ایرانیان باستان به پرورش جسم و روح، ارزش فراوانی میدادند و به ورزشهای اسبسواری، چوگانبازی، تیراندازی، زوبیناندازی، شمشیرزنی، و كشتی میپرداختند و روحیه جنگاوری و جوانمردی و ورزیدگی و شجاعت و سلحشوری آنها در اثر پرداختن به این ورزشها تقویت میشد.
هرودت و استانبول آغاز به تحصیل و تعلیمات رزمی ایرانیان را از سن 5 سالگی، و افلاطون و دینكرد و شاهنامه از سن 7 سالگی ذكر نمودهاند.
اوستا كتاب مذهبی ایرانیان باستان هم تا حد زیادی ستاینده پهلوانان و ورزشكاران بوده است و آنان را ستایش میكند، درست همانند مردان بزرگی كه در برابر خداوند نیایش میكنند، و این از ارزش ورزش در میان ایرانیان حكایت دارد.
به موجب آنچه در گاتها ذكر شده هر شخصی به سن 15 سالگی میرسید و آموزشهای ویژه را میگذراند میبایست سدره بپوشد و كشتی ببندد.
سدره پیراهن سفید یقه باز آستین كوتاهی بود و قد آن تا زانو میرسیده است، و كشتی هم شالبند سپندی بوده و به نشان سه شعار شپند پندارنیك،گفتارنیك، كردارنیك، سه دور به دور كمر میبستند.
این توضیخات بدان سان بیان شد تا جوانان كشورمان نپندارند كه ورزشهای رزمی و سازوكار آن ویژه آسیای شرقی و چین و ژاپن است.
شاید خیلیها با شنیدن هنر رزمی «كونگ فوتوآ» فكر كنند كه این ورزش چینی است، درصورتی كه این طور نیست. كونگفوتوآ، ورزشی كاملاً ایرانی است و در جهان هم كونگ فوتوآ را به نام كونگ فوی ایرانی میشناسند.
كونگ فوتوآ در سال 1349 از سوی اندیشمندی ایرانی به نام پروفسور ابراهیم میزایی در ایران بنیانگذاری شد. این ورزش فلسفی رزمی ریشه در تاریخ و تمدن و فرهنگ چند هزار ساله ما ایرانیان دارد.
از دیدگاه بنیانگذار این هنر كونگ فو، یعنی راه دانایی و توآ انشاء تن و روان.
كونگ فوتوآ دارای 7 مایگاه (بخش) است كه مایگاه نخست آ” حركات فیزیكی و فعالیتهای بدنی است، شش مایگاه دیگر آن جنبه علمی و عرفانی و پزشكی درمورد تن و روان انسان دارد و پیش از انقلاب در دانشكدهای به نام (دانشكده تن و روان) تدریس میشده است.
در كونگ فوتوآ، نخست به دانایی و سپس به توانایی توجه میشود چراكه توانایی در دانایی است چراكه ضربات مشت و لگد، بدون شناخت و ژرفنگری به ژرفای اندیشه بیفایده است، چراكه جانوران هم میتوانند مشت و لگد بزنند، برای همین در پشت هر ضربهای در توآ اندیشهای نهفته است.
واژههای فنی در توآ، فارسی است. مثلاً به ضربه مشت در كونگ فوتوآ (متو) میگویند و متو یعنی من و تو یعنی ما. متو (مشت) در توآ سمبل همبستگی همراهان و قون-ای ایرانی است كه میتوانند همانند انگشتان گوناگون یك دست، كنار هم جمع شوند و با نگهداری از فرهنگ ریشهدار ایرانی، ضربهای كوبنده به دشمنان ایران و فرهنگ آن وارد نمایند.
درجات در توآ
كونگ فوتوآ، دارای پنج شالبند به رنگهای سفید، سبز، قهوهای، مشكی و سرخ است.
به شالبند سفید (همراه)، به شالبند سبز (راهدان)، به شالبند قهوهای (راهبان)، به شالبند مشكی (جهانبان) و به شالبند سرخ (راهبر) میگویند.
در توآ شالبند 2 دور به كمر بسته میشود كه به نشانه تن و روان است. و در هنگان بازكردن شال از كمر در سه قسمت برابر جمع میشود مه نماد اندیشه و گفتار و كردار نیك است، تا همراه، همیشه این سه ویژگی پسندیده را در خود داشته باشد و پاس بدارد.
در توآ، شالبند را به نشانه راستی و درستی در سمت راست بدن میبندند و چه خوب گفتهاند كه: «راه در جهان یكی است و آن هم راستی است» و واپسین و بالاترین شالبند توآ، شال سرخ است كه نمادی از آتش سپند است.
رنگ لباس در توآ
در كونگ فوتوآ، رنگ لباس همراه (مشكی)، رنگ لباس راهدان (سرخ) و رنگ لباس راهبان (سفید) است.
رنگ سیاه نشانه نادانی و تاریكی است كه همراه بایستی با تلاش و كوشش خود را از این مرحله برهاند.
و رنگ سیاه رنگی است كه در برابر نفوذ رنگهای دیگر پایداری میكند و همراهان هم میآموزند كه دربرابر رنگها و نیرنگها و نفوذ فرهنگ بیگانگان پایداری و ایستادگی كنند و ریشههای ایرانی بودن خود را بپایند.
رنگ لباس راهدان سرخ است كه نمادی از آتش سپند است و بدین چم (:معنا) است كه راهدان از مرحله نادانی و تاریكی گذشته و به سرخی و روشنایی رسیده و پس از این مرحله میبایستی به عنوان مربی به همراهان پیراهن سیاه، گرمی و روشنایی ببخشد و راه را به آنان نشان دهد تا آنها هم به روشنایی برسند.
رنگ لباس راهبان سفید است كه به چم نور و روشنایی است و مفهوم واژگانی آن لباس نیكاندیشی است. لباسی كه راهبان را از بدیها و ناپاكیها در امان دارد. جوشنی پارچهای از فكر و اندیشه كه نمادی از یكرنگی درون و برون راهبان است.
لباس سفید راهبان با لباس «سدره» هماهنگی دارد.
رنگ سرخ در توآ
رنگ سرخ در توآ، كه نمادی از آتش سپند است در این هنر از جایگاه بالایی برخوردار است، چراكه واپسین و بالاترین درجه توآ، شالبند سرخ است. زمین اجرای مبارزات و تمرینات و لباس راهدان هم به رنگ سرخ است.
نشان وارهها در توآ
نشانهای توآ كه در مراحل گوناگون این هنر، بر لباس توآكار نصب میشود، هركدام فلسفه ویژهی خود را دارند. فلسفهی این نشانها ریشه در تاریخ و فرهنگ چندهزارسالهی كشورمان دارد كه كوتاه به آن میپردازیم.
نشان همراه: مشتی به رنگ سفید است كه در دایرهای به رنگ سیاه قرار گرفته است و به چم خیزش از دل سیاهیها و تباهیها و پلیدیها است و به نشانهی پیروزی نور بر تاریكی است. این نشان بر روی سمت چپ سینهی لباس همراه نصب میشود.
نشان راهدانی: نشان مرحلهی راهدانی سیمرغ است. این نشان از دیدگاه حماسی برگرفته از شاهنامهی فردوسی و از دیدیگاه عرفانی برگرفته از كتاب منطقالطیر عطار نیشابوری است. سیمرغ در شاهنامه دارای جایگاه ویژهای است، چراكه اگر سیمرغ نبود، زال پدر رستم در آغاز كودكی در البرز كوه از بین میرفت. اگر راهنمایی سیمرغ نبود، رستم به هنگام زایش میمرد و باز اگر سیمرغ نبود رستم در جنگ با اسفندیار كشته میشد.
در منطقالطیر عطار، پرندگان گوناگون (سیمرغ) پس از گذر از هفت مرحلهی سخت و جانفرسا به پیشگاه سیمرغ میرسند.
در كونگفوتوآ، هم یك نفر راهدان پس از گذراندن هفت خط فنی به این درجه و نشان میرسد.
نشان جهانبانی: نشان مرحلهی جهانبانی (شاهیننما) است. این نشان زاییدهی اندیشهی رسای ایرانیان و ریشهی استواری در فرهنگ ایران دارد و از زمان مادها به ویژه در زمان هخامنشیان جنبهی ملی و میهنی داشت و آنها هم پرچمهای خود را به صورت شاهین میآراستند. شاهین بلندپرواز در گذشته راهنمای برتر منشی و بلندپروازی و بیداری و هوشیاری و پاسداری از مرز و بوم كشور نیرومند ایران بود.
این نشان به جهانبان میآموزد كه همانند شاهین بلندپرواز، بال و پر بگشاید و به سوی پیشرفت و نیكنامی پرواز كند. هر بخشی از بخشهای شاهیننما دارای فلسفهی جداگانه و ویژهای است.
ضربات پرنده در توآ
به فنهای ضربات پرنده در توآ (توران ما- پرواز اندیشه) میگویند، كه اشاره به خماسه آرش كمانگیر و پرتاب تیر و جان او به همراه پرواز اندیشهی بلندش به مرز ایران و توران است تا جوانان ایرانی جانهشانی در راه مرز و بوم و فرهنگ ایران را هیچگاه فراموش نكنند.
سوگند در توآ
به بخشهای كوتاهی از سوگند توآ توجه میكنیم: «... میكوشم تا همچون فرهنگ درخشان دیرینهی خود روان مردم گیتی را به نیروی راستی و منش پاك توانا سازم تا آشتی پدید آورم. راست میگویم اگرچه بیم جان باشد، دروغ نمیگویم اگرچه امید نان باشد. دروغ را زشتترین گناه میدانم. میكوشم تا هرگونه بدی و زشتی را از خود دور سازم. پوشاك ساده میپوشم. خودپسندی را كنار مینهم. از دروغ و ناسپاسی و نیرنگ بیزارم. چاپلوسی نمیكنم. از پرتگاه تعصبهای بیپایه گریزانم. و...»
كونگفوتوآ در جهان
هماكنون در هفتاد كشور خارجی كونگفو توآ كاربرد دارد و پرواز بلند اندیشهی ایرانی در جهان تا بدانجا رسیده كه در ایتالیا، آمریكا، آلمان، دانمارك، سوئد، تركیه و ... شاگردان خارجی در هنگام تمرین توآ از واژههای فارسی بهره میگیرند و فرهنگ كهن ایرانی از راه هنر رزمی كونگفو توآ، در آن كشورها به خوبی شناخته شده و نمود پیدا كرده است.
یكی از مربیان ایرانی ساكن آلمان میگفت: «جوانان توآكار آلمانی، آرش و رستم و شاهنامه را همانند جوانان میهنپرست ایرانی بهخوبی میشناسند.»
و تو ای ایران! ای میهنم، ای بیشهی شیران و ای سرزمین دلیران، همیشه جاودان و پاینده باشی.
امرداد - آرش آریایینژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر