روستای شواز، در استان یزد، نقشهای کهنی دارد که به آن سنگنگارههای «اسبقته» یا «هسبخته» میگویند. نقشهایی از انسانهای استورهای و بالدار، در آثار کهن روستای شواز نمایانتر است و نشان از باورهای بسیار دیرینهای میدهد که آگاهی باستانشناسان از آنها، چندان نیست.
یکی از زیستگاههای باستانی که در آن آثاری از مهرپرستی پیدا شده است، کشتزاری است که به آن اسبقته (هسبخته) میگویند. استقبه در نزدیکی روستای شواز در گسترهی پشتکوه در جنوب باختری استان یزد جای دارد و از آنرو که برج و بارویی کهن دارد، روستایی باستانی شناخته میشود. در آن کشتزار بود که بهشکلی ناگهانی آثار مهرپرستیای را که به آن اشاره کردیم، یافتند. آن آثار نگارههایی روی تختهسنگ است. مهمترین نقش، چلیپای شکسته (صلیب) است. آثار دیگر که شوربختانه در رویدادهای جنگ جهانی دوم به دست دو بیگانه چپاول شدند، گواه باشندگی مهرپرستان (پیروان آیین مِهر) در آن گستره دارد و گسترش باورهای آنان.
در کنار آن نقشها، نگارههایی از بُز کوهی دیده میشود. باستانشناسان رامشدن بُز کوهی به دست انسان را نزدیک به 9500 سال پیش میدانند. ابزارهای جنگی تیر و کمان و کمند نیز در میان نگارهها هست و همگی نقشهای بازمانده از دوران پارینهسنگی است.
آنیسا آیتیزاده، استاد دانشگاه و کارشناس ارشد نقاشی، که بررسی دامنهداری دربارهی نگارههای روستای شواز (اسبقته) انجام داده است، دیرینگی آن نقشها را میان 9500 تا 8000 سال پیش از میلاد دانسته است. نقشهای نو شواز را نیز در بازهی زمانی نزدیک به هزارهی نخست پیش از میلاد جای میدهد. در آنجا دو سنگنوشته نیز از دوران میانی تاریخ ایران یافتهاند که در نیمهی نخست سدهی هشتم مهی نگاشته شدهاند.
برپایهی پژوهش آیتیزاده میدانیم که سنگنگارههای دیرینهی شواز که هنوز نقشهایشان پیداست، در 10 صخره پراکندهاند. سنگنگارههای صخرههای دیگر بسیار کمرنگ شدهاند و در حال فرسایش هستند.
در صخرهی نخست، نگارههایی از قوچ و بُز کوهی دیده میشوند و موجودات استورهای نیمهانسان و نیمهحیوان. نقش چلیپا و حلقهی مِهر هم در آن میان هست. صخرهی دوم مردی سوار بر اسب را نشان میدهد و بُزی با شاخ هلالی. تصویری از سگ نیز بر بالای سنگنگاره کشیده شده است. انسانی درازکِش نیز هست که پیدا نیست اشاره به چه چیزی است. صخرهی سوم باز نقش بُز کوهی را دربردارد و انسانی کمان و کمند به دست. یک نگاره هم از انسانی بالدار است.
نگارهی صخرهی چهارم نقشهای هندسیای مانند دایره و ضربدر هستند و چند نگارهی گنگ. همچنان نقش بُز کوهی شاخدار در این صخره نمایان است. گردونهی مِهر و نقشهایی نمادین و شماری بُز کوهی، نگارههای صخرهی پنجم هستند. دو بُز کوهی که پیداست از چنگ جانوری گربهسان در حال گریز هستند، نگارههای صخرههای ششم و هفتم را شکل دادهاند.
نقش صخرهی هشتم کهن است اما در کنار آن سنگنوشتهای به خط کوفی دیده میشود. نگارهی صخرهی نهم تصویری از سگ و بُز کوهی است و سرانجام صخرهی دهم شکلی نمادین به شکل دایره است که درون دایره هفت نقطه گذاشته شده است. پیدا نیست که این نقش نمادین اشاره به چه نکته و باوری است. آیتیزاده برخی از این نقشها را دارای سپندینگی (:تقدس) میداند و فنجاننماهای آنجا را دارای کاربری برای برگزاری آیینی ویژه قلمداد میکند. فنجاننماها حفرههای یکسانتیمتری هستند که انسانهای پارینهسنگی بر روی سطح صخره یا سنگ ایجاد میکردند. او مینویسد که هنوز هم برخی از بومیها در کنار نگارههایی که نمادیناند، شمع روشن میکنند و دخیل میبندند.
از نکتههای مهم دیگر سنگنگارههای روستای شواز (اسبقته)، انسانهای استورهای است که دستانی باز و پاهایی تغییر شکلیافته دارند و همانند جاموران شگفتانگیز و خیالی هستند.
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر