۱۷ خرداد ۱۴۰۱

فرهنگستان و وام‌واژه‌های عربی

پادکام(به‌رغم) همه کوشش‌هایی که به ویژه در یک صد سال گذشته در زمینه پالایش زبان پارسی از وام‌واژه‌های بیگانه انجام شده است؛ همچنان وام‌واژه‌های بسیاری در زبان پارسی وجود دارد. بخش بزرگی از وام‌واژه‌های زبان پارسی، واژه‌های عربی‌ای هستند که پس از تازش تازیان به ایران به گستردگی در زبان پارسی کاربرد یافته‌اند.

دیرینگی و پیشینۀ کاربرد شماری از این واژه‌ها در زبان پارسی به بیش از هزار سال می‌رسد و از همین رو کنار گذاشتن و پالایش آنها کار آسانی نیست. فرهنگستان نیز بخش بزرگی از این وام‌واژه‌ها را پذیرفته و بیشترین کوشش خود را بر روی وام‌واژه‌های اروپایی‌تباری متمرکز کرده که در این چند دهه به گونه‌ای سیل‌آسا در حال ورود به زبان پارسی هستند.

استدلال‌های اصلی فرهنگستان در توضیح رویکرد همدلانه‌اش با وام‌واژه‌های عربی، در دو فِتاد(مورد) زیر خلاصه‌شدنی است:
• روند وام‌گیری از زبان عربی متوقف شده است
• سیل واژه‌های اروپایی‌تباری که به ویژه در زمینه‌های دانشیک به زبان پارسی سرازیر است، چنان پرشتاب و سهمگین است که بهتر است بیشتر توان و زمان خود را در زمینه واژه‌گزینی برای این دست از وام‌واژه‌ها به کار بندیم

بر پایۀ چنین نگرشی فرهنگستان بسیاری از وام‌واژه‌های عربی را پارسی به شمار می‌آورد و نیازی به جایگزینی آنها نمی‌داند: «همۀ واژه‌هایی عربی‌تباری که یا در پارسی امروز متداولند یا دستِ‌کم در چند متن معتبرِ نظم و نثر پارسی، عمدتا تا اواخر قرن پنجم به کار رفته‌اند، پارسی به شمار می‌آیند.» به دیگر سخن فرهنگستان معتقد است که شماری از وام‌واژه‌های عربی چنان در زبان پارسی جا افتاده‌اند که پالایش آنها اگر نه ناشدنی؛ بسیار سخت است.

استدلال‌های فرهنگستان دربارۀ پذیرش وام‌واژه‌های دیرپای عربی، نادرست نیست؛ ولی همۀ حقیقت را نیز نشان نمی‌دهد. این رویکرد فرهنگستان دربارۀ وام‌واژه‌های دیرپای عربی دست‌کم از سه دیدگاه پرژنیدنی است:
1. اعتبار زبان
2. ترانمایی یا شفّافیّت
3. آسیب‌زا بودن وام‌واژه‌های خوشه‌ای
اعتبار
شمار بالای وام‌واژه در زبان، به اعتبار آن زبان آسیب می‌رساند؛ به ویژه آنجا که وام‌واژه‌ها دربارۀ پَرمانه‌ها (مفهوم‌ها) و چیزهای ابتدایی و پرکاربرد زندگی باشد. از این دریچه وجود وام‌واژه‌های «مربع»، «مثلث»، «ضرب»، «تقسیم»، «جمع» و «منها» که در دانش ریاضی جزء پَرمانه‌های ابتدایی و پرکاربرد هستند، از اعتبار زبان وام‌گیرنده می‌کاهد.

ترانمایی (شفّافیّت)
شمار بالای وام‌واژه در زبان، آن را تیره و ناترانما می‌کند. وام‌واژه‌های عربی «فاعل»، «مفعول»، «مسند» و «فکّ اضافه»، «مضاف‌الیه»، «وجه‌شبه»، «ماضی نقلی»، «ماضی بعید» به دلیل تیره بودن، یادگیری دستور زبان را برای دانش‌آموزان سخت کرده‌اند و بسیاری از آنها این پرمانه‌ها را فقط حفظ می‌کنند. پارسی‌سازی چنین واژه‌هایی آموزش و یادگیری چنین پرمانه‌هایی را آسان‌تر کند.

آسیب‌وام‌واژه‌های خوشه‌ای
بسیاری از وام‌واژه‌های دیرپای عربی به دیسۀ(شکل) خوشه‌ای به زبان پارسی راه یافته‌اند و فرهنگستان درحالی به پذیرش این وام‌واژه‌ها عربی حکم می‌دهد که آشکارا در شیوه‌نامه خود به آسیب‌رسان بودن این دسته از وام‌واژه‌ها اشاره کرده است. درست است که روند وام‌گیری از زبان عربی کم‌وبیش متوقف شده است؛ ولی آسیب وام‌واژه‌های خوشه‌ای عربی برای دستور زبان پارسی و دستگاه ساختواژی آن همچنان ادامه دارد. این نکته از چشم پژوهندگان زبان نیز دور نمانده است:

«آری، مشکل اساسی، همچنانکه امروزه بسیاری از اهل نظر و صاحبان قلم متوجه شده‌اند آن است که زبانِ پارسی زبانی است از نظر دستگاه صرفی پیرو دو دستورِ زبانِ جداگانه که به علّت ساختمان ناهمگونشان با هم جوش‌خوردنی نیستند و، در واقع، برای آموختنِ زبان نوشتاری پارسی باید دو زبان را آموخت، زیرا، بمَثَل، کشتن و کشنده و کشته از یک دستگاه دستوری است و قتل و قاتل و مقتول از آنِ دستگاه دستوری دیگری، و به همین دلیل زبانی است سرگردان و بی در و پیکر»
چنانکه گذشت، نگارنده همچنان که به کوشش‌های فرهنگستان ارج می‌گذارد، باور دارد که بخش بزرگی از وام‌واژه‌های عربی‌ای که فرهنگستان برنامه‌ای برای پالایش آنها ندارد برای زبان پارسی زیان‌بارتر از بسیاری از وام‌واژه‌هایی هستند که به تازگی از زبان‌های اروپایی به زبان پارسی راه یافته‌اند.



امرداد - کورش جنتی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر