۲۴ آبان ۱۴۰۱

باغ ایلخانی؛ گل‌های رنگین در سازه‌ای چهارفصل

در جایی به نام سنگ سیاه، در شهر شیراز، مجموعه‌ی درهم‌تنیده‌ای از آثار تاریخی دیده می‌شود. در آنجا میتوان باغ‌های تاریخی، آرامگاه‌ها، سازه‌های کهن، و مجموعه‌هایی که رد و نشانی از سده‌های دور و نزدیک دارد را پیدا کرد. یکی از آنها «باغ ایلخانی» است.

باغ ایلخانی نزدیک به آرامگاه بی‌بی‌دختران، در کوچه‌ی سنگ سیاه است. دسترسی آن به خیابان‌های پیرامون، آسان است و مهرازی‌ای تماشایی دارد. از این‌رو یکی از محورهای گردشگری شهر شیراز شناخته می‌شود. در سال‌های پایانی دهه‌ی هفتاد خورشیدی بود که کار باززنده‌سازی (مرمت) این محور تاریخی و گردشگری با کوشش افزون‌تری انجام گرفت و رنگ‌ورویی دل‌خواه‌تر و بهتر یافت.
پهنه‌وری باغ ایلخانی نزدیک به 3500 متر مربع است. در این گستره، در بخش بسیاری از آن، سازه‌ی کلاه‌فرنگی باغ ساخته شده و درختان بلند و ستبر باغ جلوه‌ای دیگر به آن سازه داده است. باغ و سازه‌ی آن، از آنِ یکی از ایلخانان قشقایی، به نام محمدقلی‌خان، بوده است. او اهل دانش و فرهنگ بوده و به سال 1268 مهی، چهارسال پس از تاجگذاری ناصرالدین‌شاه قاجار، در 30 سالگی درگذشته است. این باغ از ساخته‌های اوست و مهرازی‌ای قاجاری دارد.

باغ ایلخانی به دو پاره‌ی خاوری و باختری بخش‌بندی می‌شود؛ کلاه‌فرنگی باغ در بخش باختری است و باغچه‌ها و درختان نیز در بخش خاوری. سازه‌ی یادشده هنوز پیکره‌ی تاریخی خود را از دست نداده است. ایوانی بزرگ و تماشایی دارد و ستون‌هایی که دو عدد از آن‌ها در جلو سازه است و چهار ستون نیز در دو سوی آن. ستون‌ها یکپارچه‌اند و در ساخت و طرح مارپیچی آن‌ها هنری ستایش‌آمیز به کار رفته است. دو ستون جلو سازه که ایوان را پایدار نگه‌می‌دارند، با مهرازی دوره‌ی زندیه نیز همانندی‌هایی دارند. در دوسوی ایوان، راه‌روها و اتاق‌های چندگانه، ساخته شده‌اند. یکی از اتاق‌ها که به نام اتاق آینه‌کاری شناخته می‌شود، در اوج زیبایی و فریبایی است و گچ‌بری، منبت‌کاری و نقاشی‌های آن هر نگاهی را خیره می‌سازد.
درختان باغ هرچند پُرشمار نیستند، اما فضایی سبز و سایه‌گاه‌هایی دلپذیر شکل‌ می‌دهند و نمایی را در برابر دیدگان بازدیدکنندگان می‌گسترند. زمینی که درختان را در برمی‌گیرد تنها طرحی از باغ ایرانی دارد و دربردارنده‌ی همه‌ی ویژگی‌هایی که برای باغ‌های تاریخی ایران می‌شناسیم، نیست.
در باغ ایرانی، سایه اهمیت و ارزش بسیار دارد و سازندگان و طراحان باغ می‌کوشیدند هرچه بیش‌تر سایه‌گاه پدید بیاورند. یکی بدان سبب که آفتاب تند ایران و پرتوافکنی آن چنان است که بودن در یک مکان را برای زمانی طولانی دشوار می‌سازد. از این‌رو باغ ایرانی انبوهی از درختان داشت تا سایه‌گاه‌ها زمانِ ماندن در باغ را افزایش دهند. طراحان‌ درختان سرو و کاج و شمشاد و چنار را در باغ‌ها می‌کاشتند و در کنار حوض بزرگ باغ، درختان نارون را برمی‌افراشتند، اما هرگز در کنار کرت‌ها درختان بلند کاشته نمی‌شد، زیرا این کار چشم‌انداز کوشک و سردر باغ را کور می‌کرد. در باغ ایلخانی نیز درختان به‌گونه‌ای کاشته نشده‌اند که نمای دلربای کلاه‌فرنگی را از دیده پنهان کنند. با این همه، درست روبه‌روی ایوان باغ، درخت نخلی کاشته شده که سایه‌ی خود را بر روی ایوان می‌گسترد. به گمان می‌رسد که این کار از روی آگاهی و به آهنگ (:قصد) کم‌

کردن تابش تند آفتاب برای باشندگان در ایوان و سازه، انجام گرفته باشد. این درخت تنومند، نه تنها جلو دید نمای سازه را نمی‌گیرد بلکه بازی سایه‌ی آن بر روی ایوان و دیوارها، نمودی تماشایی‌تر به نمای کلاه‌فرنگی می‌دهد. استخر روبه‌روی کلاه‌فرنگی باغ ایلخانی، طرح ساده‌ای دارد و ویژگی چشمگیری برای آن نمی‌توان شناخت.
پیش‌تر اشاره کردیم که سازه‌ی باغ ایلخانی مهرازی به شیوه و سَبک قاجاری دارد، اما در برخی از نوشته‌ها، کلاه‌فرنگی باغ را برگرفته از مهرازی زندیه‌ای دانسته‌اند! از این دست ناهمسانی‌ها در شناساندن (معرفی) سازه‌های تاریخی ایران (و نیز باغ‌های ایرانی)، فراوان است و بیش‌تر از آن که اختلاف دیدگاه باشد، نشان از بی‌دقتی‌ها دارد!



* یاری‌نامه: تارنماهای: سیری در ایران؛ توریست‌گاه و همگردی.

خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر