یکصد و هفتاد و سومین نشست «پنجشنبه صبحهای بُخارا» ویژهی دیدار با سیمون کریستو فِرِتی، ایرانشناس ایتالیایی، بود. فرتی پژوهشهای بنیادینی دربارهی گاهشماری ایرانی انجام داده است و دربارهی جشن سده، کتابی با ارزش و پژوهشگرانه نوشته است. او اکنون هموند هیات علمی دانشگاه کافوسکاری ونیز ایتالیا است. فرتی برای چندمین بار است که به ایران سفر میکند.
در آغاز این دیدار علی دهباشی، مدیر مجلهی «بُخارا»، از کریستو فرتی خواست که دربارهی نوشتهها و کتابهای خود آگاهیهایی را در دسترس باشندگان نشست بگذارد.
فرتی با سپاسگزاری از دهباشی برای برگزاری این دیدار، درباره کارهای پژوهشی خود گفت: «زمانی که در دانشگاه ونیز تحصیلاتم را به پایان رساندم، بررسی جشنهای ایرانی را آغاز کردم. یکی از کهنترین این جشنها جشن سده است. پژوهشهایم را دربارهی این جشن پی گرفتم و سرانجام در سال 1995 جستاری (:مقالهای) در این باره نوشتم که برپایهی کتاب ابوریحان بیرونی و شعرهای عنصری، از شاعران روزگار غزنوی، بود. کتاب من دربارهی جشن سده "میلاد نور" نام دارد. به گمان من جشن سدهی ایرانیان با جشن میلاد مسیحیان ارتباط دارد. میان جشن سده و پیدایش کُردها هم پیوندی هست که در این باره جستاری دارم. در سال 2000 کتابی به زبان ایتالیایی نوشتم دربارهی شکلهای گوناگون گاهشمار ایرانی در تاریخ. چون در ایران چند گونه گاهشمار داشتهایم. تاریخ یزدگردی هم چند گونه بوده است. باید توجه داشت که تاریخ سنتی در استانهای ایران باستان شکلهای گوناگونی داشته است. یکی دیگر از کتابهایم هم دربارهی "کوشیار جیلی"، دانشمند ایرانی، است. کوشیار در یکی از کتابهایش از تاریخ ایران و قوم ایرانی نوشته است. جستاری هم نوشتهام دربارهی گاهشمار ایرانی در آفریقای شرقی. چون در آن جا هم چند گونه گاهشمار داریم که از گاهشمار ایرانی اثر پذیرفتهاند. برای نمونه، در آفریقای شرقی جشن نوروز برگزار میشود که آن را به نام "نیروز" میشناسند. از گذشتههای کهن نام نوروز به آن شکل وارد آفریقا شده است.»
فرتی در ادامه افزود: «در سال 2004 به همراه یکی از همکارانم سُغد و آسیای میانه را دیدم. باستانشناسان فرانسوی در کاوشهای خود تصویرهایی در شهر افراسیاب یافتهاند بدون آنکه بتوانند بفهمند که آن تصویرها دربارهی چه موضوعی است. بررسی من و همکارم به این نتیجه رسید که تصویرهای شهر افراسیاب دربارهی جشن نوروز است. میدانیم که سُغدیها از فرهنگ ایرانی بسیار اثر گرفتهاند. آن تصویرها در سدهی هفتم میلادی، زمانی که تازیان بر ایران چیرگی مییافتند، کشیده شده و گمانهی ما از سوی دانشمندان پذیرفته شده است. کتابی هم در این باره نوشتهام.»
فرتی دربارهی برگردانهای خود به زبان ایتالیایی گفت: «کتاب بسیار مهم حسن تقیزاده، به نام "گاهشماری در ایران قدیم" را به زبان ایتالیایی برگردان کردهام و اکنون سرگرم برگردان کتاب دیگر تقیزاده به نام "مانی و دین او" هستم.»
یکی از جستارهای فرتی دربارهی کبیسه است که به سخن او در دانشنامه ایرانیکا منتشر شده است. او در این زمینه گفت: «دربارهی کبیسه گمانهای گوناگونی هست. چون پیدا نیست که در زمانهای باستانی، به ویژه در زمان ساسانیان، کبیسه را چگونه به کار میبُردند. موضوع پیچیدهای است و ناشناخته.»
این ایرانشناس سپس افزود: «در شهر گنبدکاووس میلی (ستون) هست که گمان میبُردند گور بوده است. اما بازدید و بررسی من نشان داد که آن میل با تاریخ یزدگری ارتباط دارد. چون در سال ساخت آن ( 1006 میلادی / 697 مهی) دورهی بزرگ تاریخ یزدگری به پایان رسیده بود و دورهی نوینی آغاز شده بود. در جستارم دلایل دیگری برای اثبات این گمان خودم آوردهام.»
فرتی دربارهی کارهای پژوهشی کنونی خود گفت: «این روزها روی دستنویسی که در کتابخانهی مجلس نگهداری میشود، کار میکنم. نوشتهای است از یکی از ستارهشناسان ایرانی در روزگار صفویه به نام خاتونآبادی. کتاب او "نوروزیه" نام دارد و تاریخچهای است از جشن نوروز و آیینهای آن.
دگرگون شدن ماهیت ایرانشناسی
در ادامهی نشست علی دهباشی پرسشی را با فرتی در میان گذاشت و از او پرسید: «در این سالها ایرانشناسی سویه سیاسی پیدا کرده و گفتگو دربارهی مسایل روز ایران و تجددخواهی ایرانیان در سدههای گذشته جای پژوهش دربارهی ایران کهن را گرفته است. به گمان میرسد که ماهیت ایرانشناسی از دست رفته و پژوهشهای ایران باستان که به دست استادان بزرگی انجام میشد، ناکام مانده است. آن نسل از ایرانشناسان یا بازنشسته شدهاند یا کاری انجام نمیدهند. ارزیابی شما از این مساله چیست؟ آیا ایرانشناسی دچار خدشه شده است؟»
فرتی در پاسخ گفت: «در ایتالیا دانشجویان اندکی را پیدا میکنیم که در زمینهی تاریخ باستانی ایران پژوهش کنند. بیشتر علاقهمند به تاریخ جدید ایران هستند. دولت ایتالیا هم بودجهی اندکی به این کار اختصاص میدهد و به دپارتمانهای ایرانشناسی کمک چندانی نمیکند. ما امکانات کمی داریم. شنیدهام در آلمان و انگلیس هم همین گونه است. اگر چه بودجهای که در آن جا به پژوهشهای ایران باستان اختصاص میدهند، بیشتر از ایتالیا است.»
یکی دیگر از پرسشهای باشندگان نشست، دربارهی پیدایش نوروز بود. فرتی در این باره گفت: «تاریخچه نوروز موضوع جالبی است. به گمان بسیار نوروز در زمان هخامنشیان آغاز شده است. اما از آگاهیهای ما در این باره اندک است. با این همه، میدانیم که نوروز در روزگار ساسانیان ارزش بسیار داشته است، به ویژه برای بر تخت نشستن پادشاهان ساسانی.»
در پایان از کریستو فرتی دربارهی پژوهشهای ذبیح بهروز پرسیده شد. او در پاسخ گفت: «من نوشتههای ذبیح بهروز را خواندهام. بهروز روشی برای گاهشماری پدید آورده که جالب است. اما در بیشتر جاها بر پایهی حدس و گمان است، نه دلیل. ما به دلایل نیاز داریم.»
دیدار با سیمون کریستو فرتی در بامداد پنجشنبه در خانهی گفتمان شهر (خانهی وارطان) برگزار شد. در این دیدار فرید قاسملو، پژوهشگر ایرانی، و مایتو، از شاگردان فرتی، باشنده بودند. این دیدار به کوشش علی دهباشی و مجلهی بُخارا برگزار شد.
خبرنگار امرداد: شهداد حیدری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر