یادمانهایی (آثاری) که از شهریگری (تمدن) دیرپای ایران برجای مانده، چنان پُرشمار است که در هیچ دیرینکدهی (موزهی) شناختهشدهای در جهان نیست که نتوان نمونههایی از آن را یافت. از دیرینکدهی لوور پاریس گرفته تا دیرینکدههای آرمیتاژ روسیه، لندن، نیویورک، و حتا دیرینکدههای ژاپن، بخش بزرگی از یادمانهای کهن و تاریخی ایران و شهریگری های بسیار کهن فلات ایران یافتنی است.
برشمردن یکیک آن آثار کاری بسیار دشوار است، اما میتوان به نمونههایی برجسته از آن بازماندهها که اکنون در بیرون از مرزهای ایران نگهداری میشوند، اشاره کرد و گزارش کوتاهی از آنها به دست داد. رشته نوشتارهای «آثار تمدنی ایران در دیرینکدههای جهان» بر این پایه شکل گرفته است و یادکردی دوباره از تمدن چندین هزار سالهی سرزمینمان است.
هنگام گفتوگو دربارهی آثار تمدن ایران در دیرینکدههای جهان، یک بحث همیشگی این است که آیا بهتر نیست که آن آثار در ایران میماند و اکنون در اختیار ما بود تا بیگانگان؟ کسانی که چنین دیدگاهی دارند، اندکشمار نیستند و شاید نیز سخن آنها درست باشد، اما اگر به این نکته بنگریم که دیرینکدههای بزرگ جهان ابزار پیشرفته و کارآمدی در اختیار دارند که از آثار باستانی و تاریخی بهدرستی و بدون آن که کوچکترین آسیبی به آنها برسد، نگهداری میکنند، آنگاه درمییابیم که بودن آثار تمدنی ایران در سراسر جهان، چندان هم به زیان تمدن کهن ما نبوده است؛ بهویژه وضعیت کنونی نگهداری از آثار باستانی ما در درون کشور که در معرض آسیبهای بسیاری هستند و رفتار برخی از ما با آن آثار و یادگارنویسیها، جای گِله و شِکوه نمیگذارد و نباید از این که بازماندههای تاریخی ما با دقت بسیار در دیرینکدههای جهان نگهداری میشوند، چندان ناخشنود بود!
دیرینکدههای جهان و آثار ایران
یکی از دیرینکدههای بسیار شناختهشدهی جهان، موزهی لوور در شهر پاریس است. آثار فراوانی از تاریخ باستانی و میانی و دیگر دورههای تاریخی ایران، در این دیرینکده نگهداری میشود. مارسل دیولافوا، باستانشناس نامی فرانسوی، در روزگار پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار، بنیادگذار بُردن آثار ایران به دیرینکدهی لوور بود! سپستر باستانشناسان فرانسوی دیگری در کاوشهای خود در ایران، به آثاری دست یافتند و آنها را راهی لوور کردند. مفرغهای بسیار کهن لرستان، لوح حمورابی، سفالینههای پیشاتاریخی، تختهی بازی 58 خانهای، جام مارلیک، آثار تمدنی ایلام، سرستونهای کاخهای هخامنشی، بازوبندها و مُهرههای آن دوره و آثار بسیاری از ساسانیان و دورههای پس از باستان ایران، همگی در لوور نگهداری میشوند.
دیرینکدهی بریتانیا نیز دربردارندهی آثار بسیار پُرشماری از ایران است. نقشبرجستههای هخامنشی، آثار ایلامی، استوانهی کوروش بزرگ، کاسههای نگارگریشدهی بسیار کهن، تندیسهای برنزی باستانی، نقشبرجستهی نامور به ارابهران، ریتونهای نقرهای هخامنشی، آثار ساسانی، آثار برنزی تمدن لرستان و دهها و صدها نمونهی دیگر که دربردارندهی دستنویسها نیز میشود، در این دیرینکده به نام «بخش ایران» جای دارد.
دیرینکدهی متروپولیتن نیویورک آمریکا نیز سرشار از آثار کهن و تاریخی ایران است؛ از هزارههای پیش از تاریخ گرفته تا دوران نزدیکتر به زمان ما. جامهای زرین، پیکرههای زنانومردان باستانی، آثار عصر آهن، ریتونهای هخامنشی، نقشهای اشکانی و ساسانی، دیسهای نقرهای شاهان ساسانی و آثار فراوانی از تاریخ پس از باستان ایران، در آنجا هست و در برابر نگاه بازدیدکنندگان جای دارد.
آثار تمدن ایرانی را در دیرینکدهی آرمیتاژ سنپترزبورگ روسیه نیز میتوان به فراوانی یافت. آنچه روسها از آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی به غارت بردند، خود تنها و تنها یک نمونه از حجم بزرگ آثار تمدنی ماست که در بیرون از مرزهای کشورمان نگهداری میشود. سفالینههای نقشونگاردار، مفرغینهها، آثار عصر آهن، توتمها، شمایلهای فلات ایران، آثار هخامنشی، پارتی و ساسانی، در آرمیتاژ بسیار است. سنگنگارههای هخامنشی، ظرفهای طلایی آن دوره، آثاری که به نام «گنجینهی سکایی» نام دارد و وابسته به یکی از تبارهای ایرانی (سکاها) است، نقش سربازان کماندار پارسی، تندیسهای طلایی، گردنبندهای زرین باستانی، بشقابها، تُنگها و کاسههای نقرهای و طلایی نقشدار، یک از هزاران آثاری از تمدن فلات ایران است که در آرمیتاژ یافتنی است.
از دیرینکدههای دیگر سرتاسر جهان نیز باید یاد کرد، اما برشمردن آنها خود فهرست درازدامنی خواهد شد. در نوشتارهای پیوستهی «آثار تمدن ایران در دیرینکدههای جهان» میکوشیم به برخی از آن آثار با دقت بیشتری بنگریم.
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر