14 سال پیش در چنین روزی، 09 امرداد 2566 شاهنشاهی (2007 میلادی)، «اتحادیه جهانی محیطبانان» بنیادگذاری شد. تصمیم جامعهی جهانی بر آن شد که این رویداد را روزی برای بزرگداشت محیطبانان بشناسد تا یادآور فداکاریها و از خودگذشتگیهای آنان در نگاهبانی از میراث طبیعی جهان باشد. اهمیت و یادآوری این روز برای ما که مدتهاست دچار دشواریهای زیستمحیطی شدهایم و هکتارها از جنگلها و منابع طبیعی خود را بر اثر آتشسوزیها و بیتدبیریهای مدیریتی از دست دادهایم، بایستگی افزونتری دارد.
این روز هم یادکردی دوباره، با درنگی بیشتر و چارهجوتر، از نقش محیطبانانی است که با دستهایی خالی، اما شور و دلبستگی ژرف و پایدار، توان خود را به کار گرفتهاند تا از زیستبوم سرزمینمان نگاهبانی کنند، هم بازگویی این نکته است که قانونهای پشتیبانیکننده از محیطبانان ایران آن اندازه نیست که جان آنها را از خطرها در امان نگاه دارد و امنیتی بایسته به کار دشوار و پُرخطر آنان ببخشد.
شمار محیطبانانی که برای نگاهبانی از محیطزیست ایران زندگی خود را از دست دادهاند، چنان فراوان است که کار محیطبانی را در کشور ما در ردیف پُرخطرترین شغلها جای میدهد. از سوی دیگر، در ایران وارون (:برخلاف) معیارهای پذیرفتهشدهی جهانی، برای هر 12 هزار هکتار تنها یک محیطبان سرگرم نگاهبانی و کار است، در حالی که استانداردهای جهانی نگاهبانی از یک هزار هکتار را به هر محیطبان سپرده است. میتوان با یک حساب سرانگشتی دریافت که شمار محیطبانان کشور ما یک دوازدهم استانداردهای جهانی است. هر چند در سالهای گذشته کوششهایی برای استخدام محیطبانانِ بیشتری شده است، اما فراوانی گسترههای جنگلی و زیستبومی کشورمان که باید مراقبت روزانه از آنها انجام شود، هنوز پاسخگوی نیازهای زیستبومی ما نیست. بهویژه آنکه کار محیطبانی همراه با دشواریها و سختیهای است که از توان همگان برنمیآید. اگر به یاد بیاوریم که محیطبانان همواره درگیر با شکارچیان مسلح و قاچاقچیان هستند، آنگاه به سختی کار آنان بیشتر پی خواهیم بُرد. بسنده است بدانیم شمار کسانی که در 40 سال گذشته در ایران جان خود را برای نگاهبانی از محیطزیست کشور از دست دادهاند، نزدیک به 150 تَن است.
روزی نیست که خبری از آتش گرفتن بخشی از جنگلها و مراتع کشور به گوش نرسد و از کوشش بیدریغ جنگلبانان و محیطبانان برای خاموش کردن آتشهایی که زبانه میکشند و همهچیز را تبدیل به خاکستر میسازند، آگاه نشویم. دشواری اینجاست که آنها ابزارهای کارآمد و استاندارد چندانی در اختیار ندارند و به همین سبب در بسیاری از رخدادها جان خود را از دست میدهند. برخورد و درگیری محیطبانان با شکارچیان غیرمجاز نیز سختی دیگر کار آنهاست. بهگمان میرسد تنها راه برونشد از شرایط دشوار محیطبانان کشور تصویب قانونهای افزونتر برای پشتیبانی از آنها است. کوششهایی که تاکنون انجام گرفته است آن اندازه نیست که تضمینی برای محافظت از جان محیطبانان باشد.
آگاهیرسانی پیوسته دربارهی کار محیطبانان و شناخت مردم از خویشکاری (:وظیفهای) که بر دوش محیطبانان است، میتواند پشتیبانی افزونتری از آنان به دنبال داشته باشد و یاریگر آنان در انجام کار خود باشد. برخی از رویدادهای دلخراشی که برای محیطبانان کشور روی میدهد و به زخمی شدن یا حتا جان سپردن آنان میانجامد، ب گمان گذشته از خودخواهی و بیرحمی مسبها از ناآگاهیهای همگانی برمیخیزد.
به هرروی، روز جهانی محیطبانان فرصتی دوباره برای شناخت کار و توجه باریکبینانهتر به وضعیت شغلی آنان است و نباید تنها با یادآوری احساسی از کنار آن گذشت و به فراموشی سپرد. محیطبانان که پشتیبانان امنیت زیستبوم و زیستمندان آن هستند، خود نیازمند پشتیبانی قانونی افزونتری هستند. انجام این کار دشوار نیست، همت و خواستی ملی میخواهد. روز جهانی محیطبانان و یادآوری از خودگذشتگیهای این دلسوزان زیستبوم میتواند آغازی دوباره برای انجام چنین خویشکاریهایی باشد.
با یاد از همهی جانسپاران محیطزیست کشور، روز جهانی محیطبان و جنگلبان بر نگاهبانان زیستبوم میهن خجسته باد.
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر