۱۸ مرداد ۱۴۰۴

شه مات و چک

شهربراز:‌ می‌دانیم که شطرنج (پارسی: چترنگ) را هندیان ساختند و در دوران ساسانیان به ایران آورده شد. چترنگ به معنای چهار رَسته است: پیل‌سواران، اسب‌سواران، گردونه یا رخ یا قلعه، و پیاده نظام.

یکی از کلیدواژه‌های چترنگ که نشان پایان بازی است «مات» شدن شاه یا «شاه مات» یا «شه مات» است (که شهمات نیز نوشته شده). این «مات» واژه‌ای است پارسی به معناهای: سرگردان، سراسیمه، سرگشته، بیچاره، شکست خورده، و مبهوت. شه مات یعنی شاه شکست خورده و سرگشته و مبهوت شد. دیگر راه گریزی نیست و بازی هم پایان می‌گیرد.

جالب آن که در فرهنگ دهخدا در ماده یا درآیه‌ی «شه مات» نوشته شده که «شاه کِشت شد و شاه مات شد». کشت خود شکل دیگری است از «کش»: امر به دور کردن و راندن مرغ؛ کیش؛ کیش کیش؛ (اصطلاح شطرنج) امر برخیزانیدن شاه شطرنج است وقتی که در خانهء حریف نشسته باشد.» یعنی همان چیزی که امروزه ما می‌گوییم کیش دادن شاه.

اما وقتی این اصطلاح پارسی وارد زبان عربی شد، عرب زبانان گمان کردند که این مات پارسی همان «ماتَ» عربی است به معنای «مُرد»! یعنی شاه مُرد یا کشته شد. حتا این برداشت غلط در برخی لغت‌نامه‌های پارسی نیز وارد شد. برای نمونه دهخدا علاوه بر معنای درست و پارسی این عبارت (شاه مات یعنی شاه شکست خورد)، به نقل از فرهنگ غیاث اللغات نوشته که: «ظاهراً لفظ مات در اصل صیغهء ماضی بوده است به فتح تاء فوقانی از موت؛ حالا به کثرت استعمال تای آنرا موقوف [=ساکن] خوانند.»

این تعبیر اشتباه به فرهنگ‌های اروپایی نیز وارد شده و در توضیح واژه‌ی انگلیسی checkmate (معادل «شه مات») گفته می‌شود که این اصطلاح تشکیل شده از دو بخش: check که شکل دیگری از «شاه» پارسی است، و بخش دوم یعنی mate از ریشه‌ی عربی است به معنای مُرد. این اصطلاح انگلیسی همان «کِش مات» یا «کیش و مات» است و بخش نخست آن با «شاه» پیوندی ندارد.

حالا که صحبت از چک شد بد نیست یادآور شوم که اصطلاح بانکی چک (که در انگلیسی امریکایی به شکل check و در انگلیسی بریتانیایی cheque نوشته می‌شود) نیز خود اصطلاحی است پارسی و به همین شکل (البته با زبر یعنی چَک) در شاهنامه و دیگر نوشته‌های قدیمی آمده است. معنای قدیمی چک در زبان پارسی عبارت بوده است از: «قبض و سند و حواله و خط و رسید. هر نوشته‌ای که بدهکار به طلبکار یا فروشنده به خریدار دهد. هر نوشته یا حواله یا خطی که به کسی دهند تا به موجب آن پول یا کالا و جز آن را از دیگری بگیرد.»

به قیصر سپارد همه یَک به یَک ——— از این پس نوشته فرستیم و چَک
(بخش پادشاهی خسرو پرویز)

ز هیتال تا پیش رود بَرَک ————- شما را فرستاد بهرام چَک
(پادشاهی پیروز)

کسایی مروزی شاعر سده‌ی چهارم هجری گوید:

هم نگذرم به کوی‌ات، هم ننگرم به روی‌ات ——- دل ناورم به سوی‌ات، اینک چک تبرا

و یا امیر معزی، شاعر سده‌ی پنجم هجری، گوید:

آن بزرگان گر شوندی زنده در ایام او ——– چک دهندی پیش او بر بندگی و چاکری

نمونه‌ی دیگر آن در تاریخ بلعمی است که در دوران سامانیان (سده‌ی چهارم هجری) نوشته شده است: «چون سال صد و نود اندر آمد، هارون الرشید حج کرد و امین و مأمون را با خود ببرد … و چک بنوشت یکی مأمون را و یکی امین را، بدانچه ایشان را نامزد کرده بود.»

برخی منابع ریشه‌شناختی انگلیسی، مانند «فرهنگ برخط ریشه‌شناسی» چک بانکی را نیز به شطرنج نسبت داده‌اند که اشتباه است. هم چنین نگاه کنید به ریشه‌شناسی‌های این صفحه که آن هم همین اشتباه‌ها را تکرار کرده است. 



تارنمای پارسی انجمن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر