۱۸ آذر ۱۳۹۷

شاهنامه؛ شکوهی به گستره‌ی ایران بزرگ

شاهنامه را چگونه می‌توان دید؟ با شنیدن نام شاهنامه چه تصویری به ذهن می‌آید؟ دمی بر این دو پرسش بیندیشیم!
آنگاه که جهان‌پهلوان رستم در چاه نابرادری، زخمی و تن‌دریده، شغاد را به درخت دوخته و چشم‌به‌راه مرگ نشسته است … ایران بی‌رستم دشتی هموار برای جولان دشمنان می‌نماید.
دگر بار آن دم که اسب اسفندیار تنها و بی‌سوار به ایوان خویش بازمی‌گردد و جهان‌پهلوانش را بر گُرده ندارد … ایران بدون پهلوانِ تاجبخش ترس‌آور و دهشتناک آست.
باز آنگاه که بهرام در پی تازیانه‌ای که نام بر آن دارد و ننگش می‌آید به دست دشمن بیفتد و همین او را وامی‌دارد تا یک‌تنه به کارزار بتازد و جان بر سر نام بگذارد، درد تنهایی ایران، لرزه بر تن هر ایران‌دوستی می‌اندازد.

همه‌ی درد تنهایی ایران، از بدشگونی مرگ رستم گرفته تا بازگشت اسب تنها و بی‌سوار اسفندیار را می‌توان در عکس عرفان سامان‌فر به خوبی دید.
آن‌گاه که فردوسی دار و ندار خویش را به پای کاخ پرارج شناسه و ادب پارسی ریخته و تنگ‌دستانه در اندیشه‌ی به پایان رساندن نامه‌ی باستان است، تنهایی آن پیر پاکیزه‌سخن در هیاهو و داروگیرهای بازار آن روزگار بسیار مانند است به تنهایی فردوسی در هیاهوی شهر و بازار در عکس علیرضا آزادکیا یا هادی دهقانپور.
آری هزار سال از شاهنامه گذشته است و هزاران سال خواهد گذشت و هر روز بیش از پیش ارزش آن نامه‌ی ارجمند بر ما و جهانیان پیدا خواهد شد، همانگونه که عکس جاوید تفضلی یا امین قره سوفلو این ارزش و بزرگی را به تصویر کشیده است.
نقش فردوسی در استوارسازی ملیت ایرانی بی‌گمان اندیشه برانگیز است همانگونه که در عکس زینب مهدوی دیده می‌شود.
جغرافیای شاهنامه، سرزمینی است به گستره‌ی ایران بزرگ. گستره‌ای که جان‌های پاک بسیاری برای نگاهبانی از آن فدا شده‌اند. عکس عبدالرضا ناصر‌مقدسی گوشه‌ای از این جغرافیای گسترده را به نمایش درآورده است.
شاهنامه‌ی فردوسی باشکوه است، شکوهی به بزرگی نام ایران. نگاره‌های شاهنامه بر در و دیوار شهرهای ایران از یک سو ما را به پهناوری داستان‌های آن رهنمون می‌شود و از دیگر سو قدرشناسی و سپاسداری ما را از خداوند سخن پارسی نشان خواهد داد. پرمایگی شاهنامه در زیباسازی معماری ایران در عکس هادی دهقانپور و شیما زارع به خوبی نمایان است و تنگناهای هنر شاهنامه در میان آهن و فولاد در نگاره‌ی همایون مهرزاد پدیدار است.
شاهنامه‌ی فردوسی دانشنامه‌ای است برای شناخت آیین‌های ایرانی و چه خوب و شایسته، امین برنجکار پیوند شاهنامه با آیین‌های ایرانی را به نمایش درآورده است.
این‌ها تنها مشت نمونه‌ی خراوار هستند که در نخستین جشنواره‌ی عکس شاهنامه به نمایش در آمدند. بی‌گمان این جشنواره نماینده‌ی نکویی برای گستردگی و پهناوری شاهنامه در شناخت خویشتن ایرانی است. گوشه‌هایی از شاهنامه که شناسنامه‌ی ماست را عکس‌ها به خودمان باز می‌شناسانند. به ما یادآور می‌شوند که شاهنامه باشکوه است و این تنها در میان داستان‌های شاهنامه نیست، این شکوه و بزرگی را در میان عکس‌های جشنواره‌ی عکس شاهنامه هم می‌توان دید. همان اندازه که رخدادها و منش پهلوانان اندیشه‌برانگیز و غرورانگیزند، بزرگی و سترگی فردوسی و نامه‌ی جاودان او شاهنامه در نگاره‌های جشنواره پیدا و چشم‌نوازند. نخستین جشنواره عکس شاهنامه فرصتی بود برای دیدن شکوه شاهنامه!

تارنمای امرداد - بابک سلامتی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر