نخستین نشانههای فرهنگی پیشاتاریخی فارس را باید در پهنهی باستانی «تُل باکون» دید. کاوشهای تپههای باکون هرچند همراه با رویدادی ناخوشایند بود و بسیاری از آثار آن از دست رفت، اما درخور توجه و از دید باستانشناسی باارزش است.
پهنهی باستانی تل باکون، در نزدیکی تخت جمشید، دو تپه با بلندایی چهار متر است که تاریخنگاری آن به 4800 تا 4000 سال پیش از میلاد سر میزند. در سال 1306 خورشیدی بود که ارنست هرتسفلد باستانشناس آلمانی از سوی موسسه خاورشناسی دانشگاه شیگاکو کاوشها و بررسیهایی را در تل باکون آغاز کرد و به یافتههای باستانشناختی مهمی دست یافت. او میان سفالهای یافتهشده در تل باکون و آنچه در میانرودان کشف کرده بود، همانندیهایی یافت. پس از او و به فاصلهی چندسال، دو تَن از باستانشناسان اروپایی دست به کاوشهای افزونتر زدند و یکی از دو تپهای را که هرتسفلد بررسی نکرده بود، گمانهزنی کردند. در نتیجه مجموعهای از خانهها، کوچهها و ساختارهای زندگی روستایی کشف و شناخته شد. اما کار اصلی را عباس علیزاده، باستانشناس ایرانی، در سالهای گذشته انجام داد و یکی از گستردهترین کاوشها در پهنههای پیشاتاریخی را به سرانجام رساند.
آنچه در تل باکون بهدست آمده است نشانههایی از بازرگانی منطقهای، پیشهوری، مهرازی طراحیشده، جدا بودن بخش اداری و مسکونی و صنعتی از هم، بهرهجویی از مُهرومومهای گِلی، فلزکاری و هرآنچیزی است که یک جامعه و نهاد فرمانروایی را میسازد. نکتهی مهم دیگر در تل باکون، کوششهای (:فعالیتهای) کارگاهی است که نشانههایی از آن در کاوشها نمایان شده است. قفل گِلیهایی که در آن کاوشها گِردآوری شده نشان از گستردگی چنان کارگاههایی دارد و مرکزی در هزارهی پنجم پیش از میلاد برای دادوستدهای بازرگانی. بخشی از تلباکون پهنهای پیشاتاریخی در فارس و همبسته با دورهی روستانشینی پیشرفته است.
در تل باکون سفالهای خشن که بهکار روزمرهی باشندگان آن میآمدند، کشف شده است که در یکی از تپهها ساختهشده در پنجهزارسال پیش از میلاد هستند و دیگری به 4800 سال پیش از میلاد میرسند. شوربختانه بخشی از آثار بهدست آمده در کاوشهای نخستین تل باکون که با کشتی به آمریکا بُرده شده بود در راه توسط زیردریاییهای آلمان (در جنگ دوم جهانی) غرق شد و از دست رفت.
به هر روی، سفالهای تل باکون دورهی فرهنگی پیش از تاریخ فارس را آشکار میسازند. سفالها طرحهای هندسی و نگارههای تزیینی دارند و بدنهی آنها گاه نازک است. این سفالها از گِلهای نخودیرنگ ساخته شدهاند. نقشها قهوهای رنگاند و طرحی از گیاهان، جانوران و انسان را نشان میدهند. پیکرکهای یافته شده به شکل جانوران شاخداری مانند بُز و گاو هستند. اگرچه بیشتر پیکرکهای یافتهشده سَر و دُم شکسته هستند. کاسهها و ظرفهایی با نشستگاهی مخروطی، از دیگر بهدستآمدههای تل باکون است. نکتهی بسیار درخور نگرش دیگر آن است که بر روی یکی از ظرفهای یافتهشدهی تل باکون نقشی از قورباغه دیده میشود که در نوع خود کممانند است. یکی از ظرفهای بزرگتر نیز نقش بُزکوهیای را نمایش میدهد، اما چیزی که اندکی شگفتآور است شاخهای بسیار بزرگ بُز است که کموبیش همهی سطح بیرونی ظرف را پوشانده است و سویهای بهتمامی هنری و ذوقورزانه دارد. بدن جانور در سنجش با شاخ آن، بسیار کوچک است. از دیگر یافتههای تل باکون مرودشت، چلیپا (:صلیب) شکستهای است که با باورهایی آریایی پیوند دارد. دیگر صلیبهای کشفشده به شکل (+) هستند. همهی اینها نشان میدهد که آثار کشفشده در تل باکون از دید هنری در جایگاهی برتر و مهم قرار میگیرند.
بخشی از آثار بهدست آمده از تل باکون در موسسهی خاورشناسی دانشگاه شیکاگو
بررسیهای باستانشناختی گواه آن است که تل باکون از 6500 تا 5400 سال پیش از میلاد مسکونی بوده است. خانهها رنگهای تزیینی داشتهاند و سقف آنها بهگمان بسیار حصیری یا کاهگِلی بوده است. تل باکون را میتوان باید یک جامعهی پیشرفتهی نوسنگی دانست.
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر