آشنایی فرزندان ایرانزمین با آثار گرانبهای باستانی و یادگارهای هنری و فرهنگی نیاکانمان میتواند پیوند آنان را با گذشته باشکوه ایرانزمین استوار کند. سرزمین پهناور و باستانی فارس، گاهوارهی نخستین شاهنشاهی بزرگ ایران و بلکه جهان است که بازماندههای باستانی آن همچون کاخها، آتشکدهها، نقش برجستهها، ساختمانها و آرامگاههای پارسیان، گوشهای از آبادانی، بزرگی و زیبایی ایران باستان را نشان میدهد.
گور دختر، آرامگاهی باستانی در فارس بزرگ و استان بوشهر امروزی است که همانندی شگفتانگیزی با آرامگاه یگانهی دوران، کورش بزرگ دارد. بنای سنگی نامور به گور دختر در دشت بسپر در فاصلهی 25 کیلومتری از دهکدهی سرمشهد، در جنوب حسینآباد جره، یکی از یادگارهای روزگار هخامنشی است. از آنجا كه پيشينهی گور دختر را بـه نياكان و پیشینیان كوروش ميرسد، اين پرسش به میان میآید که آيا كوروش و جانشينان او در اين سرزمين آثاري بر جاي گذاشتهاند؟ در پاسخ ميتوان از سه اثرِ درخور تاريخي یاد كرد:
- كاخ وابسته به كورش در يك كيلومتري جنوب باختری برازجان در جایی به نام چرخاب، نزدیک تپهی باستانی «تل مر».
- كاخ هخامنشيان در دشتستان (روستاي جتوط) نامور به كاخ «سنگ سياه».
- كاخ هخامنشيان در دشتستان (روستاي درودگاه) نامور به «بردك سياه».
وجود ساختمانهای تاریخی و باستانی در دشتی، دشتستان و دیگر جاهای استان بوشهر، گواهی بر دیرینگی این سرزمین و در پیوستگی با آثار تاریخی همچون کازرون، بیشاپور، شیراز، پاسارگاد، تختجمشید و … است. در گذر تاریخ، دگرگونیهایی در مرزهای جغرافیایی رخ داده است. گور دختر که در سرزمین كوهستاني پشت پر (بزپر) جای دارد، چه بسا در زمانی جزو کازرون و در روزگاری، بیگمان ازآنِ ناحیهی دشتی بوده و اکنون جزو شهرستان دشتستان است.
ناحیهی بلوک (ارم و بوشکان) که سالهای دراز یکی از ناحیههای پنجگانهی دشتی بود، در زمان پهلوی دوم از دشتی جدا و جزو دشتستان میشود. اما به هر روی، هر سه منطقه دشتی، دشتستان و کازرون شهرستانها و یادگارهای تاریخی فارس بزرگ هستند.
محمدتقی مصطفوی از باستانشناسان بنام ایران در کتاب ماندگار اقلیم پارس بدون آنکه بتواند این سازه را ببیند، به گواه سخن مردمان سَرمَشهد، از بنای سنگی گور دختر آگاهی داد و گمانهزنی کرد که از دخمههای آغاز هخامنشی مانند آرامگاه کورش یا تختِ رستم یا کعبهی زرتشت و شاید هم بنایی از روزگار ساسانیان باشد و سازه را شایسته بازجستن و کاویدن دانست. (ر.ک: مصطفوی، سیدمحمدتقی، اقلیم پارس، انتشارات انجمن آثار ملی، 1343، رویههای 118-119).
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «گور دختر نشان و یادگاری بازمانده از ایران باستان» به قلم سجاد واعظی منفرد، که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
متن کامل این نوشتار را در رویهی پنجم (اندیشه) امرداد شمارهی 476 بخوانید.
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر