۱۸ آذر ۱۳۹۷

زبانشناسی نام دریای مازندران

دریای مازندران بزرگ‌ترین دریاچه‌ی جهان در شمالی‌ترین بخش خاك میهن باستانی ما قراردارد. دریاچه‌ای با پیرامون ٧٠٠٠ كیلومتر وپهنه‌ی ٣٩٤٢٠٠ كیلومتر مربع . این دریاچه‌ی پهناور كه روزگاری بخشی از دریای بزرگ تیتیوس بود حدود ٢٥٠ میلیون سال پیش، از اعضای خانواده‌اش، دریاهای آرال، مدیترانه، سیاه و دریای پارس جدا افتاد و به پهناور‌ترین دریاچه‌ی گیتی بدل شد.
دریای مازندران به روایت زبانشناسی

دریای مازندران در طول تاریخ رخ‌دادهای بزرگی را در پیرامون خود شاهد بوده و در هر برهه‌ای از تاریخ مردمان این كشور كهن نامی بر آن نهادند.
نام آن دریا در نقشه‌های مورد تایید موسسه‌ی گیتا شناسی و ژئوفیزیك ایران «خزر» ذكر شده و نامی كه در جهان به آن شهرت دارد« كاسپین» است.
اما اینكه این دو نام از كجا آمده و چرا من آن را دریای مازندران می نامم، موضوغی است كه سبب نگارش این نوشتار شد.
همان گونه كه پیش از این گفته شد، دریای مازندران نام‌های بسیاری را در تاریخ بر خود دید. چون، دریای هیركانیان، ساكازنه، كاسپین، خزر، تبرستان، دریای خراسان، اكفوده دریا، قزوین، گیلان، ساری، باكو، دیلم، خوالینسك، تنگیز و ...
اما آنچه اینجا به آن پرداخته می شود، سه نام اخیر است كه همچنان مورد استفاده قرار می گیرند.
خزر: خزرهای ترك نژاد، نزدیك به ٢٠ سده پیش از بیابان‌های بی آب آسیای میانه به سوی سرزمین‌های باختری كوچ كرده و سرانجام در كرانه‌های باختری دریای مازندران ساكن شدند.
این قوم كه در طول تاریخ به قومی وحشی مشهورند، در حدود سده‌ی ششم میلادی، حكومت مستقلی به وجود آوردند وكشور خود را «خاقانات خزر» نامیدند.
خزرها در همان سال‌ها اندك اندك به دین یهود در آمدند، و این دین در خاقانات خزر به رسمیت شناخته شد.آنان پس از تشكیل حكومت مستقل و تثبیت آن، هجوم به اقوام همسایه را كه اغلب مردمان اسلاو بودند، آغاز كردند. و هر از گاهی نیز خساراتی به بخش‌های شمالی امپراطوری ساسانی وارد می آوردند، تا آنكه برای جلوگیری از هجوم گاه به گاه این اقوام نیمه وحشی به دستور كیخسروَ اَنوشِ‌رَوان دیواری بزرگی در شهر دربند ساخته شد، كه سنگ نبشته‌ی این دستور نیز همچنان بر جاست.
تا آنكه در سده‌های ٩و١٠ میلادی با حمله‌ی اقوام روس خزرها سرزمین‌هایشان را از دست دادند و به سوی اروپای شرقی گریختند.
٢. كاسپین: كاسپین، كاسپیا، كاسپیانا، كاسپی، كه شكل نخستین این نام‌ها، نام شناخته شده‌ی كنونی دریای مازندران در جهان است از نام قومی ایرانی نژاد گرفته شده كه تا ٢٠٠٠ سال پیش از میلاد ساكنان جنوب قفقاز بودند . وآغاز هزاره‌ی نخست پیش از میلاد به سوی سرزمین‌های جنوبی كوچانده شدند .كاسپ‌ها مردمانی با پوست سپید، موهای روشن و چشمانی كبود بودند.آنان با گذر از منطق كوهستانی شمال گیلان كنونی وارد ایران شدند و در جلگه‌ی حاصل‌خیز گیلان سكنی گزیدند.
كاسپ‌ها كشور خود را در منطقه‌ای محدود به زنجان، تالش و املش گستردند و پس از تثبیت اندك اندك دریای بی نام مقابلِ‌شان را كاسپیا نامیدند و آیین آفتاب تابان را گسترش دادند.
كاسپ‌ها به آیین میترا ایمان داشتند. تندیس‌های بی‌شماری از خود بر جای گذاشتند كه شمار زیادی از آنها در حفاری‌های تپه‌های املش یافت شده است.
٣.مازندران: درباره‌ی نام مازندران و معنای آن باورهای بسیاری وجود دارد. كه به شماری از آنها اشاره می‌شود:
عده‌ای «موز» را نام كوهی گرفته اند كه در دل البرز واقع است، وبا گشایش پاره‌ی نخست، پاره‌ی دوم را ”اندرآن“ پنداشتند . كه در تاریخ تبرستان ابن‌ِاسفندیار، نیز به این نكته اشاره شده است.
عده‌ای نیز واژه‌ی «ماز» را به معنای دژ گرفتند و تركیب واژگانی را به معنای جایی كه دژهای بسیاری در آن واقع است ترجمه كردند. می گویند مازیارپورقارن، سردار مشهور تبری، دستور ساخت دژ‌ها مستحكمی را در دل البرز داد تا از ورود تازیان جلوگیری كند.
اما نظریه‌ی دیگری نیز وجود دارد كه از دیدگاه زبان شناسانه، بسیار قابل توجه است . یكی از خدایان هندوایرانی با نام «ایندرا» كه خدای جنگاوری و طبقه‌ی جنگاور بوده سبب پدید آمدن این نام است. آریاییان كه به ایزدان متعدد ایمان داشتند پنج ایزد را برتر می شمردند ١.میترا   ٢. ایندرا  ٣. وَرونا  ٤.نَساتیا
بدین ترتیب از آن‌رو كه مردمان شمال فلات ایران بر این باور بودند، ونیز مردمانی تنومند وجنگ آور، نام این ایزد را برسرزمین خود نهادند.
پاره‌ی نخست به صورت مز، مها، مهی، مزی، كه همگی به معنای بزرگ اند، پاره‌ی دوم ایندرا یا ایندر كه از آن سخن رفت،  و پاره‌ی سوم پسوند ”ان“ است كه  موقعیت مكانی را نشان می‌دهد . پس ”مز ایندرا ان “ یا مازندران به معنای سرزمین ایندرای بزرگ است.
اما در پایان سوالی مطرح می شود، جامعه‌ی جهانی این دریاچه  پهناور را با نام قومی ایرانی نژاد می شناسد و ما به عنوان نگاهبان این فرهنگ كهن آن را با نامی به رسمیت می شناسیم، كه از اقوامی وحشی بر جای مانده است.
كدام یك به نظر درست‌تر می رسند؟ این پرسشی است كه پاسخ آن و داوری در باره‌ی آن را به اندیشه‌ی توانای خواننده‌ی ایرانی می سپارم.

یارنامه:
 - پژوهشی در زمینه ی نام های باستانی مازندران، دکتر سید حسن حجازی کناری، نشر روشنگران، 1372
 - نام دریای پارس و دریای مازندران و بندرها و جزیره های ایرانی، ایرج افشار سیستانی، شرکت کشتیرانی والفجر 8، 1376

تارنمای امرداد - علی اتحاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر