غارها از پدیدههای رازآمیز و شگفتانگیز طبیعیای هستند که از گذشتهی دور در زندگی انسانی تاثیر داشتهاند. برخی از این غارها برای صدها سال محل زندگی انسان و حتا شکلگرفتن بخشی از تمدن انسانی بودهاند که شواهد آن باقی مانده است. نمونهای از این گونه غارهای باستانی، اشکفت یا غار لاکو (Lascaux ) در ناحیهی دوردن (Dordogne) در جنوب باختری فرانسه است که آثار باستانی نقاشی شده بر دیوارهای آن20 هزار سال دیرینگی داشته باشند. در کشور عزیز ما ایران نیز، غارهای با گواهی (شواهد) تاریخی یافت شدهاند که از جمله آنها میتوان به غار کره فتو (Krafatou) در استان کردستان (شهرستان دیواندره) اشاره کرد که آثاری از سکونت بیش از دو هزار سالهی انسان در آن به دست آمده است.
به طور کلی غار به فرورفتگیها و جایگاههایی گفته میشود که در درون بخشی از پوسته زمین به شکلهای گوناگون مانند چاه، چاهک، گالری یا مجموعه فضاهای پیوسته، تونلهای کوتاه یا دراز و بسیار ژرف (تا چند صد متر زیر زمین) یا کم ژرفا (تا تنها چندین متر زیر زمین) و به گستردگیهای بسیار متفاوت از چند ده متر مربع تا هزاران متر مربع پدید میآیند. فضای ورودی یا قابل مشاهده یک غار، موسوم به دهانه، بیشتر نشاندهندهی همهی سیستم یا ساختار غار نیست چرا که این تنها بخش آشکار غار به شمار میآید. پارهای از اشکفتها ممکن است از سطح زمین آغاز شوند و برخی از بلندی یک کوه. ورودی برخی از پایین کوه آغاز میشود و برخی از بخشهای بالاتر و گاه بلندترین بخشهای یک کوه آغاز میشود. برای دو نمونه بسیار شگرف باید به غارهای ماموت اشاره کرد که مجموعهی همه گالریها و راهروهای به عنوان پردرازاترین غار کره زمین، در ایالات متحده آمریکا، به حدود 590 کیلومتر میرسد، در حالی که بیشینه (:حداکثر) ژرفای آن تا 116 متر زیر سطح زمین گمانهزنی شده است. از سوی دیگر از دید ژرفا، عمیقترین غار شناخته شده جهان به نام کروبرا (Krubera ) در منطقه آبخازیا (آبخاز قفقاز در گرجستان) ژرفایی نزدیک به 2160 متر نسبت به سطح زمین دارد، در حالی که درازای مجموعه راهروها و گالریهای آن به 10 کیلومتر میرسد.
در طبیعت اشکفتهایی با ریشههای گوناگون دیده شدهاند که نامورترین شوند (:دلیل) پیدایش آنها در اینجا بازگو میشود.
در ردهی نخست، خورندگی (:انحلال) سنگهای آهکی و دولومیتی بر اثر آبهای اسیدی (گازکربنیک دار) موجب ساخت اشکفتها میشود به ویژه زمانی که خورندگی در یک راستا یا تکههای سست سنگ، مانند مکان گسلها، خردشدگیها و شکافها هستهگیر (متمرکز) شود. دو دیگر شوند شکل ساز غار، کنش و واکنشهای ویژه در برخی از انواع آتشفشانها است مانند آنچه در غار ایوب (شهر دهج، شهرستان بابک، استان کرمان) روی داده است. سه دیگر آنکه در گنبدهای نمکی هم ممکن است انحلال مستمر جریان آب، غارهای ویژه و جالبی را پدید آورد که نمونه آن غار بسیار دیدنی نمکی جزیره قشم است. البته دوره بقا و عمر غارهای آهکی و دولومیتی به شوند سختی بیشتر آنها بسیار پایاتر خواهد بود.
نمایی از دهانه غار ایوب شهر دهج شهرستان بابک (کرمان) در ارتفاع 2870 متری از سطح دریای آزاد برگرفته از
البته شوندهای دیگری نیز در پیدایش اشکفتها میتوانند اثر داشته باشند که بهتر است به کتابهای گرایشی (:تخصصی) مراجعه شود.
سخن دیگر این است که عمر پیدایش غارها با عمر پیدایش سنگهایی که در آنها، غار و اشکفتها ایجاد شدهاند متفاوت است. سنگها به شوند رسوبگذاری و سخت شدن یا آتشفشانی و دگرگونی در دوره یا مراحل ویژهای تشکیل میشوند؛ در حالی که ایجاد غار بیشتر، در زمانی که بخشی از این سنگها زیر آب یا در جوار آب یا در معرض جریان آب قرار دارند، روی میدهد و به این گونه ممکن است غارها مدت زمان بسیاری پس از تشکیل سنگها پدید آمده باشند. بنابراین سنیابی و سنگذاری خود سنگها یک مایه (موضوع) است و تعیین سن خود غارها یک مایه یا پرسش دیگر هستند. به عنوان نمونه ممکن است عمر سنگهای یک کوه به دوران زمینشناسی میان زیستی (مزوزوییک) برسد که بیش از 65 میلیون سال پیش تا نزدیک به 220 میلیون سال پیش را در بر میگرفته است ولی زمان تشکیل غارهای پدیدآمده در آن به چند میلیون سال پیش تاکنون وابسته باشد.
گاهی این گونه فضاها از سوی انسان و به گونهی دست ساز نیز کنده میشوند که غارهای مصنوعی یا دستساز نامیده میشوند. برخی از فضاهای کنده شده که برای نگهداری دام و یا سکونت کوتاه مدت در نظر گرفته میشود در یزد به اسم «بوکنم» یا «بوکند» نامدار هستند.
با تکیه بر این پیشگفتار میپردازم به بنمایهی سخن که آشنایی با اشکفتها یا غارهای استان یزد باشد.
اگرچه از شمار و چگونگی پیدایش دقیق غارهای شناخته شدهی استان یزد آگاهیهای کامل علمی به دست نیامده است ولی با این وجود شمار آنها بر پایه خبرهای موجود تا بیش از پنجاه و چند دهنه یاد شده است. از جمله غارهای استان میتوان به اینها اشاره کرد:
غارچک وعلا (ابرکوه)، غار ابر کوه (ابرکوه)، غار هامانه (هامانه خرانق در نزدیکی دیدارگاه پیرسبز)، غار اصلی فراشاه (فراشاه یا اسلامیه)، غار باد معصوم یا بادامستون (بادامستان فراشاه)، غار نباتی (ندوشن یا نصرآباد)، غار چهار طاقی (یزد) و غار چرخ الماس (تفت). از دیگر غارهای استان میتوان از: غارهای اعلاء، چك چک، مخوف، يخ، گل عقدا، خاكستر، اتاق سفيد، خانه خدا، چله خاك، بنادك سادات، مغستان، خدايي، غار دربید (در حوالی روستای دربید نزدیک پیر نارستانه) ، دیو (رشکوییه) ، سرخون مهریز و غار هوهوه (HovHoveh) نام برد. همچنین نوشتهاند که در برخي از غارهاي استان، آثاري از دوران غارنشيني ديده شده است که روشن نیست کدام غارها هستند و حتا از نوع وسایل و ابزار یا آثاری که مربوط به دورهی غارنشینی باشد نیز یادی نشده است. در این بخش توضیحات فشردهای دربارهی پارهای از غارهای استان یزد میآورم.
غار زمرد تفت که در درهای به نام «دره زنجیر» (در جاهایی دره انجیر هم نوشتهاند) نزدیک شهر تفت جای گرفته است در اصل محل برداشت کانیهای سرب و روی از درون سنگهای آهکی بوده است که برای زمانی دراز در دورههای تاریخی استخراج میشده است. افسانههایی در مورد وجود طلا و نقره و فیروزه در داخل این معدن وجود دارد که هیچکدام راستیآزمایی نشده و بیشتر به قصه مانند هستند ولی بازماندههای کلنگ و وسایل معدنکاوی در آن یافت شده که در موزهی سازمان زمینشناسی ایران در تهران نگهداری میشود.
غار اشکفت عقدا که در نوزدهم فروردین 1398 خورشیدی توضیحات چشمگیری در باره آن آورده شده بود، در نزدیکی شهر عقدا (بخشی از شهرستان اردکان، استان یزد) جای گرفته است. برخی سادهانگاری و نادرستنویسیها را در نوشتارهایی که در بارهی این غار آمده میتوان دید. نخست آنکه از کشف آن در دهههای پنجاه و شصت خورشیدی گاه گفتوگو شده است که درست نیست و مردم بومی برای سدههای پیدرپی جای این اشکفت تاریخی و بسیار جالب و ارزشمند را میشناختهاند ولی به شوند نگاهداری بهینه آن بازگو نمیکردهاند. به همین دلیل خبرهایی که در روزنامههای دههی 60 خورشیدی دربارهی کشف غار اشکفت و خاکستر داخل آن آمده است چندان پایهی علمی ندارد. از سوی دیگر، گاه در نوشتهها، این غار را به اشتباه بخشی از شهرستان میبد یا شهر ندوشن آوردهاند که درست نیست و این غار از نظر جغرافیای طبیعی بخشی از حوضهی آبگیر یا آبریز عقدا به شمار میرود. اگرچه در مورد قلمرو تاریخی یا حقوقی این غار میان مردم ندوشن و مردم عقدا تفاوت دیدگاههایی بوده است. باز هم در نوشتهها آوردهاند که این غار در شهر عقدا جای دارد که نادرست است و از این غار اشکفت تا شهر عقدا تا آنجا که به یاد دارم نزدیک به 45 کیلومتر فاصله است که هفت تا هشت کیلومتر پایانی آن را پای پیاده باید پیمود. دهانه و پهنهی داخلی اشکفت یزدان بسیار بزرگ است و درون آن نهشتههای آهکی دیده میشود که در بخش روشنگریهای (:توضیحات) این غار در زمانی دیگر خواهم آورد.
غار دیگر به نام هامانه در شهرستان اردکان و نزدیک به 15 کیلومتری خرانق و در کوه هامانه جای گرفته است که از گروه غارهای آهکی به شمار میرود. به گفتهی گروه کوهنوردی سالار کثنویه یزد شکل عمومی غار هامانه قیفی شکل با دهانهای بزرگ به پهنای بیش از پنج تا شش متر و پایان آن به کمتر از یک متر میرسد. این غار در بلندی نزدیک به 2450 متری کنار درهی رودخانهی «گود منقلم کوه هامانه پدید آمده است. شایان نگرش است که غار و روستای تاریخی بسیار کهن هامانه در سمت جنوب خاوری (:شرقی) زیارتگاه چَکچَک یا پیر سبز جای گرفته است.
نمایی از دهانهی غار هامانه (کوه هامانه نزدیک به روستایی به همین اسم) نگاره ازگروه کوهنوردی سالار کثنویه یزد
یکی از این غارها، یعنی چک چک، اگرچه از نظر تعریف غار به شمار آمده است، اما بیشتر به نظر میرسد که شکاف یا فرورفتگی ناچیزی بوده است که زرتشتیان در درون آن شمع و عود و خوشبودنیها روشن میکردهاند و نیایش داشتهاند ولی سپسها به دست انسان گستردهتر شده است. بخشی از این کندوکاو و گسترش در سالهای نخست دههی 50 با نظارت انجمن زرتشتیان یزد انجام شده است که این محل گسترهی کنونی نیایشگاه و جای مراسم سالیانهی زرتشتیان را تشکیل میدهد. افزونبر این نام برخی از این غارها به اشتباه ثبت شده است، مانند غار باد معصوم فراشاه، که تلفظ محلی و درست آن «بادامستون» یعنی بادامستان است.
به نگاه عمومی، بیشینهی اشکفتهای استان یزد در سنگهایی از گونهی آهک و دلستون (dolostone ) یا سنگ دولومیت (سنگی از خانواده کربنات کلسیم و منزیم) و به ویژه در مسیر گسلها و شکافهای نخستین این سنگها نمودار شده است. از این نمونه اشکفتها میتوان به اشکفت یزدان عقدا که یک مجموعه غار در مسیر یک گسل محلی است و نیز به غار بنام (:مشهور) نباتی صدرآباد ندوشن اشاره کرد که در راستای برخورد سه یا چند گسل محلی شکل گرفته است.
به شوند نبود یا کمبود آگاهی علمی و بسنده (کافی) در مورد غارهای استان و نیز به خاطر اهمیت آنها از دید یک میراث طبیعی و فرهنگی، بایستگی بررسی و پژوهش علمی و سامانمند (:منظم) آنها به شدت احساس میشود. در زمانی دیگر برای نمونه آگاهیهایی در زمینهی سه غار نامآشنا در استان یزد را، که از نزدیک دیدهام، خواهم نوشت.
امرداد - داریوش مهرشاهی، ژئوموفولوژیست و هموند بازنشستهی گروه جغرافیای دانشگاه یزد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر