پارسیانجمن: استاد پورداود در این جُستار به واژهی «میهن» پرداختهاند. ریشه و بنِ چند هزار سالهی آن را به همراهِ ارزشِ به کارگیریاش به جای واژهی عربیِ «وطن»، که به چِمِ(معنیِ) «آغل و آخور» است، برنمودهاند.
استاد، خود، در سرآغازِ این جستار چنین نویسند:
«در چند سال پیش از این فرهنگستانِ ایران واژهی فارسیِ میهن را به جای واژهی تازیِ وطن برگزید. از آن تاریخ به بعد در نوشتهها میهن به کار میرود، اما در گفتوگو هنوز وطن در سر زبانها است. ناگزیر از خویِ دیرین برگشتن اندکی دشوار است ولی امید است رفتهرفته به واژهی میهن خوی گیریم، آن را و واژههای دیگرِ فارسی را میان خود رواج دهیم و زبانِ بومیِ ایران را کموبیش از بیگانگان بینیاز سازیم و در این زمینه هم به ملیتِ خود نیرویی بخشیم. … شک نیست پس از شناختنِ واژهای و به درستی آن پی بردن، آن را به واژهی بیگانه برتری خواهیم داد و بیتردید آن را در هر مورد به کار خواهیم انداخت.»
ایشان سپس به پیشینهی کهنسالِ واژهی میهن پرداختهاند:
«میهن واژهای است چندین هزار ساله. در اوستا، نامهی دینیِ نیاکانِ ما که کهنترین سندِ کتبیِ ایرانزمین است، و در جغرافیا و تاریخِ ما و در ادبیاتِ فارسی بسیار به کار رفته آنچنان که پس از برشمردنِ این مأخذ خواهم دید که میهن واژهی بینام و نشانی نیست، ریشه و بنِ استواری دارد و از واژههای ساختگیِ دساتیرِ روزگارِ صفوی نیست. واژهای است کهنتر از تاریخ کهن سالِ ما. پیش از بر سرِ کار آمدنِ مادها و هخامنشیان، در سدهی هشتمِ پیش از میلاد مسیح، هم وجود داشت و اوستا گواهِ آن است.»
استاد پورداود با این سخن به جستار خویش پایان دادهاند:
«ما میتوانیم سراسرِ ایران را خانهی بزرگِ مشترک دانسته میهنِ خودمان بدانیم یا دودمانِ پدران و مادران و کاشانهی نیاکان، بیگفتوگو [میهن] به لغتِ وطن که به معنیِ آغل و آخور است برتری دارد. زنده کردنِ اینگونه واژههای کهنسال که در طیِ هزاران سال درجزءِ نماز و سرودهای مینوی در سرِ زبانهای نیاکانِ دلیر و پارسای ما بوده مایهی خشنودیِ مزدا و روانِ جاودانیِ ایران است.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر