سازههای شگفتآور ایران اندک نیستند؛ سازههایی که نشان از هوشمندی ایرانیان برای گذشتن از سد دشواریهای زندگی دارند و جُستن راهکاری برای بهتر و آسودهتر زیستن. نمونهای از آن سازهها را در شهر خرمآباد باید دید؛ شهری که در روزگاران باستان به آن شاپورخواست میگفتند. سازهی «گردابسنگی» یکی از آن بازماندهی دیرینهی شاپورخواست پیشین و خرمآباد کنونی است.
گرداب سنگی سازهای بازمانده از روزگار ساسانی است. این بنای گِرد را در کنار چشمهای فصلی ساختهاند تا در زمان بارش برف و باران، آب انباشت شود و در میانهی تابستان آن را با بخشبندی، در نهرهای شهر جاری کنند و مردم بهکار ببرند. بدینگونه و بهشیوهای بسیار نوآورانه که برای زمان خود بسیار تازگی داشت، آب مورد نیاز به همهی شهر میرسید.
مردم خرمآباد، گردابسنگی شهرشان را «گِردآو بردینه» مینامند. «بَرد» در زبان لُری به معنای «سنگ» است. به هر روی، این سازه در دوران باستانی ایران ساخته شده بود تا زمینهای شهر و پیرامونش را از آب سیراب کند و آب آشامیدنی آن در روزها و ماههای گرم سال، به کار بیاید. درخور نگرش است که در 12 کیلومتری گردابسنگی و درون درهای که آن را «باباعباس» مینامند، آسیابی هست که از همین گردابسنگی آب میگیرد و میچرخد. اینکه در زمان ساسانیان و در شهر شاپورخواست (خرمآباد) چنین زمینهسازیای کردهاند تا آبرسانی به شهر را آسان کنند، خود سبب استواری است تا این سازهی زیبا و پُرکاربرد را نگهبانی کنند تا از آسیب و خرابی در امان بماند. افسوس که خشکسالیها و کمبود آب در سالهای گذشته، گردابسنگی را گاه تا مرز خشکشدن بُرده است (به این موضوع پس از این میپردازیم). آنهایی که بخواهند در گردشگری خود در شهر خرمآباد در استان لرستان، گردابسنگی را ببیند باید راهی شمال باختری شهر شوند و در جایی پایینتر از میدان تختی نگرندهی این سازهی کهن باشند.
ویژگیهای سازهای گردابسنگی
گردابسنگی را از سنگ و ساروج ساختهاند. این ساختمایهها (:مصالح) در دیگر آثار تاریخی لرستان و شهر خرمآباد نیز بهکار رفته است و با زیستبوم آنجا سازگار است. از کف چشمه تا فراز دیوار گردابسنگی 18 متر است و دیوارههایش ستبری 3 متری دارند. شکل آن دایرهای (مدور) است که گرداگرد چشمهی فصلیای که از آن یاد کردیم، بنا شده است. این را هم بیفزاییم که در بخش خاوری سازه، دریچهای ساخته شده که با ابزاری کشویی باز و بسته میشود و بدینسان آب مورد نیاز شهر و زمینهای پیرامونش را از راه شبکههای ساخته شده، بخشبندی میکند. چشمهای که سازه در درون آن بنا شده، از نیمههای زمستان تا ماه نخست تابستان پُرآب است، اما در فصل و ماههای دیگر سال خشک میشود. بیشترین زمان پُرآبی آن هم در فصل بهار است.
خشکسالی و گردابسنگی
در تیرماه 1394 خورشیدی، خبرگزاریها از بیآبی گردابسنگی خبر دادند (گزارش خبرگزاری مهر). این پدیده بر اثر خشکسالی شکل گرفته بود. بدینگونه و بهناچار، شهر خرمآباد پس از هزارهای که از آب نوشیدنی گردابسنگی در فصل گرم سال بهرهمند میشد، بیبهره ماند تا سخن از «خداحافظی» این شهر با سازهی تاریخی خود به میان آید! این در حالی بود که کسی به یاد نداشت که گردابسنگی خشک شده باشد، اما بیآبی بر اثر خشکسالی، حالوروز این سازه را چنان ساخته بود که گمان میرفت اگر خشکسالی ادامه یابد، باید گردابسنگی را از دسترفته گمان بُرد. خشکی نهتنها چشمهی گردابسنگی، که چشمههای دیگر شهر خرمآباد (مانند سراب گلستان و شاهآباد) را هم گرفتار بیآبی کرده بود. پیداست که اگر آب در گردابسنگی ذخیره نمیماند، این سازه آرامآرام از میان میرفت و بیکاربرد میشد. با این همه، خوشبختانه خشکسالی تا اندازهای پایان یافت و در اسفندماه 1395 و پس از بارشها، «ساماندهی» گردابسنگی را بایسته ساخت (گزارش خبرگزاری تسنیم). البته ساماندهی سازه، پیشنهادی بود که از سوی یکی از هموندان شورای شهر خرمآباد بر زبان آمده بود.
در آذرماه 1400 شهرداری خرمآباد، گردابسنگی را پس از دو دهه لایروبی کرد. اما شگفت است که چهارماه پیش از آن مدیرعامل شرکت آب منطقهای لرستان از خشکشدن گردابسنگی در اثر کاهش بارندگی و افزایش دما سخن گفته بود (تارنمای پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو- تیرماه 1400 گزارشی با عنوان: «سراب کیو و گردابسنگی خرمآباد خشک شد»). این که اکنون گردابسنگی چه حالوروزی دارد و این سازهی باارزش تاریخی در چگونگی شرایطی نگهداری میشود نیاز به پرسوجویی میدانی دارد که پیگیر آن خواهیم بود.
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر