عباس سلیمی آنگیل (دبیر کارگروه آسیبشناسی پارسیانجمن): چندی پیش با دوستی دربارهی ساخت «مثل چی + کارواژه (فعل)» سخن میگفتم. در پایان به این نتیجه رسیدیم که این ساخت برای بزرگنمایی به کار میرود، نه همانندسازی.
در کتابهای دستوری که خواندهام، ندیدهام به ساختار جملهی بالا توجهی کرده باشند. ساخت «مثل چی/ مانند چی/ عین چی و… +کارواژه» چند سالی است که در زبان کوچه و بازار به کار میرود. چنانکه در کتابهای بیان و صنایع ادبی پذیرفته شده است، هر تشبیهی چهار بخش دارد: ماننده (مشبه)، مانسته (مشبهبه)، مانروی (وجهشبه)، مانواژ (ادات تشبیه). در این ساخت، مانسته غایب است؛ نه آنکه پنهان باشد و به قرینهی معنایی زدوده شده باشد. (برابرهای فارسی بخشهای تشبیه از آقای کزازی است.) پس میتوان گفت همانندسازیای در کار نیست.
در عبارت «دیروز توی زمین ورزش دیدمش، مثل چی میدوید/ داشت مثل چی میدوید»، گوینده سر آن ندارد که دویدن کسی را به دویدن جانداری دیگر همانند سازد. بلکه تنها بر بسیار دویدن یا تند دویدن پای میفشارد. گاهی ممکن است با یک قید به کار برود: «سرم رفت! هی مثل چی یکریز حرف نزن!»
اما جور دیگر هم میتوان دید: شاید مانستهی این جمله برای به جای آوردن ادب زدوده شده است؛ زیرا مانسته در چنین بافتهایی بیشتر جانور است. هرچه هست، هدف از بهکارگیری این ساخت (مثل چی + کارواژه) بزرگنمایی است، نه همانندسازی.
تارنمای پارسی انجمن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر