۲۱ فروردین ۱۴۰۲

اوستاشناسان و زرتشت‌پژوهان جهان - ایلیا گرشویچ؛ کوشش علمی برای شناخت زبان‌های اوستایی

ایلیا گرشویچ از دانشمندان پُرآوازه‌ی جهان خاورشناسی بود. دل‌بستگی علمی او پژوهش درباره‌ی ایران باستان، به‌ویژه زبان‌های اوستایی بود. آثاری که گرشویچ در این باره پدیدآورده است از منابع مهم اوستاشناسی به‌شمار می‌رود.

زمانی که نخستین روزهای انقلاب بلشویکی در روسیه روی داد، شمار بسیاری از روس‌ها به کشورهای دیگر کوچ کردند تا از گزند رویدادهای سهمگین انقلاب در امان بمانند. پدر و مادر ایلیا گرشویچ نیز از خانواده‌هایی بودند که روسیه را تَرک کردند و به کشور سوییس پناه بُردند. ایلیا در همان‌جا، در شهر زوریخ و به‌سال 1914 میلادی زاده شد. او تباری روسی داشت.

گرشویچ دانش‌های آغازین را در سوییس آموخت، تا آن‌که در سال 1933 به ایتالیا رفت و در دانشگاه رُم سرگرم دانش آموختن شد. چندسال پس از آن، دانش‌اندوزی خود را در لندن ادامه داد و زمانی که به جایگاه استادی رسید در سال 1948 دانش‌یار دانشگاه کمبریج شد. گفته‌اند که او نخستین استاد ایران‌شناس در آن دانشگاه بود.

دانش گسترده‌ی گرشویچ سبب شد که به هموندی (:عضویت) آکادمی بریتانیا و چندی پس از آن به هموندی آکادمی روسیه پذیرفته شود. در آنجا بود که گرشویچ نوشته‌های علمی خود را درباره‌ی تاریخ باستانی ایران و نیز دانش اوستاشناسی ارایه کرد. در این زمان گرشویچ به چنان آوازه‌ای در نزد استادان خاورشناس دست یافته بود که دانشگاه برن سوییس به او دکترای افتخاری داد تا از کوشش‌های بسیار گرشویچ در زمینه‌ی ایران‌شناسی قدردانی کرده باشد. این رویداد در سال 1971 میلادی رُخ داد و افتخاری برای گرشویچ دانسته می‌شد. در زمان بازنشستگی نیز چند سالی در بخش عالی مطالعات دانشگاه پرینتسون آمریکا سرگرم پژوهش و بررسی بود.

گرشویچ از دوستداران زبان‌های بومی ایران بود و درباره‌ی گویش بلوچی رودبار بشاگرد در بلوچستان ایران پژوهش‌های درازدامنی انجام داد و نتیجه‌ی بررسی‌های خود را با نوشتن جُستاری علمی انتشار داد. آن جُستار در جشن‌نامه‌ی والتر هنینگ، خاورشناس آلمانی (درگذشته به‌سال 1967 میلادی) چاپ شده است. گرشویچ برای شناخت این گویش بومی، راهی ایران شد. در آن زمان (کم‌وبیش در دهه‌ی چهل خورشیدی) گذر از تپه‌‌ماهورهای بلوچستان بسیار دشوار بود. از این‌رو گرشویچ سوار بر جماز (شترهای باریک‌اندام) سراسر بشاگرد را درنوردید و با زبان بومی مردمان آن گستره آشنایی یافت و از یافته‌های خود یادداشت برداشت.

گرشویچ در زبان‌شناسی تطبیقی زبان‌های اوستایی، سُغدی، آسی (زبانی از خانواده‌ی زبان‌های هندواروپایی) و ایلامی به جایگاه استادی رسیده بود و از استادان برجسته شناخته می‌شد. افزون‌بر آن، درباره‌ی دین مزدیسنایی پژوهش‌هایی پُردامنه‌ای انجام داد و در کنار آن درباره‌ی تاریخ روزگار مادها و هخامنشیان دست به پژوهش‌های بنیادین زد.

نوشته‌های گرشویچ به زبانی بسیار تخصصی و دشوار نوشته شده است؛ تا بدان اندازه که درک بسیاری از آن‌ها تنها برای متخصصان و استادان شدنی است. از آثار او که به زبان فارسی برگردان شده است، یکی کتاب «آموزه‌ و آیین زردشت» است که دربردارنده‌ی سه‌گفتار در گاهان‌پژوهی است. این کتاب را جواد دانش‌آرا و منیژه اذکایی در سال 1396 خورشیدی به فارسی برگردان کرده‌اند. کتاب دیگر او «ادبیات ایران دوران باستان» نام دارد که انتشارات فروهر انتشار داده است. این کتاب سه‌نوشتار از گرشویچ و مری بویس است و یدالله منصوری آن را به فارسی برگردان کرده است. گرشویچ در نوشتار خود همه‌ی آثار ادبی بازمانده‌ی اوستایی و فارسی باستان را با نگرشی ژرف و گسترده بررسی کرده است.

گفتنی است که گرشویچ درباره‌ی دو سطر نخست دست‌نوشته‌ای سُغدی که در موزه‌ی بریتانیا نگه‌داری می‌شود به این نتیجه رسیده بود که آن دو سطر برگردان نیایش «اشم‌وهو» به زبان سُغدی است. این دریافت علمی او ارزش زبان‌شناسی بسیاری دارد.

ایلیا گرشویچ در آوریل 2001 میلادی درگذشت.



خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر