دستیابی به یافتههایی از آغاز شهرنشینی و به دست آمدن ابزار محاسبات اداری و چوبخطها در گسترهی کلهکوب در خراسان جنوبی نشان از وجود دادوستد در دوران پیشاتاریخ دارد.
محمدحسین عزیزی خرانقی، سرپرست هیات باستانشناسی در کلهکوب دربارهی ناگفتههایی از یافتههای به دست آمده و ابزار محاسبات اداری و چوب خطهای یافتهشده گفت: این چوبخطها نشان از وجود بازرگانی و دادوستد در دوران پیش از تاریخ دارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در پی دستیابی به یافتههایی از آغاز شهرنشینی در خراسانجنوبی و وجود یافتههایی از مدیریت اداری و حسابداری در محوطهی کلهکوب، محمدحسین عزیزی خرانقی، سرپرست هیات باستانشناسی در کلهکوب دربارهی ارزش این یافتهها که برآیند سومین فصل کاوشهای باستانشناسی در محوطهی کلهکوب آیسک، شهرستان سرایان دراستان خراسانجنوبی است، گفت: محوطهی کلهکوب در خاور ایران و استان خراسانجنوبی یکی از کمشمار گسترههای پیشاز تاریخی در این منطقه است که یافتههای باستانشناختی و پیاپیبودن (:توالی) فرهنگهای گوناگون از هزارهی پنجم تا دوم پیشاز میلاد را در خود جای داده است. این منطقه از آن روی ارزشمند است که بیشتر یافتههای باستانشناختی آغاز شهرنشینی در ایران، به بخش جنوب باختری ایران برای نمونه؛ به شوش و چغامیش بازمیگردد، البته در برخی از گسترههای فلات مرکزی ایران همچون سفالی و میمنتآباد و در جنوب خاوری در منطقه جیرفت، گسترهی مطوطآباد نیز چنین یافتههایی به دست آمده است.
او ادامه داد: در سال ۹۷ که به پیشنهاد استان برای کاوش به کلهکوب آمدیم، با گسترهای روبهرو شدیم که بنمایهها (:مواد) و پیاپیبودن فرهنگی مناسبی در آن دیده میشود. در این راستا در ترانشههای لایهنگاری با حجم بسیاری از سفالهای لبه واریخته، سینیهای بانشی، ظروف دسته دماغی و همچنین سفالهای لولهدار و آبریزداری روبهرو شدیم که برای نخستینبار در این منطقه و به دور از مرکز به دست میآمدند.
سرپرست هیات باستانشناسی در کلهکوب یادآوری کرد: همانگونه که گفته شد این گستره دارای پیاپیبودن لایهنگاری مناسبی است ولی مهمترین دورهی فرهنگی شناساییشده در آن یافتههایی از فرهنگ آغاز شهرنشینی و هزاره چهارم پیش از میلاد است که در جهان باستانشناسی به نام «دورهی اوروک یا شوش II»، آغاز ایلامی، شناخته میشود.
عزیزی خرانقی با اشاره به پایان سومین فصل کاوش در کلهکوب گفت: در پایان این فصل از کاوش توانستیم یافتههایی از ذوب مس به دست آوریم که در کنار آن یافتههایی از معماریهای پیچیده نیز به دست آمد. افزونبر آثار سنگی و سفالی، یکسری آثار به دست آوردیم که همانند چوب خط هستند که نشان از گذرمرحلههای پیشا نگارشی دارد. اینها نشان از حضور یک سنت آغاز شهرنشینی در خاور ایران است. این محوطه خاوریترین نقطه در ایران است که این فرهنگ به آن نفوذ کرده است.
این هموند (:عضو) هیات علمی پژوهشکدهی باستانشناسی در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به نزدیکی این منطقه به افغانستان میتوان میتوان میان یافتههای این کاوش و یافتههای باستانشناسی در افغانستان پیوندی برقرار کرد، گفت: تاکنون هیچ محوطهای در پیوند با این دورهی تاریخی در افغانستان به دست نیامده است. گسترههای معروف افغانستان دورههای تازهتری دارند و از آنجا که برای نخستینبار است که در استان خراسان جنوبی کاوش در محوطه پیش از تاریخ انجام میشود، از اینرو پرسشهای بسیاری در اینباره وجود دارد، بدینگونه که میتوان گفت که کاوش کلهکوب به جای پاسخگویی به پرسشها، موجب ایجاد پرسشهای پرشمار دیگری شده که برای پاسخگویی به آن نیاز به ادامهی کاوشها در این گستره با اعتبارات مناسبتری است.
سرپرست هیات باستانشناسی دربارهی به دست آمدن نشانههایی از معماری صنعتی و دیوارهای خشتی و نشانههایی از یافتههایی از مدیریت اداری و حسابداری که نشان از سطح پیچیدگی اجتماعی و مدیریت منابع مالی در این گستره دارد، گفت: چند فضا و یک راهرو کوچه مانند و دیوارهای خشتی در این فصل از کاوش به دست آمد و با توجه به شناسایی سازههای حرارتی میتوان کاربری صنعتی را برای این معماری گمانهزنی کرد. در این میان یک سنگ ماسهای خیلی باریک نیز به دست آمد که روی آن خطهای موازی و مایل کَنده شده است. هنوز نمیتوانیم بگوییم که سیستم حسابداری در آن زمان چگونه بوده چراکه یافتههای به دست آمده بسیار محدود است. با توجه به آنکه کارگاه صنعتی و سفالها و چوب خط که نشان از فعالیت اداری و محاسباتی دارد در یک محوطه به دست آمده میتوانیم بگوییم با یک سامانهی (:نظام) پیچیده صنعتی روبهرو هستیم که کارگاه تولیدی بوده که گمان میرود دادوستدهایی نیز در آن انجام میشده است.
عزیزی خرانقی در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان ارتباطی میان چوبخطهای به دست آمده در محوطهی کلهکوب و آنچه چندی پیش در شهر سوخته و حتا دیگر یافتههای محوطههای پیش از تاریخ به دست آمده برقرار کرد، گفت: همهی این یافتهها هم دوره هستند. البته بر این باور هستم با توجه به آنکه کلهکوب در پیرامون کویر مرکزی جای دارد به گمانی پیوند آن با باختر ایران از راه ناحیههای جنوبی رشته کوه البرز باشد نه از دشت لوت و کویر مرکزی. منطقی آن است که از سمت شمال به باختر، این پیوند برقرار شده باشد. البته تاکنون هیچ محوطهای میان این منطقهها شناسایی و به دست نیامده تا بتوان به صورت دقیق دراینباره سخن گفت. بررسیهای باستانشناسی دقیقتر در مناطقی همچون بردسکن و سبزوار میتوان آگاهیهای تکمیلی احتمالی را فراهم سازد. البته همانند چوب خطهایی که در کلهکوب به دست آمده، در شوش و چغامیش نیز به دست آمده است.
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر