پارسیانجمن: فرهنگِ زبانِ سُغدیِ رهامِ اشه، A Compendious Sogdian Dictionary، به زبانِ انگلیسی، در دو پوشینه، ۱۶۷۱ رویه و در اندازهی بزرگ چاپخش شد.
نوشتنِ این فرهنگ به زمانی بازمیگردد که رهامِ اشه به تاجیکستان رفت تا زبانهای کهنِ ایرانی را به دانشجویان بیاموزاند. در آن پهنه، برخی از دانشپژوهان -به ویژه کسانی که از یغناب آمده بودند و به زبانِ یغنابی که آن را سغدیِ نو نیز گویند سخن میگفتند- از ایشان خواهش کردند که زبانِ سغدی را نیز به آنان آموزش دهد. اشه که پیشتر بر نبشتههایی چند از سغدی در زمینهی بزشکی، گاهشماری و اخترماری پژوهشهایی کرده و آنها را به چاپ سپرده بود، هنگامی که این شورِ آنان را دید، خواهششان را پذیرفت و بر پایهی نبشتههای بر جای مانده از سغدی آموزههایی(دروسی) را به همراهِ واژهنامهای از این زبانِ ایرانی برایشان آماده کرد.
هنگامی که آوازهی این آموزهها به استادان و دانشجویانِ سمرقندی که شهرشان روزگاری تختگاهِ زبانِ سغدی بود رسید، از رهامِ اشه خواهش کردند که به آنان نیز سغدی یاد دهد تا هم این زبانِ نیاگانی را بیاموزند و هم با ابزارمند شدن بدین زبان، پژوهشهاشان در زمینهی پارسیِ سمرقند را از دریچهی زبانِ سغدی پی گیرند. در این میان، یکی از این پژوهشگرانِ سمرقندی هم آستین بالا زد تا واژهنامهی سغدیِ در دست را به زبانهای روسی و ازبکی برگرداند. اشه که چنین دلبستگیای در میانِ پژوهندگانِ سمرقندی دید، بر آن شد تا بر این واژهنامه بیشتر و بهتر کار کند.
چنین، او هفت سال زمان نهاد و کموبیش همهی نبشتههای بر جای مانده از سغدی را خواند تا این فرهنگِ سغدی به همراهِ دستورِ این زبان را نوشت و فرادستِ استادان، دانشجویان و پژوهشگرانِ زبانهای ایرانی نهاد.
در این فرهنگ، آن جای که نبشتهی سغدی از سوریگ برگردان شده، رهامِ اشه نبشتهی سوریگ(سُریانی) را هم بررسی کرده و واژهی بن (واژهی سوریگ) را با واژهی برگردانده به سغدی همسنجی کرده است. نبشتههایی که از چینی به سغدی گردانده شده هم به همچنین. اَی(یعنی)، نبشتهی چینی نیز خوانده شده و روشن شده که گردانشگرِ سغدی بهمان واژهی سغدی را به همتایِ کدام واژهی چینی برگزیده است. همچنین، اگر نبشتهی سغدی نبشتهای بودایی بوده است، رهامِ اشه برابرهای سنسکریت واژهی سغدی را نیز به دست داده. چنین، این فرهنگ نه تنها به کار پژوهندگانِ زبانِ سغدی آید که ابزارِ دست پژوهندگانِ دیگر رشتهها نیز هست.
در زمینهی ریشهشناسی هم هر جای که ریشهی واژهها روشن بوده، برنموده شده. هر جای هم که چنین نبوده ریشهی واژه به گونهی پرسشی پیش نهاده شده. در این میان، برخی واژههای سغدیاند که هنوز ندانیم که به درستی چگونه باید خواندشان، یا این که به چند گونه توان خواندنشان. این واژهها نیز در این فرهنگ به دست داده شدهاند.
فرهنگِ سغدیِ اشه کموبیش دربردارندهی همه نبشتههای سغدی در بیش از هزار سال (از سدهی یکم تا یازدهم ترسایی) است، از سنگنبشتهها گرفته تا نبشتههای سغدیای که ترسایان از سوریگ به سغدی برگرداندهاند یا از چینی بدین زبان گزاردهاند یا خود سغدیان که مزدیسن بودهاند نبشتهاند (مانندِ پیمانِ زناشویی و نامههای کهنِ بر جای مانده بدین زبان و نبشتههای یافته در مُغتپه که ازآنِ واپسین شاهِ سغد، دیواشتیچ، است که با تازیان در نبرد بود).
این کار هر چند دستاورد هفت سال کوششِ پیگیرِ رهامِ اشه در خواندنِ نبشتههای سغدی است، لیک ایشان این کار را هنوز نیازمندِ بازبینی و بازنگری دانند، چه هنوز یادداشتهایی دارند که در این فرهنگ اندر نشدهاند و در بازخوانیها و ویرایشهای آیندهی این فرهنگ در کار آورده خواهند شد.
رویههایی چند از این فرهنگ را «بدین جای» توان دیدن.
برایِ خریدِ پِ.دِ.فِ این فرهنگ در هفت پوشینه «بدین جای» و کاغذی در دو پوشینه «بدین جای» توان درنگریستن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر