- هنر معماری بنیاد فرانک لوید رایت در شهر کوچک کرج به سرعت رو به نابودی است.
- نظام امیری فرزند شیخ خزعل پس از پایان تحصیلات معماری و بازگشت به تهران، پس از پیشنهاد ساختن کاخ شاهدخت شمس پهلوی، از معماران بنیاد فرانک لوید رایت برای حضور در ایران دعوت کرد.
- پس از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ «کاخ مروارید» خالی از سکنه شد و در نهایت در سال ۲۰۰۳ توسط سازمان میراث فرهنگی ایران به عنوان یک اثر ملی به ثبت رسید. با این حال، با اینکه این کاخ به عنوان یک بنای مهم تاریخی مورد محافظت قرار گرفته، ولی رو به تخریب و نابودی است.
کیهان لندن- بنیاد فرانک لوید رایت بود که کاخ باشکوه شاهدخت شمس پهلوی را در منطقه کرج بنا نهاد. این کاخ نه تنها یکی از برجستهترین بناهای ایران است بلکه یکی از مهمترین آثار معماری مدرن جهان به شمار میرود. اما اعمال محدودیت ورود و خروج، استقرار نیروهای حفاظتی و دور نگاه داشتن این کاخ از انظار عمومی، نشان میدهد که چطور ایران مدرن در گرد و غبار فرو میرود.
نیت رابرت وبلاگنویس گردشگری، عکاس و راهنمای تور گردشگری است که از سال ۲۰۱۴ تا کنون تورهای گردشگری به ویژه برای سفر به ایران را هدایت میکند. او در تازهترین مطلب وبلاگ خود Yomadic درباره تجربه بازدیدش از کاخ «مروارید» متعلق به شاهدخت شمس پهلوی که در شهر کرج واقع شده، نوشته است.
وی مینویسد، روزهایی نه چندان دور، یک معمار از کالیفرنیا به یکی از تورهای ایران من پیوست. ما قبلا در اطراف چرنوبیل و اوکراین ملاقات کرده بودیم و به زودی سلیقه معماری مشترکمان را کشف کردیم. او برای سفرش به ایران، سایتهای محلی بسیاری را بررسی کرده بود و نقشه برجستهترین معماریهای واقع در سراسر این کشور را پیدا کرده و روی نقشه تحقیقاتی خود، انگشت روی یکی از برجستهترین آنها گذاشته بود؛ کاخ شمس پهلوی در منطقه کمتر شناخته شدهی کرج که توسط بنیاد فرانک لوید رایت طراحی شده بود. این کاخ رویایی تلفیق سورئالیستی از تمام چیزهایی است که در خواب میبینید و زندگی میکنید: پر از قوس و بتون ولی متروک.
در اواسط دهه شصت میلادی، ویلیام وسلی پیترز– داماد و اولین شاگرد فرانک لوید رایت و موسس اصلی بنیاد فرانک لوید رایت- به یک پیشنهاد معماری منحصر به فرد پاسخ مثبت داد: شمس پهلوی، خواهر بزرگتر محمدرضا شاه پهلوی به دلیل بیماری آسم خواستار ساخت کاخ شخصی در منطقهای در شهر کرج شده بود. نتیجه نهایی این پیشنهاد یک کاخ باشکوه است؛ نه تنها یکی از برجستهترین بناهای ایران بلکه یکی از مهمترین آثار معماری مدرن جهان.
با این حال، هنر معماری بنیاد فرانک لوید رایت در شهر کوچک کرج (با جمعیت ۲ میلیون نفری و با میزان بسیار اندکی از گردشگر) به سرعت رو به نابودی است و احتمالا روزهای آخر حیات خود را میگذراند.
اگرچه پیترز از آخرین تکنولوژی و تکنیکهای ساخت و ساز اواسط قرن بیستم در «کاخ مروارید» بهره برده ولی در وهله اول، تفسیری عجیب و مدرن از قرون مختلف تاریخ معماری ایرانی را به نمایش میگذارد. همچنین کاخ شاهدخت شمس پهلوی عمارتی پر از جزئیات و همراه با درکی عمیق و ستایشآمیز از فرهنگ و سنتهای ایرانی است.
برای قرنها در ایران ارتباط عمیقی بین باغها و بنای ساختمانها وجود داشته و برای سالها اندرونی و بیرونی عمارتها به هم متصل بودند. توریستهای علاقمند به عمارتهای ایرانی اذعان خواهند داشت که ویژگیهای اصلی معماری سنتی ایرانی، این است که اتاق خواب و اتاق اعضای خانواده به حیاط اندرونی باز میشوند.
عمارتهای ایرانی معمولا شامل حیاطی مستطیل با دار و درخت و حوض بزرگی هستند که فضایی باز برای کار و فعالیت فراهم میآورند و همچنین یک حریم خصوصی که برای خانوادهی بزرگ طراحی شده است.
با الهام از معماری سنتی ایران، ویلیام وسلی پیترز تصمیم گرفت تا باغی بزرگ و دایرهای شکل ولی مدرن بسازد که فضاهای مختلف دیگر، آن را در بر گرفته باشد. باغی پر از گیاهان خارقالعاده و حوضهای کوچک و بزرگ که توسط سقفی گنبدی، زیبا، نیمهشفاف و مستحکم با اتاقها مرتبط شده است.
طراحی «کاخ مروارید» شامل عظمت، دربرگیرندگی عناصر مختلف خانه، راه نفوذ نور خورشید به سراسر کاخ و گنبد درهم پیچیدهاش، فضایی بینظیر را برای کسانی که بخت بودن در آنجا را داشته باشند، فراهم میکند.
این ترکیبی استثنایی است که با فخر تمام سنتهای ایرانی را حفظ و مدرنسازی کرده، آنهم با درک موقعیت هنری و با ابزار و مواد و عناصر پیشرفته.
کاخ شاهدخت شمس پهلوی در کنار یک دریاچه مصنوعی با آرامش بر تپهای مصنوعی قرار گرفته است. گیاهان ساقهبلند در راههای خانه، باد را مهار میکنند و خطوط آنها همچون رودخانهای به ورودی اصلی کاخ میرسد. در داخل کاخ نیز یک هماهنگی بیامان از حلقهها و مارپیچها بطور پیوسته دیده میشود که نتیجه و در امتداد فرمهای بیرونی عمارت است.
پلکانهای کاخ شبیه به شیبراههها طراحی شدهاند و استفاده از خطوط مستقیم در طراحی آنها به حداقل رسیده است. در «کاخ مروارید» آسمان در همه جا هست. قصر شاهدخت شمس پهلوی در مرز معماری اواسط قرن بیستم قرار گرفته: ارگانیک، بازیگوش و بیتردید فوقالعاده مدرن.
پس از پلکان و دیوارهای منحنی، یک کتابخانه، سالن ضیافت، اتاق ناهارخوری، دفاتر و اتاقهای خصوصی قرار دارد. یک سالن تئاتر با ظرفیت ۹۹ نفر هم در کاخ وجود دارد که امکان اجرای کنسرت، رقص و نمایش فیلم را فراهم کرده بود. اتاق شخصی شاهدخت با یک طاق مارپیچ (زیگورات) پوشانده شده؛ همان سبکی که در سراسر ایران و خاورمیانه برای قرنها ساخته میشد. بسیاری از اتاقها به باغ داخلی مُشرِف هستند و چشمانداز بیرونی از دریاچه مصنوعی تا محدودهی کوه البرز را نمایان میکند. در این قسمت، یک گنبد بزرگ و یک گنبد کوچک بهم قفل شده و یک استخر سرپوشیده را شکل میدهند.
بعد از گذر از راهروی اکریلیک شفاف، کف اتاق استخر با یک فرش ضخیم از پشم پوشیده شده که تا لبه آب میرود. سقف استخر را یک گنبد کمانی که بازتابدهنده گنبدهای بیرونی هستند تشکیل داده که در ساخت آن بجای اکریلیک از بتون استفاده شده و قوس پنجرهها اطراف استخر را احاطه کردهاند.
چندین دهه پس از متروک ماندن کاخ شاهدخت شمس پهلوی، گیاهان تقریبا از بینرفتهاند و فقط اندکی از آنها هنوز باقی مانده. دو عدد از بزرگترین گنبدها همچنان کاخ را احاطه کردهاند ولی آرایههای کلیسایی پنجرههای اکریلیک بطور کامل نابود شده و فقط قاب فلزی گُلمانند آنها که برای پوشش باغ داخلی بوده، باقی مانده است.
در نگاه نخست ممکن است بازدیدکننده این کاخ، تعجب کند که چگونه اجازه داده شده تا چنین تخریبی در این بنای باشکوه اتفاق بیفتد. با این حال، معماران دهه شصت میلادی که کاملا بر این موضوع واقف بودند که پنجرههای اکریلیک نسبتا دوام موقتی دارند از نابودی آنها شگفتزده نمیشوند. بطور کلی، ساختار اکریلیک ارزان قیمت و به صرفه است و در سراسر ایران حیاط خانههای سنتی و هتلها را پوشش میدهد، اما شاید «کاخ مروارید» تنها کاخ تاریخی است که از مواد مصنوعی سَبُک برای ساختناش استفاده شده است.
متأسفانه، با ناپدید شدن گنبد اصلی، ویرانی عناصر باقیمانده کاخ شتاب خواهد گرفت و عناصر ورودی و درون ساختمان بطور پیوسته تخریب خواهد شد.
در حال حاضر آسیب بسیار شدیدی به مجموعهی کاخ وارد شده و در عناصر بتونی ساختمان فرسایش فراوانی رخ داده است. اما از برخی از اتاقهای کاخ محافظت شده و به نظر میرسد که تقریبا دست نخورده باقی ماندهاند. بطرز باور نکردنی، بسیاری از مبلمان اصلی همچنان باقیست؛ مثلا هنوز صندلیهای توپی (فنلاند ۱۹۶۰) که توسط ارو آرنیو طراحی شدهاند، دقیقا همانطور کنار استخر رها ماندهاند.
پرسشی که مطرح میشود، این است که چگونه بنیاد فرانک لوید رایت طراحی یک کاخ در کرج را انجام داد؟ همانطور که همه چیز در ایران پیچیده است، پسزمینه ساختن کاخ شاهدخت شمس پهلوی هم واقعا جذاب و باید گفت که پیچیده است.
در اوایل قرن بیستم، ایران دستخوش هرج و مرج بود. شیخ خزعل رهبر قبیلهای در مناطق جنوب غربی ایران سرکشی میکرد. این مناطق هرچند بخشی از ایران بودند، ولی خیلی فراتر از کنترل دولت مرکزی کنترل میشدند. مناطقی که دارای ذخایر عظیم نفت هستند که توسط بریتانیاییها کشف شد.
در این زمان، قراردادی با دولت مرکزی ایران امضا شد که طی آن، به انگلستان اجازهی کشف، استخراج و بهرهبرداری از منابع نفتی در بسیاری از مناطق ایران را میداد. با این حال، با توجه به کنترل محلی شیخ خزعل، دولت بریتانیا تصمیم گرفت تا یک سیاست محتاطانه اتخاذ کند. آنها اسلحه در اختیار شیخ قرار دادند و او را به عنوان سهامدار جدید شرکت نفت ایران و انگلیس (که بعدها به نام بریتیش پترولیوم BP نامگذاری شد) در نظر گرفتند و به وی حتی نشان شوالیه امپراتوری بریتانیا را نیز دادند. در عوض، شیخ از نفوذ خود استفاده کرد تا به بریتانیاییها این اطمینان را بدهد که هرچقدر میخواهند، نفت استخراج کنند.
اگرچه شیخ مالیات دریافت میکرد ولی فقط مقدار بسیار اندکی را به دولت مرکزی ایران میپرداخت. به همین دلیل هم به ثروتمندترین و قدرتمندترین رقیب دولت مرکزی (دوران قاجار و ابتدای دوران پهلوی اول)تبدیل شد. اما رضاشاه پهلوی، پدر شاهدخت شمس پهلوی، مناطق تحت اختیار شیخ را به کنترل درآورد و داراییهایش را به دولت مرکزی ایران بازگرداند. شیخ هم تا آخر عمر در حصر خانگی ماند. شیخ خزعل در زمان مرگ یک پسر ده ساله به اسم نظام امیری داشت.
با وجود این ماجرا یا شاید به دلیل این ماجرا، نظام، فرزند شیخ خزعل، فرصت تحصیل در مدارس ممتاز و در خارج از کشور را پیدا کرد و در رشته معماری دانشگاه کنت در اوهایو آمریکا ثبت نام کرد. نظام امیری عمیقا علاقمند به کار فرانک لوید رایت شد. این دانشجو برای گذراندن دوران کارآموزی خود موفق به همکاری با معماران تالیزین- وابسته به بنیاد فرانک لوید رایت- شد که توسط ویلیام وسلی پیترز اداره میشد.
امیری پس از بازگشت به تهران، به عنوان نماینده تالیزین در خاورمیانه شروع به کار کرد و پروژههای معماری را در ایران و عراق اجرا میکرد. او پس از پیشنهاد ساختن کاخ شاهدخت شمس پهلوی، از تالیزین برای حضور در ایران دعوت کرد.
پس از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ «کاخ مروارید» خالی از سکنه شد و در نهایت در سال ۲۰۰۳ توسط سازمان میراث فرهنگی ایران به عنوان یک اثر ملی به ثبت رسید. با این حال، با اینکه این کاخ به عنوان یک بنای مهم تاریخی مورد محافظت قرار گرفته، ولی رو به تخریب و نابودی است.
شرایط «کاخ مروارید» به شکلی است که بازسازی آن فوقالعاده گران تمام میشود و قطعا هیچ انگیزه مالی برای بازسازی و ترمیم آن وجود ندارد. ایرانیها برای پرداخت ورودی مبلغ زیادی پرداخت نمیکنند و توریستهای خارجی در ایران کم هستند. به ویژه آنکه در سال ۲۰۱۸ ارزش ریال به شدت سقوط کرد و در حال حاضر نگرانیهای اساسی و بیش از بازسازی «کاخ مروارید» وجود دارد.
«کاخ مروارید» تنها یکی از ۹ هزار سایت گردشگری و تاریخی ثبت شده در سراسر ایران است. سالها پیش، درهای این کاخ به روی تورهای گردشگری باز بود ولی در حال حاضر این بازدید محدود است. اعمال محدودیت ورود و خروج، استقرار نیروهای حفاظتی و دور نگاه داشتن کاخ از انظار عمومی، بیانگر این است که چطور ایران مدرن در پس گرد و غبار فرو میرود.
*منبع: وبسایت Yomadic
*ترجمه و تنظیم: آزاده کریمی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر