يعقوب در كرمان بود كه جسورانه دستور داد به زبانی كه او نمیفهمد (عربی)، مكاتبه نكنند. وقتی شاعری بنا بر رسم زمان قصیدهای به عربی در مدح او سرود، وی او را سرزنش کرد که چرا به زبانی که نمیفهمد برایش شعر سروده است: «چیزی که من اندر نیابم چرا باید گفت».
یعقوب لیث در آستانهی از میانرفتن زبان پارسی به آن هویت دوباره داد و این زبان ارزنده را زنده کرد. او همچنین برای بازیابی استقلال ایرانزمین بسیار کوشش کرد و کارهای او در این راه پیروزمندانه بود.
یعقوب لیث صفاری، فرزند سیستان و فرزند برومند ایران را میتوان از بانیان اصلی سرایش شاهنامه دانست. اگر یعقوب لیث اسناد بازمانده از دوران کهن و باستان ایران را گردآوری نمیکرد و این اسناد تاریخی در سالها و سدههای بعد در دسترس نویسندگان و سرایندگان قرار نمیگرفت امکان آفرینش شاهنامه نبود.
پدیدار شدن کتاب گرانسنگ شاهنامه افزون بر رنج 30 سالهی فردوسی بزرگ، برآیند کوششهای میهنپرستانهی یعقوب لیث است. از اینرو شاید اگر کار بزرگ یعقوب نبود، شاهنامهای سروده نمیشد. پس شایسته است هر ایرانی و هر فرهنگدوست در جهان یاد این رادمرد بزرگ تاریخ ایران را گرامی بدارد.
امرداد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر