میکند و هر بخش را یک «کوست» مینامد. واژهی کوست در اصل به چم سو و سمت بوده است و اکنون نیز در زبان ارمنی در ترکیب با دیگر واژهها به کار میرود. نامهای چهار کوست چنیناند: کوست نمروج یا نیمروز (جنوب)، کوست خوربران (باختر)، کوست خراسان (خاور) و کوست کاپکوه (شمال).
در کوست نیمروز نام نوزده استان آمده است. شماری از این استانها اکنون نیز همان نام را دارند، مانند: پارس (فارس)، خوژستان (خوزستان)، اسپهان (اصفهان)، کورمان (کرمان)، ماکاران (مکران)، اسپت (اسپید: در استان کرمان و میان بیابان)، وشت (خاش: در استان بلوچستان، بر سر راه زاهدان به ایرانشهر)، ساگستان (سیستان)، زاپلستان (زابل)، اما با نگاهی به دیگر استانها درمییابیم که مرزهای جنوبی ایران ساسانی فراتر از مرزهای کنونی بوده و دربردارندهی کرانههای جنوبی خلیج فارس نیز بوده است. نام این استانها چنین است: هاگار (هجر: مرکز بحرین و سراسر ناحیهی بحرین)، دِر (درین: از جزایر بحرین)، مشماهیک (میش مهیک: جزیرهای است در خلیج فارس میان بحرین و عمان)، مائوزون (مزون: نام پارسی عمان) و دیگر.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «ایرانشهر بر پایهی جغرافیای شیراکاتسی» به قلم گارون سارکسیان، که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر