خبرنگار امرداد: فرزانه خسروی
در میان بختیاریها تفاوت بزرگی میان قصه، داستان و افسانه نیست؛ همه را یکجا متل میخوانند. متلهایی که در دورهمیها با خوانش باشندگان(:حضار) جان میگیرند و شبها را به صبح پیوند میدهد. متلهای بختیاری از نگاه فولکورشناسان بختیاری گاه پندارین(:خیالی)اند، گاه واقعبینانهاند و گاهی هم باستانی، مانند کتاب فلک ناز و کتاب حیدربک که بازگوکنندهی زندگی پهلوانها و بزرگان بر مدار رخدادهای کهناند.
با گرمای داستانهای «حیدربک و سمن بر» و یا کتاب «فلک ناز» بود که از بلندی شبهای سرد زمستان کاسته و بر گرمی و شور شبنشینیها افزوده میشد. بختیاریها افزون بر دلبستگی بسیارشان به پهلوانیها و عاشقانههای کتاب شاهنامه، که آن را «هفت لشکر» میخوانند، به کتاب فلک ناز و کتاب حیدر بک نیز بسیار دلبسته بودند. تا چهل - پنجاه سال پیش، این کتابها هنوز هم در دورهمیها و شبنشینیهای بختیاریها زمزمه میشدند؛ شبنشینیهایی که بیشتر خانوادگی و فامیلی بودند و کسی از بزرگان که چکامه(:شعر) خواندن را به خوبی میدانستند مجلس را به دست میگرفت و شورآفرینی میکرد. چکامه و نگارههای کتاب همه از پهلوانهایی میگفتند که خوی پهلوانی داشتند و به جنگ دیو، پلیدی و سیاهی میرفتند و یا داستان از دلبستگی قزلباشی داشتند که از ایران تا کشمیر برای رستن دلبر از بند غم راه میسپرد.
با گرمای داستانهای «حیدربک و سمن بر» و یا کتاب «فلک ناز» بود که از بلندی شبهای سرد زمستان کاسته و بر گرمی و شور شبنشینیها افزوده میشد. بختیاریها افزون بر دلبستگی بسیارشان به پهلوانیها و عاشقانههای کتاب شاهنامه، که آن را «هفت لشکر» میخوانند، به کتاب فلک ناز و کتاب حیدر بک نیز بسیار دلبسته بودند. تا چهل - پنجاه سال پیش، این کتابها هنوز هم در دورهمیها و شبنشینیهای بختیاریها زمزمه میشدند؛ شبنشینیهایی که بیشتر خانوادگی و فامیلی بودند و کسی از بزرگان که چکامه(:شعر) خواندن را به خوبی میدانستند مجلس را به دست میگرفت و شورآفرینی میکرد. چکامه و نگارههای کتاب همه از پهلوانهایی میگفتند که خوی پهلوانی داشتند و به جنگ دیو، پلیدی و سیاهی میرفتند و یا داستان از دلبستگی قزلباشی داشتند که از ایران تا کشمیر برای رستن دلبر از بند غم راه میسپرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر