۳ آذر ۱۴۰۱

برابرنهاده‌هایی برای دو واژۀ «تظاهرات» و «انقلاب»

کورش جنتی: جنبش‌های سَره‌گرایانه به دنبال آن‌اند که تا آنجا که شدنی است و در چهارچوب دانش و سنجیدارهای (ضوابط) واژه‌گزینی می‌گنجد زبان را از وام‌واژه‌های بیگانه سبک‌بار کنند. بر پایۀ دیدگاههای سَره‌گرایانه بسیاری از نوواژه‌های پارسی که در آغاز ناآشنا و شگفت می‌نمایند در گذر زمان جای خود را در بدنۀ زبان باز می‌کنند.

همچنین آن دسته از نوواژه‌ها نیز که به‌فرجام با روی‌آورش (استقبال) مردم همراه نشوند این سودمندی را خواهند داشت که به پویایی و زایایی دستگاه واژه‌سازی زبان پارسی یاری رسانده‌اند.

واژه‌های تظاهرات و انقلاب هر دو عربی‌اند. تظاهرات از ریشۀ ظهر به معنای نشان ‌دادن می‌آید و با واژه‌های ظاهر، متظاهر، اظهار، تظاهر هم‌ریشه است. نغز آنکه در زبان عربی در این معنا از واژۀ مُظاهرات بهره برده می‌شود نه تظاهرات. واژۀ انقلاب نیز از مصدر قلب می‌آید و معنای آن چرخیدن است. واژۀ انقلاب نیز نزد خود اعراب به همان معنایی به کار نمی‌رود که ما پارسی‌زبانان به کار می‌بریم. در عربی واژۀ ثوره را در معنای انقلاب و واژۀ انقلاب را در معنای کودتا به کار می‌برند.

برای واژه‌گزینی نخست به سراغ گنجینۀ واژگانی زبان می‌رویم. واژه‌هایی چون «راهپیمایی»، «گردهمایی» اگرچه پارسی‌اند، ولی سایه‌های معنایی مشخصی دارند که کاربردشان در معناهای فِتادِ نگر (مورد نظر) مایۀ گنگی زبان است. یکی از سنجیدارهای واژه‌گزینی این است که واژه باید «هویّت اصطلاحی» داشته باشد؛ یعنی هنگام شنیده شدن معنای ویژه و مشخصی را به ذهن مخاطب بیاورد. از همین رو باید از هَروینش معنایی (تعمیم معنایی) واژه‌هایی که نزد مخاطب معنای ویژه‌ای را یادایاد (تداعی) می‌کنند، پرهیز کرد.

راهپیمایی امروز نزد پارسی‌زبانان رسانندۀ معنای ویژه‌ای است که همه جا با تظاهرات یکسان نیست -چنانکه نمی‌توانیم به جای «راهپیمایی اربعین» بگوییم «تظاهرات اربعین». واژه‌های «چرخیدن/ چرخش» و «گردیدن/ گردش» هم کلی‌تر از آن هستند که بتوانند رسانندۀ معنای مشخص «انقلاب» باشند.

هنگامی که در گنجینۀ واژگان زبان برابرنهاده‌ای نیافتیم می‌توان به سراغ ساخت واژه برویم. برای واژۀ «تظاهرات/ تجمع‌های اعتراضی» واژۀ «پَدایش» پیشنهاد می‌شود. این واژه به قیاس از واژۀ «همایش» ساخته شده است با این دیگرسانی (تفاوت) که به جای پیشوند «هم» پیشوند «پَد» که ریخت دیگری از «پاد» است جایگزین شده است. این پیشوند را که در معنای ضدیت به کار می‌رود در واژۀ «پدافند» نیز می‌بینیم. بر این پایه ساختواژۀ پدایش چنین است: پد (پیشوند)+ آی (ستاک اکنون آمدن)+ ِش (پسوند) و معنای آن را می‌توان چنین قرارداد کرد: گرد هم آمدن پَتار (علیه) یا ضد چیزی.

برای «انقلاب» هم می‌توان واژۀ «بُنگشت»* را پیشنهاد کرد. این واژه از دو بخش ساخته شده است: «بُن» ( شالوده و پایه) + «گشت» (ستاک گذشتۀ گشتن) و به خوبی رسانندۀ معنای «چرخش بنیادین» است؛ یعنی همان معنایی که از انقلاب می‌فهمیم.


* این واژه پیشنهاد پرویز شاهچراغی است.

تارنمای پارسی انجمن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر