در شاهنامه آمده است، هنگامی که سیاوش دلآزرده از رفتار کیکاووس راهی توران میشود، پیران ویسه، وزیر افراسیاب، از او میخواهد که همسری برگزیند تا از تبار سیاوش فرزندی بماند و جانشیناش شود.
سپس از چهار دختر خود، که یکی از آنان جریره است، نام میبَرد و میگوید که جریره شایستهی همسری و انبازی توست. سیاوش خواست او را میپذیرد و اندکی پس از آن جریره را به همسری برمیگزیند.
بیتهای این بخش از داستان سیاوش در برخی از ویرایشهای شاهنامه (برای نمونه در شاهنامه، ویرایش مهری بهفر؛ جلد ششم) چنین است:
پس پردهی من چهارند خُرد/ چو باید ترا بنده باید شمرد
ازیشان جریرهست مهتر به سال/ که از خوبرویان ندارد همال
یکی دختری هست آراسته/ چو ماه درخشنده با خواسته
نخواهد کسی را که آن رای نیست/ بجز چهر شاهش دل آرای نیست
ز خوبان جریرهست انباز تو/ نباشد کسی نیز دمساز تو
اگر رای باشد ترا بندهایست/ به پیش تو اندر پرستندهایست
سیاوش بدو گفت دارم سپاس/ مرا خود ز فرزند برتر شناس
گر او باشدم نازش جان و تَن/ نخواهم جزو کس ازین انجمن
…
این بیتها در شاهنامهی چاپ مسکو و نیز «داستان سیاوش»، ویرایش بنیاد شاهنامه و «نامهی باستان» گزارش و ویرایش شاهنامه از دکتر کزازی (بجز دو بیت آن) و نیز برخی دیگر از ویرایشهای شاهنامه آورده شده، اما شگفت است که بیتهای یادشده (جز بیت نخست) در شاهنامهی چاپ خالقیمطلق بهتمامی حذف شده است و در ویرایش او خبر و نشانی از زناشویی سیاوش و جریره نیست. شاهنامهی خالقیمطلق از ویرایشهای برتر و ارجدار شاهنامه است. پرسیدنی است که چرا او داستان همسری سیاوش و جریره را در ویرایش خود نیاورده است؟ آیا این بخش از داستان سیاوش در شاهنامه افزوده شده است؟
سبب نادیده گرفتن آن بیتها در چاپ خالقیمطلق آن است که در دو دستنویس بسیار کهن شاهنامه که پایهی اصلی ویرایش خالقیمطلق بودهاند، چنان بیتهایی دیده نمیشود. خالقیمطلق نیز به سبب پایبندی به دستنویسهای کهن، بیتهایی را که در دستنویسهای دیگر هست، افزوده دانسته و از آوردن آنها در ویرایش خود خودداری کرده است. اما این نادیدگی، به گمان برخی از ویرایشگران شاهنامه، درست نیست و به ساختار داستان فرود (فرزند سیاوش) که سپستر روی میدهد، آسیبی جدی میزند.
مهری بهفر در گزارش شاهنامه، نخست مینویسد که نیاوردن چنان بیتهایی در دلِ داستان سیاوش، دو گمان را پیش میآورَد: یا این که در سرایش نخست شاهنامه آن بیتها نبوده و فردوسی در بازنگری دوم خود بیتها را آورده است، یا این که بیتهایی است که سپستر دیگران به داستان سیاوش افزودهاند. آنگاه دیدگاه و داوری خود را چنین بازگو میکند که به باور او این بیتها از بخشهای فرعی بسیار مهم این بخش از داستان است و افزوده نیست. جدای از این که آن بیتها در برخی دستنویسهای کهن شاهنامه آمده است، داستان فرود بدون این بخش، بیزمینه و یکی از بُنمایههای باارزش متن، بیدنباله (ابتر) خواهد ماند (جلد ششم ویرایش شاهنامه، رویه 380).
دکتر کزازی نیزدر این باره مینویسد: «داستان پیوند سیاوش با جریره، در برنوشتهها با آشفتگی و فزود و کاست آورده شده است و گمان به برافزودگیِ این داستان را در ذهن برمیانگیزد… لیک استاد [:فردوسی]، داستان فرود، پور جریره از سیاوش را در شاهنامه بهفراخی بازگفته است و داستان جریره پایهی داستان فرود است. شایستهتر آن است که این بیتها یاد کرده آید» (نامهی باستان، جلد سوم، رویه 396). مجتبی مینوی نیز در «داستان سیاوش» (چاپ بنیاد شاهنامه) بیتها را درست و از آنِ فردوسی دانسته و در متن خود آورده است. پس میتوان نبودِ چنان بیتهایی را در ویرایش خالقیمطلق کمبود و کاستیای برای ویرایش او دانست.
نام جریره
یک نکتهی دیگر، به نام جریره بازمیگردد. این نام بدینگونه ریخت تازیکانه دارد و به گمان برخی پژوهندگان نمیتواند نامی ایرانی باشد. شگفت است که طبری در تاریخ خود، نام همسر نخست سیاوش را «بُرزآفرید» دانسته و نامی از جریره نیاورده و به این که مادر فرود و پیران پدر جریره بوده، اشارهای نکرده است (بهفر، رویه 380). دکتر کزازی نیز بُرزآفرید را نام «کهن و نژادهی» جریره دانسته است.
برخی دیگر از شاهنامهشناسان نام جریره را برگرفته از نام «زریره» در زبان پهلوی گمان بُردهاند (فرهنگ شاهنامه، حسین شهیدی، رویه 249). کزازی نیز نام جریره را با قید «شاید»، برآمده از نام پهلوی «زریرک» دانسته است. اگر این گمان را بپذیریم، آنگاه نام جریره را باید ریخت تازیگونهی نامی ایرانی (: زریره/ زریرک) بدانیم.
یارینامه: شاهنامه، ویرایش مهری بهفر، جلد ششم، 1400/ نامهی باستان، جلالالدین کزازی، جلد سوم، 1386/ فرهنگ شاهنامه، حسین شهیدی، 1377.
امرداد - گروه شاهنامه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر