۲۷ تیر ۱۴۰۳

ایران زیبای من - شناختی کوتاه از زاگرس و گستره‌ی آن

در میان رشته‌کوه‌های فلات ایران، زاگرس پُرامتدادترین آن‌هاست. درازای  رشته‌کوه‌های زاگرس 1400 کیلومتر و پهنای آن میان 100 تا 300 کیلومتر برآورد شده است. این رشته‌کوه، استان‌های آذربایجان غربی، همدان، لرستان، کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان، چهارمحال‌وبختیاری، کهگیلویه‌وبویراحمد، اصفهان، فارس، کرمان تا تنگه‌ی هرمز در استان هرمزگان را دربرمی‌گیرد.

این مسافت طولانی، سرشار از گوناگون‌های (:تنوع‌های) گیاهی و جانوری است، افزون‌بر اینکه ساختار طبیعی و زیست‌بومی بخش گسترده‌ای از شمال باختری تا باختر و جنوب ایران را شکل می‌دهد.


پژوهشگران چنین باور دارند که نام زاگرس برگرفته از تباری ایرانی به نام «ساگاراتی» بوده است. این نام (ساگاراتی) در نوشته‌های یونانیان آمده است. خودِ ایرانیان این رشته‌کوه را به نام دیگری (گویا: پاتاق) می‌شناختند. از دوره‌ی قاجار بود که به پیروی از اروپاییان، رشته‌کوه سرزمین خود را زاگرس (زاگروس) شناساندند. این نام، با گذشت زمان به سرتاسر کوه‌هایی که دنباله‌ای رشته‌کوه‌های ارمنستان بودند، نهاده می‌شد و از شمال باختری تا باختر و جنوب باختری فلات ایران را دربرمی‌گرفت.

در دوره‌ی مادها، زاگرس راهی اصلی برای رسیدن به میان‌رودان (بین‌النهرین) بود؛ راهی که در شاهنشاهی ساسانی از ارزش و اهمیت بیشتری برخوردار شد زیرا مسیری برای رفت‌وآمد به تیسفون- پایتخت ساسانیان- بود. در دوره‌های پس از باستانِ ایران، زاگرس ارزش استراتژیکی خود را از دست نداد و همواره از دید فرمانروایان و سلسله‌های پادشاهی ایران، راهی بسیار باارزش دانسته می‌شد که باید از آن نگهبانی می‌شد و بر آن تسلط می‌داشتند. کشمکش‌های سیاسی بر سر تسلط بر رشته‌کوه‌های زاگرس و راه‌های پیوندی آن، در تاریخ میانی ایران بسیار روی داده است.


جدای از ارزش‌های تاریخی و سیاسی زاگرس، این رشته‌کوه جایی برای گذراندن کالاها و نیازمندی‌های مردمان این‌سو و آن‌سوی زاگرس بوده است و محلی برای رفت‌وآمد پیوسته‌ی کاروان‌های بازرگانی و تجاری.

زاگرس را به چند بخش تقسیم‌بندی می‌کنند: نخست زاگرسِ چین‌خورده که بخش‌های جنوبی و باختری این رشته‌کوه را دربرمی‌گیرد؛ زاگرس بلند (یا: مرتفع) که زاگرس داخلی نیز نامیده می‌شود؛ زاگرس جنوبی که استان‌های فارس و هرمزگان را در بر می‌گیرد و بلندای آن اندک است.

رشته‌کوه زاگرس از دید پوشش گیاهی، دارای جنگل‌های نیمه‌خشک و چراگاه‌های باارزش است. بیشترین گونه‌ی درختی زاگرس را هم باید بلوط دانست. بلندترین چکاد (:قله) زاگرس «دنا» نام دارد، با بلندای بیش از 4400 متر. این کوه در بخش زاگرس جنوبی بلندا برافراشته است.


جنگل‌های زاگرس

دیرینگی (:قدمت) جنگل‌های زاگرس، بازه‌ی زمانی 5500 ساله را دربر می‌گیرد. این جنگل‌ها در شمال باختری ایران؛ استان آذربایجان غربی، در باختر ایران؛ استان‌های لرستان، کردستان، کرمانشاه، ایلام، چهارمحال‌وبختیاری و خوزستان را پوشش می‌دهد و در جنوب باختری کشور؛ استان‌های کهگیلویه‌وبویراحمد و فارس را سرسبز می‌سازد. بیش‌ترین رویش زاگرس در استان‌های فارس، لرستان و خوزستان است. این گستره، وسیع‌ترین رویشگاه‌های جنگلی و درختی زاگرس را شکل می‌دهد.

پیش‌تر به گستره‌ی زاگرس اشاره کردیم. این را افزوده کنیم که از شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی تا فیروزآباد در استان فارس، رویشگاه زاگرس (جنگل‌های زاگرس) است و گستره‌ای پردامنه را می‌سازد. در این گستره‌ی 6 میلیون هکتاری جنگلی، دوهزار و 372 گونه‌ی گیاهی شناسایی شده است و 61 پستاندار، 27 گونه ماهی، 167 گونه پرنده و 37 گونه خزنده که رستنگاه و زیستگاه‌ همه‌ی آن‌ها جنگل‌های زاگرس است. گفتنی است که نزدیک به 70 درصد تیپ گونه‌های جنگلی زاگرس را درخت بلوط شکل می‌دهد (به درخت بلوط و ارزش بسیار آن در جنگل‌های زاگرس، جداگانه می‌پردازیم).

همچنین 180 گونه‌ی درختی و درختچه‌ای، بیش از 25 گونه‌ی جنگلی ‏و مرتعی، 70 درصد عشایر و 50 درصد واحد دامی کشور در گستره‌ی زاگرس جای دارد تا این بوم‌سامانه (:اکوسیستم) به‌عنوان یک گستره‌ی راهبردی در کشور شناخته شود. عرصه‌ی جنگلی زاگرس 40 درصد جنگل‌های ایران است. میانگین بارش در جنگل‌های زاگرس نزدیک به 800 میلی‌متر در سال است (در برخی نوشته‌ها 600 میلی‌متر دانسته شده است) و نزدیک‌به50 درصد آب کشور را برآورده (:تامین) می‌کند.

بی‌گمان سرمایه‌ی بزرگ زاگرس، جنگل‌های آن است. اما شوربختانه چندین سال است بر اثر عوامل پُرشماری این سرمایه‌ی گران‌بها و بی‌بازگشت دچار آسیب‌ها و زیان‌های بسیاری (مانند آتش‌سوزی، بریدن درختان، ریزگردها، خشکسالی، چرای بی‌رویه‌ی دام و…) شده است و اگر این روال ادامه پیدا کند شاید تا سال‌های پیش رو به‌تمامی از دست برود.
در رشته‌نوشته‌های «جنگل‌های زاگرس؛ ویژگی‌ها و خطرهای پیش رو» به کوتاهی به نشانه‌هایی اشاره خواهیم کرد که جنگل‌های این بخش از ایران را در آستانه‌ی آسیب‌های جدی ساخته است و اراده‌ای استوار برای جلوگیری از نابودی آن‌هابایسته است.



خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر