۱۷ مرداد ۱۴۰۴

تاریخ و فرهنگ ایران - الموت، آشیانه‌ی عقاب‌ها

الموت، از دژ‌های پُر رازورمز سرزمین ما به‌شمار می‌رود؛ جایی که به سبب دشوارگذر بودن، پناهگاهی استوار برای بسیاری از جنگجویان بوده است. یکی از آن پناه‌‌گرفتگان در الموت «اسماعیلیان» (پیروان حسن صباح) بودند.

تصویر بازسازی‌شده دژ الموت

اسماعیلیان سده‌ها در آن دژهای آسمان‌سای پناه گرفتند و در برابر دشمنان‌شان پایداری کردند. آنچه آن‌ها از الموت ساختند، به‌راستی شگفت‌آور است. نگاهی گذرا به برخی از آن ویژگی‌ها، موقعیت جغرافیایی الموت و دژهای دیگر پیرامونش، ما را با آن شگفتی‌ها بیشتر آشنا می‌کند.

دره‌ی الموت، گستره‌ای کوهستانی است که در میانه‌ی رشته‌کوه البرز جای گرفته و در بخش‌بندی‌های کنونی، در گستره‌ی استان قزوین جای دارد. اما در گذشته‌ها گاه گستره‌ای از دیلمان (سرزمینی میان گیلان و مازندران، در راستای ساحل دریاچه‌ی خزر) نیز شناخته می‌شد. بخش الموت از سوی شمال باختری (گیلان) به جنوب باختری کشیده شده است.

بلندی‌ها (:ارتفاعات) دو سوی دره، آنجا را پناهگاهی استوار ساخته بود که دسترسی به فراز کوه را بسیار دشوار می‌ساخت. با دژهایی که بر روی بلندی‌ها ساخته شد، الموت جایی نفوذناپذیر و سخت‌گذر شد. روی‌هم‌رفته نزدیک به 60 دژ، برج نگاهبانی و نیز دژ‌های بزرگ اسماعیلی در دره الموت ساخته شده است. از آن میان، هفت دژ همانند شبکه‌ای پیوسته، به گمان می‌رسند. دژهای هفت‌گانه چنین نام دارند: اَلَموت، لَمبسر، شیرکوه، شمس­کِلایه، نَویذرشاه و قُسطین­لار و اِیلان. این دژها در نزد باستان‌شناسان به نام «منظر دفاعی الموت» شناخته می‌شوند.
دژ الموت در شمال خاوری روستای «گازُرخان» جای دارد. این دژ را بر بلندای کوهی 2100 متری ساخته‌اند. رنگ سرخ و خاکستری کوه، دیده‌وری آن را ویژه کرده است. از هر سو که به دژ الموت بنگریم، پرتگاه‌هایی هولناک خواهیم دید که آن را نمایی ناآشنا و رازآمیز بخشیده است. تنها راهی که می‌توان به درون دژ رفت، در بخش شمال خاوری است؛ جایی که «کوه هودکان» بر آن سایه افکنده است.
بومی‌های آن گستره، دژ الموت را «قلعه حسن» می‌نامند که اشاره به «حسن صباح»، پیشوای اسماعیلیه‌ی ایران، دارد. او و پیروانش این دژ را دامنه‌ی بیشتری دادند و از آن سازه‌ای رخنه‌ناپذیر ساختند. دژ الموت (یا: قلعه حسن) دو بخش دارد: بخش باختری که بلندتر است و «جورقلا» نام گرفته است. جورقلا به معنی «قلعه بالا» است. دیگر بخش خاوری که آن «جیرقلا»، به معنی «قلعه پایین» نامگذاری کرده‌اند. درازای این دو بخش نزدیک به 120 متر و پهنای آن گاه تا 35 متر می‌رسد.
در شمال باختری روستای گازُرخان، بر فراز کوهی که یکپارچه از سنگ است، پرتگاهی هست که به آن اشاره کردیم. در بلندی کوه، دژ نامدار الموت جای دارد که در نیمه‌ی نخست سده‌ی سوم مهی به دست زیدیان (فرمانروایان گیلان و مازندران در سده‌ی سوم مهی) ساخته شد و سپس حسن صباح و پیروانش آن را در سال 483 مهی به دست آوردند و دژ را الموت نامیدند (یا دیگران آن را به این نام خواندند).

واژه‌ی «الموت» را «آشیانه‌ی عقاب» معنی کرده‌اند و چنین گفته‌اند که «اله» به چم «عقاب» و «آموت» به چم «آشیانه» است. برخی دیگر «آموت» را برگرفته از زبان تاتی (از زبان‌های ایرانی شمال خاوری) می‌دانند و آن را «آموخت» معنی می‌کنند. پس در این صورت، الموت به چم «عقابِ دست‌آموز» است. البته معناهای دیگری نیز برای این واژه‌ی کمتر آشنا گفته شده است.
اشاره کردیم که تنها راه ورودی دژ الموت در بخش شمال خاوری آن است. در آن بخش، تونلی به درازای 6 متر، پهنای 2 متر و بلندای 2 متر کنده شده که باید از آن گذر کرد تا به درون دژ دسترسی داشت. دژ بر روی شیب بسیار تند تخته‌سنگی ساخته شده است.
از سوی دیگر، در دامنه‌ی جنوبی دژ، خندقی به درازای 50 متر و پهنای 2 متر کنده شده است. در زمان آبادی دژ، این خندق را از آب پُر می‌کردند تا دسترسی به دژ را برای بیگانگان و دشمنان دشوارتر کنند. خندق‌های دیگری نیز در دیواره‌های بلند صخره دیده می‌شود که همگی برای دفاع از دژ کنده شده‌اند. هرجا هم شیاری هست دیوارهایی سنگی یا آجری کشیده‌اند تا رسیدن به دژ الموت را بسیار دشوارتر کنند.
بخش اصلی دژ الموت را «تختگاه حسن صباح» نامیده‌اند. حسن صباح 35 سال در این بخش زندگی و اسماعیلیان پیرو خود را فرماندهی کرد. هنوز می‌توان تاق‌های فروریخته‌ی تختگاه حسن صباح را دید. گفتنی است که مغولان در سده‌ی هفتم مهی این تختگاه را به آتش کشیدند و ویران کردند.

دژ الموت و دیگر دژهای پیرامونش، تاریخ پُرفراز و نشیبی را به خود دیده است، اما درخشان‌ترین تاریخ آن به زمانی بازمی‌گردد که حسن صباح و جانشینانش آن را اداره می‌کردند (چیزی نزدیک به 160 سال). آن‌ها دژها را گسترده‌تر کردند و مساحتی 20 هزار متر مربعی به آن دادند. اکنون در راه ورودی دژ، برای آسانی گذر از آن، پله‌هایی سنگی ساخته شده است.

دژ الموت در سال 1381 خورشیدی، در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد و اکنون چشم‌به‌راه هستیم تا ثبت جهانی آن‌ نیز در آینده‌ای بسیار نزدیک، روی دهد.



خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر