در باختر استان لرستان، در شهرستانی به نام رومشکان، بزرگترین تپهی باستانی باختر ایران نمایان است. این تپه در درون پیکرهی خود آثاری از دوران چندهزار سالهای را نهفته است. کاوشهای باستانشناسی پرده از روی برخی از بخشهای این پهنهی دیرینه برداشته است. آنجا را «چُغابَل» مینامند. هنوز کاوشهای باستانشناختی در چغابل به پایان نرسیده است و گمان اینکه در آنجا یافتههای باستانی دیگری بهدست بیاید، آرزوییست که دور از دسترس نخواهد بود.
چُغابل مخروطیشکل است و در زبان بومیهای آنجا معنای «تپهی بلند» میدهد. در سراسر باختر ایران، پشتهای باستانی به بزرگی چغابل پیدا نشده است. خودِ شهرستان رومشکان دیرینگیای چندهزار ساله دارد و سرشار از نشانههای پیش از تاریخ و دوران تاریخی است. تپههای باستانی پُرشمار رومشکان در دشت پهنهور آن و در اندازههای گوناگون، از سببهایی است که آن گستره را رنگورویی تاریخی و کهن داده است.
در زیر آن تپهها و پُشتهها، بازماندهی دژهای باستانی پنهان است؛ دژهایی که از سنگ و گچ ساخته شدهاند و زمانی که آباد بودند جایی برای نگهداری اشیا و محلی برای جانوران و دامها و باشندگی انسانهابهشمار میرفتند؛ همچنانکه پناهگاهی برای جلوگیری از دستدرازی بیگانگان و مهاجمان شناخته میشدند. همهی تپهها در یکراستا جای گرفتهاند و نشان از تمدنهایی از یاد رفته دارند. بلندترین آنها همان چغابل باستانی است و ساخته و برآمدهی انسانهای هزارههای پیش است. از دور نیز چشمانداز چغابل و بلندای آن آشکار است و در برابر دیدگان بازدیدکنندگانش خودنمایی میکند.
دیرینگی چغابل به پیش از تاریخ میرسد و چند دورهی پیشاتاریخی و تاریخی در آن شناسایی شده است. نخست دورهی نوسنگی در 12000 هزار سال پیش است؛ دیگر دورهی مس و سنگی در 4500 سال پیش از میلاد؛ آنگاه عصر آهن در 1500 تا 500 پیش از میلاد ؛ عصر مفرغ تا 1500 پیش از میلاد؛ عصر آهن تا 550 پیش از میلاد و دورههای تاریخی هخامنشی، اشکانی و ساسانی. این تپه 25 متر بلندا دارد.
سفالهای بهدست آمده در چغابل دورههای گوناگونی را آشکار میسازند. سفالهای نقشدار، سنگهای چخماق و ظرفهای پایهدار سفالی، از شمار یافتههای باستانشناسان در چغابل است. هرچند کاوشهای باستانشناسی در آنجا ناتمام مانده است و بیگمان با حفاریهای بیشتر آثار افزونتری بهدست خواهد آمد و رازهای پنهان درون آن پشتهها، اشکار خواهد شد و خبر از تمدنی خواهد داد که دیرگاهان است که صدای آن خاموش است!
نخستینبار باستانشناسی به نام اریک اشمیت و همسر او مری هلن، از دانشگاه شیکاگو، دست به گمانهزنی در چغابل زد. این کار در سالهای 1934 تا 1936 میلادی (1312 خورشیدی) انجام گرفت. در بازهی زمانی یکهفتهای، آنها به کمک راهنمایان بومی دست به بررسی آن گستره زدند و با ابزارهای پیشرفتهی آن زمان و گرفتن عکسهای هوایی، رومشکان، سیمره و کوهدشت را از دید پهنههای باستانی بررسی کردند. دو باستانشناس و گروه همراهشان بسیار زود چغابل را یافتند و پی به اهمیت باستانشناختی آن بردند. در کاوشهای آنها آثار باارزش و پیشاتاریخیای کشف شد که اکنون در موزهی ایران باستان نگهداری میشوند.
در بخش شمالی چغابل نیز تپهای دیگر به نام چغابور بررسی شد که دو کیلومتر از چغابل دوری داشت. این تپه که شکل دیگری دارد و مربعی است، بهسبب کاربری کشاورزی بر روی آن امکان کاوشهای باستانشناسی را شدنی نمیساخت و چهبسا آثار نهفته در درون آن یا از میان رفته بود یا کشف آنها در زمانی ناپیدا شدنی میشد.
در چغابل آثار آرامگاهیای در کنار روستایی به نام بازوند پیدا شده است که ساخت آن به دوران میانی تاریخ ایران بازمیگردد و نیز دژ باستانی زاغهمانند.
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر