۲۷ شهریور ۱۴۰۳

ویرانی سنگ‌نوشته‌ی اورارتویی آذربایجان شرقی به دست اهریمنان سوداگر

جویندگان گنج به جان گورستان عصر آهن و سنگ‌نوشته‌ی خط میخی اورارتوها در آذربایجان شرقی افتادند. گورستان، سوراخ سوراخ و زیر و رو شده و سنگ‌های ایستاده روی گورها از دست‌درازی قاچاقچیان در امان نمانده و سنگ‌نوشته‌ی خط میخی هم تقریبا از میان رفته است. باستان‌شناسان وضعیت گستره‌ی باستانی «نشتبان» را «بحرانی» خوانده‌اند.


به گزارش ایسنا، گستره‌ی باستانی «نشتبان» در روستایی به همین نام در شهرستان سراب در استان آذربایجان شرقی جای دارد. این گستره دارای دژ، گورستانی با ویژگی‌های بسیار خاص و سنگ‌های ایستاده و همچنین سنگ‌نوشته‌ای اورارتویی به خط میخی است. دیرینگی این محوطه نزدیک‌به ۲۸۰۰ سال گمان زده شده است.

باستان‌شناسان دیرینگی سنگ‌نوشته‌ی میخی اورارتویی نشتبان را به سده‌ی هشتم پیش از میلاد نسبت داده‌اند که در یکم فروردین‌ماه سال ۱۳۴۷ با شماره‌ی ۷۹۲ در فهرست میراث ملی ایران ثبت شده است. این سنگ‌نوشته‌ روی صخره‌ای کنده‌کاری شده که تازه‌ترین تصویرها از آن نشان می‌دهد قاچاقچیان آثار تاریخی در کوشش برای غارت آن بوده‌اند. روی این سنگ‌نوشته‌ آثار تیشه و مته برقی نیز به روشنی دیده می‌شود.

کلان‌سنگ‌های ایستاده روی گورها که این حالت در ایران نادر است. در این گستره سنگ‌نوشته‌ا‌ی به دیرینگی ۲۸۰۰ سال از دوره‌ی امپراتوری اورارتویی که به خط میخی نوشته شده یکی از مهمترین اسناد نوشتاری در کل شمال باختری کشور به‌شمار می‌رود.

حیان جبارزاده، باستان‌شناس که به تازگی گستره‌ی باستانی نشتبان را بررسی میدانی کرده است، تصاویری را در دسترس ایسنا گذاشته که از حضور گسترده قاچاقچیان و جویندگان گنج در این گستره‌ی باستانی و وضعیت رها شده آن حکایت دارد.


او این گورستان را به دلیل وجود کلان‌سنگ‌های ایستاده که گورها را قابل شناسایی می‌کند و حالتی نادر در ایران است، «خاص» توصیف کرد و به ایسنا گفت: در این محوطه، سنگ‌نوشته‌ای به دیرینگی ۲۸۰۰ سال از دوره‌ی امپراتوری اورارتویی به خط میخی وجود دارد که یکی از مهمترین اسناد نوشتاری در سراسر شمال باختری کشور به‌شمار می‌رود.

این باستان‌شناس درباره‌ی وضعیت این گستره‌ی باستانی برپایه‌ی تازه‌ترین دیده‌هایش به ایسنا گفت: شوربختانه این گستره از دید شرایط حفاظتی و نگهداری در وضعیت بسیار نامناسبی قرار گرفته است که نه تنها شرایط آب‌وهوایی باعث ویران این آثار ارزشمند شده است، بلکه ویرانگری چشمگیر به دست جویندگان گنج که به صورت پی‌در‌پی و روزانه درحال انجام است، رخ داده است، بی‌آنکه مسوولان را برای حفاظت بیشتر نگران کند.

جبارزاده ادامه داد: گورستان این محوطه زیر حفاری‌های غیرقانونی قاچاق تقریبا ویران شده و کار به جایی رسیده است که بخش‌هایی از سنگ‌نوشته‌ی خط میخی نیز کنده شده و سنگ‌نوشته‌ی شکل اولیه خود را از دست داده است و اگر این شرایط ادامه‌دار شود شاید به‌زودی هیچ اثری از این محوطه ارزشمند و سند تاریخی باقی نماند.


این باستان‌شناس گفت: نزدیک‌به پنچ سال پیش که این منطقه را دیدم، سنگ‌نوشته‌ی اورارتویی وضعیت بهتری داشت و تقریبا سالم بود ولی با گذشت این پنج سال می‌توان گفت نیمی از سنگ‌نوشته‌ از میان رفته و بخش‌هایی از آن جدا شده و میان سنگ‌نوشته‌ سوراخ شده و سنگی که سنگ‌نوشته روی آن نوشته شده، کج شده و هر زمان ممکن است بیفتد و کاملا نابود شود. امیدوارم مسوولان و سرپرستان برای وضعیت نگران‌کننده گستره‌ی باستانی نشتبان فکری کنند.

پژوهش‌های باستان‌شناسان گواه آن است که «پادشاهی اورارتو» یا «پادشاهی وان»، از تمدن‌های عصر مفرغ و عصر آهن بود که در سده‌ی نهم پیش از میلاد در جای کنونی ارمنستان در شرق ترکیه و شمال باختری ایران شکل گرفت. پس از استقرار ساختار سیاسی خود با قدرت نظامی و ساخت دژها و قلعه‌های دفاعی به پاسداری از یکپارچگی سرزمینی (:تمامیت ارضی) و نیز کشورگشایی پرداخت و در همان حال در تولید دست‌ساخته‌های هنری، به‌ویژه فلزی، سرآمد شد. با این همه، پادشاهی اورارتو دویست سال بیشتر دوام نیاورد و در سده‌ی ششم میلادی به‌طور اسرارآمیزی از صفحه‌ی روزگار ناپدید (:محو) شد، و تنها با کاوش‌های باستان‌شناسی سده‌ی نوزدهم میلادی بود که این تمدن باستانی ممتاز و متمایز بار دیگر از دل خاک بیرون آمد.

تاریخچه‌ی اورارتو به دلیل کمبود شواهد نوشتاری هنوز پاره پاره است و برای بازیافت آن ناگزیر باید بیش از اندازه به نوشته‌های کینه‌توزانه (:غرض‌ورزانه) دشمنانش، به ویژه آشوریان، تکیه کرد. با این همه، کهن‌نوشت‌ها، آثار معماری، و دست‌ساخته‌های به‌جا مانده در کنار کندوکاوهای مداوم در ویرانه‌ها به بازآفرینی سرگذشت کم‌وبیش دقیقی از اورارتو کمک کرده که بی‌گمان نشان از اهمیت و نفوذ این فرهنگ کهن در منطقه دارد.

دولت اورارتو به گمان بسیار پس از ده‌ها سال نبرد با آشور بسیار ضعیف شده بود و می‌توان گمان برد که گسترش بیش از اندازه مرزهای آن نیز اداره و نگهداری کل سرزمین را دشوار می‌کرد. سرزمین‌هایی که پادشاهان اورارتو روزگاری فتح کرده و بر آن‌ها فرمان می‌راندند، سرانجام به‌دست مادها افتاد که از نزدیک‌به ۵۸۵ پیش از میلاد بر منطقه حاکم شدند و پس از آن‌ها نیز به شاهنشاهی هخامنشی منتقل شد که کورش دوم در میانه‌ی سده‌ی ششم پیش از میلاد آن را بنیان گذاشت. از آنجا که اورارتو برای تاریخ‌نویسان یونان باستان سرزمینی ناشناخته بود کلامی درباره‌ی آن وارد نوشته‌های آنان نشد، به همین خاطر ناگزیر تا سده‌ی نوزدهم میلادی چشم‌به‌راه ماند تا کاوش‌های باستان‌شناسی هویت این فرهنگ مهم دوره‌ی مفرغ را از نو آشکار کنند. 




خبرنگار امرداد: سپینود جم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر