پیشینیان اندیشهورز ایرانی در کهننوشتههای خود، برخورداری از خِرد و فرزانگی را شیوه و رفتاری سازگار با انسانیزیستن دانستهاند. در شاهنامهی فردوسی نیز بارها و بارها از خِرد و خِردورزی یاد شده است؛ تا بدان اندازه که خِرد از پُربسامدترین واژگان شاهنامه است.
اما چنان خِردی که شاهنامه بر آن پا میفشارد، به چه معناست؟ آیا همان است که برخی از گذشتگان میپنداشتند و آن را همسویی با باورمندیهای دینی و اخلاقیات گمان میبردند؟ یا مفهومی است که با خِرد نو (خِرد کانتی) همانندیهایی دارد و برپایهی پذیرش دیگری و آزاداندیشی است؟
این پرسش را که گمان میبریم برای شناخت ژرفتر فرهنگ ایران بایسته و درخور بررسی است، با دکتر اصغر دادبه، استاد نامدار فلسفه و از دانشوران بسیاردان زبانوادبیات فارسی، درمیان گذاشتیم و از او درخواستیم یاریگر ما در رسیدن به پاسخ چنان پرسشی باشد.
– آقای دکتر، آیا «خِرد»ی که در شاهنامه از آن بسیار یاد شده، آنچنان که پیشینیان میپنداشتند پایبندی به چارچوبهای اخلاقی و اجتماعی، دینی و باورمندیهاست، یا خِردی است که اکنون (و پس از کانت) از آن نام میبرند و آن را نشانهای از مدارا و آزاداندیشی و پذیرش دیگری میدانند؟
-همهی این مفهومها در خِردِ شاهنامه پیدا میشود. من پیشتر هم گفتهام که هدف یونانیان از کارکرد خِرد این بود که بتوانند برهان بسازند. همه کاری که ارسطو در منطق کرد این بود که به حرکت عقل، نظام بدهد تا بتواند برای کار علمی و فلسفی، برهان فراهم آورد. سرمنزل مقصود منطق پنجتا است: برهان است و جَدل و خطابه و شعر و مغالطه. اینها را در اصطلاح منطق «صناعات خمس» میگویند. از دیدگاه اهل منطق هرگونه که بخواهیم به سخنمان سامان بدهیم و استدلال بیاوریم، بیرون از آن پنج صنعت نیست. چهار صنعتی را که نام بردیم در کنار برهان میگذاشتند تا هدفهایی را که داشتند، بشناسانند. اما در کار علم و فلسفه، هدف، برهان است. این کاری است که یونانیها و ارسطو که قهرمان فکر یونانی است، انجام دادند.
اما در فکر آریایی- ایرانی، بهجز کارکردهایی که برشمردم، باور این بود که خِرد باید کارکرد دیگری هم داشته باشد و آن کارکرد اخلاقی است که به شهود میانجامد. فیلسوفانی که در حوزهی جهانبینی ایرانی اندیشیدهاند، حتی ابنسینای عاقلِ پیرو ارسطو، در کنار آموزش استدلال، توصیه به عملکرد اخلاقی، یا به سخن اهل عرفان: «تزکیهی باطن»، میکردند. به همین سبب است که کارکرد خِرد (عقل) در اندیشهی آریایی- ایرانی این شده که خِرد باید دو هنر داشته باشد: هم بتواند استدلالِ برهانی کند و هم توانایی شهود داشته باشد.
آنچه در بالا آمده بخشی از گفتوگوی شهداد حیدری با دکتر اصغر دادبه است که با عنوان «خِرد شاهنامه؛ پیروی از باورمندیها یا سازگاری و مدارا؟» در تازهترین شماره امرداد آمده است.
متن کامل این گزارش را در رویهی چهارم (شاهنامه) شمارهی 481 امرداد بخوانید.
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر