رد و نشانهای تاریخی در روستای لاسجرد بسیار است. آن پهنه جایی برای گذر کاروانها بود. یکی از آن یادمانهای دیرینه «کاروانسرای لاسجرد» است؛ سازهای زیبا و دیدنی که بخشی از میراث تاریخی ایران است.
شهرستان سُرخه در استان سمنان را گردشگران خوب میشناسند. بدان سبب که اقلیمی چهارفصل است و آبوهوایی خوش دارد؛ اگرچه آن آبوهوا در هر گوشه دگرگونیهای مییابد و از آن فصلهایی چهارگانه میسازد.
در پیرامون سرخه کوههای سُرخرنگی پدیدار است که هم تماشایی هستند و هم سبب شدهاند که آن پهنه را «سرخه» بنامند. مردمانش با گویشی سخن میگویند که ویژهی آنهاست و اثرگرفته از گسترهای است که در گذشتههای تاریخی به آن قومس میگفتند. دامغان و بسطام و سمنان، بخشی از قومس کهن بودند. در آنجا چندین گونه گویش شنیده میشود که همگی ریشههای یگانهای دارند و پهلو به زبان مازندرانی میزنند، اما گویشهای یکسانی نیستند. بیسبب نیست که قومس کهن را «کانون گویشهای اصیل ایران» مینامند. روستاهای سرخه نیز گویشهایی تا اندازهای جداگانه دارند؛ یکی از آن روستاها که در چشمانداز خود کاروانسرایی تاریخی را میبیند، «لاسجرد» است که گاه لاسگرد هم خوانده میشود. لاسجرد تاریخی باستانی دارد و سازهی آن را تا روزگار سلوکیان عقب میبرند. تاریخنویسان میگویند که سلوکیان در ایالت پارت شهرهای بسیاری ساختند که یکی از آنها «آپاما» نام داشت. شاید لاسجرد همان آپامای روزگار سلوکیان باشد.
لاسجرد در درازای تاریخ خود، چون بر سر راههای پُررفتوآمد و کاروانی بود، از دستبرد راهزنان و شورشیان در امان نبود. پس مردمانش ناگزیر بودند که خندقی دورتادور شهر بسازند و برج و باروهایی برکِشند و خود را از دستدرازی غارتگران در امان نگه دارند. هنوز هم آثاری از آن دیوارهای دفاعی و برجهای نگهبانی، بجا مانده است و رنگ و رویی کهن به لاسجرد داده است. با دیدن آن دیوارهای تاریخیست که میتوان به ریشههای کهن لاسجرد پی بُرد. یک نشان دیگر تاریخداری لاسجرد، کاروانسرای آن است که به نام «کاروانسرای لاسجرد» خوانده و شناخته میشود.
کاروانسرای روستا، چیزی نزدیک به 13 کیلومتر از شهر سرخه دوری دارد. آن را در جایی پی افکندهاند که اکنون باختر روستای لاسجرد شناخته میشود و در راهی است که خاور ایران را به باختر کشور میرساند و در گذشتههای دور راهی کاروانرو بود و جایی برای ماندن و نفَس تازهکردن مسافران و آسودنشان تا با نیرویی تازه ادامهی راهشان را پی بگیرند. کاروانسرای اتراقگاه آنان بود.
کاروانسرای لاسجرد، مستطیلشکل است. سنگ و ملات گچ و آجر را بهکار بردهاند تا آن را استواری ببخشند و سنگ نیز در پایههای بنا کار گذاشتهاند تا در برابر ریزشهای، پایدار بماند. بدینگونه سازهای برآوردهاند پابرجا. در ساخت آن نیز هنرها بهکار بردهاند و بسیار زیبا و چشمنواز است. درازای حیاط آن 36 متر است و پهنای آن اندکی بیش از 31 متر. گرداگرد آن 24 اتاقک (:حجره) ساختهاند و ایوانهای بزرگ و زیبایی برآوردهاند. این ایوان دوگانه است: خاوری که بازسازی شده است و باختری که نیازی به باززندهسازی ندارد. کاروانیان در این ایوانها مینشستند و از رویدادهای سفر و راهی که در پیش داشتند و کالاهایی که با خود میبردند، با همدیگر سخن میگفتند. یا از ایوان باختری راه خود را میکشیدند تا با گذر از هشتی کاروانسرا به اتاقکها برسند. ایوانها سقفی بلند دارند و نمایی مربعشکل. همه چیز در نهایت ذوقورزی و هنرمندی ساخته شده است و دستکار زمانهای است که کاروانسراسازی در سرتاسر ایران رواج داشت.
در سالیان پیشین، باززندهسازیهایی در کاروانسرای لاسجرد انجام شده است. آسیبها مرمت شدهاند و از آن سازهای برای گردشگران و دوستداران سازههای کهن ساختهاند. بهروزرسانی ساختمانها (تاسیسات) از دیگر کارهای انجام شده است. بدینسان، بنایی کهن و زیبا (نموداری از هنر دلربای مهرازی ایران) به دید گردشگران و بازدیدکنندگان میآید!
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر