چنین انگاشتی یکسر نمیتواند درست باشد. چیرگی مردانه البته سببساز پردهنشینی زنان میبوده، ولی نخست اینکه اینان به پیشزمینههای چنین رویدادی نمیپردازند و دودیگر شرایط تاریخی را نادیده میانگارند. پرداختن به علتهای بهحاشیهراندن زنان بیرون از حوصلهی این نوشتار است، به همین اندازه بسنده میکنیم که نیرومندتربودن فیزیولوژی مردانه، از روزگار نخست اجتماع مردمان، سبب بخشکردن وظیفههای میان دو جنس شده، مردان به کارهای دشواری چون شکار و رزم میپرداختند و زنان در سکونتگاهها به کار میپرداختند. مردان اینچنین رویارویی بیشتری با خطرها مییافتند، جابهجایی پیوسته آنان را با بیماریهای گوناگونی رودررو میساخت و مرگومیر بیشتری داشتند. آنچنان که امروزه هم آن مردهریگ نیاکانی سبب شده تا میانگین درازای زندگی زنان از مردان بیشتر باشد. در روزگار شکلگیری تمدن هم در هنگامهی جنگ و تاراج، اگر زنان به بند کشیده میشدند یا دشمنان بدانها دست مییازیدند، ولی فرصت زیستن داشتند و بیشتر این مردها بودند که یا کشته و یا مثله میشدند.
با همهی آنچه که گفته شد، همواره در برهههای تاریخی گوناگون، زنانی در میان مردان درخشیدهاند. در این نوشتار بهگونهای چکیده به چند نمونه از این زنان ایرانی و بیگانه پرداخته خواهد شد و در پایان سنجشی میان آنان انجام میپذیرد.
بوراندخت و آزرمیدخت
بوراندخت و آزرمیدخت دو تن از دختران خسرو پرویز شاهنشاه ساسانی بودند. رویدادهای ناگواری که پس از شورش بر خسرو پرویز بر سر کشور آورد، شاهزادگانی که شایستگی برتختنشینی را داشتند یا از پایتخت دور رانده شدند یا از میان رفتند. دراین میان بوراندخت و خواهرش آزرمیدخت هم چندی بر تخت پادشاهی تکیه زدند. با اینهمه نباید پنداشت که پادشاهی آنان بهدلیل کمبود مرد بوده است! آنچنانکه پس از این دو شهبانو هم شاهزادگانی مانند هرمزد، خسرو و یزدگرد بر تخت دست یافتند …
آنچه در بالا آمده بخشی از نوشتاریست با عنوان «سنجش میان چند بانوی برجسته در تاریخ کهن» به خامهی اردلان کوزهگر که در تازهترین شماره امرداد آمده است.
متن کامل این گزارش را در رویهی ششم (تاریخ و باستانشناسی) شمارهی 481 امرداد بخوانید.
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر