اگر شدنی بود که 40 هزار سال به گذشته بازگردیم، انسانهای را در روزگار سنگی (عصر حجر) میدیدیم که در جایی که امروزه تیمره نامیده میشود، بر روی سنگهای صاف سرگرم نقاشی هستند. اما این کار تا اندازهای شدنی است! بدینگونه که هنوز هم سنگنگارههای آن انسانهای 40 هزارساله، بهجا مانده و دیدنی است. دربارهی «سنگنگارههای تیمره» بسیار گفتهاند و نوشتهاند.
در میان شهرهای محلات، خمین و گلپایگان، در استانهای مرکزی و اصفهان، در جایی که سرچشمههای رود اناربار جاری است، سنگنگارههای تیمره نمایان است. شمار آن نگارهها به 21 هزار سنگ میرسد! بیسبب نیست که تیمره را «بزرگترین تابلوی سنگی ایران» نامیدهاند. در کجای دیگر ایران (و جهان) میتوان چنان حجم انبوهی از نگارههای انسانهای 40 هزارساله را دید؟ بهویژه آن که آن نگارهها رازهایی دارند که شگفتزدهمان میکنند و جز آنکه به خیال و گمانهای خود جولان دهیم، راهی برای گشودن رازهایشان نداریم.
سنگنگارههای تیمره یگانهاند و در جهان مانند ندارند، از اینرو همواره مورد نگرش استادان دیرینهشناس بودهاند. آنها از روزگاران پیشاتاریخی بسیار کهن خبر میدهند؛ هنر آغازین انسان را نمایان میسازند؛ از استورههای کهن نشان دارند، فرهنگ و آیینهای انسانی را که در آغاز راه دراز پیشاتاریخی خود است پدیدار میسازند؛ از جهان ذهنی و باوری آنها نمونههای بهدست میدهند و نقشهایی از زندگی و گذران روزانهی آنان پیش چشم ما میگسترند. افزون بر آن، روشی (:تکنیکی) که در نقشزدن نگارههای سنگی بهکار بردهاند بسیار باارزش است. پس اگر سنگنگارههای تیمره را داستان زندگی انسان دورهی حجر بدانیم، سخن نادرستی نگفتهایم.
گستردگی 21 هزار سنگنگارهی تیمره، 40 هزارمتر مربع است. 150 نقش بر روی 21 هزارسنگ کشیده شده است که هر کدام داستانی و رازورمزی ویژهی خود دارند. پی بردن به آن رازها، سالهای سال و چهبسا دههها زمان میبَرد.
نمادها در سنگنگارههای تیمره فراواناند. شکار جانوران به دست انسانهای 40 هزارسال پیش نیز از نقشهای پُرتکرار است. بیش از همه شکار بُز کوهی دیده میشود. انسانهای کهن تیمره، تیر و کمان و نیزه به دست، در پی شکارهای گریزپا هستند. دیدن آن نبردها بر روی سنگهای نقشزدهشدهی تیمره، بهراستی هیجانانگیز است.
بزرگترین نقش، بُز کوهیای است که 112 سانتیمتر بلندا و 90 سانتیمتر پهنا دارد. جانورانی مانند قوچ، پلنگ، گرگ (یا شاید سگ)، گوزن، شیر، گراز، آهو، شتر، گورخر و پرندگانی مانند کبک، دُرنا و هُدهُد از نقشهای تیمرهاند. نقشهایی نیز دیده میشوند که در زمانهای دیگر (پس از عصر حجر) کشیده شدهاند و انسانهایی را تصویر میکنند که سوار بر اسب هستند و چماق و کمند در دست دارند. زایش زنان باردار، جنگهای تَنبهتَن، نبردهای انسانی، رقصهای آیینی، شکلهای رازناک هندسی، واژههای گنگ رمزی و بسیاری نگارههای دیگر، بخشی از دیرینکدهی سنگنگارهای تیمره را میسازند. خطهایی هم به زبانهای ایلامی، پهلوی، عبری، عربی و فارسی در آن میان دیده میشوند که در دوران باستانی و میانی تاریخ ایران بر سنگهای تیمره نوشته شدهاند.
دربارهی سنگنگارههای تیمره گمانهایی نیز پیش کشیده شده است. برای نمونه، با دستیابی به نگارههایی که بسیار همانند سازههای زیگوراتی دوران باستان هستند، این گمان به میان آمد که نخستین نیایشگاههای زیگوراتی جهان، در تیمره بوده است. زیگوراتها سازههای سپندی هستند که در دوران باستان به شکل پلکانی ساخته میشدند و هرچه اشکوبها (:طبقات) بالاتر میرفت پهنای اشکوب کاهش مییافت.
یک گمان دیگر دربارهی سنگنگارههای تیمره که شکلهای رازآمیزی دارند و انسانهایی را نقش زدهاند که شکلی شگفتآور دارند، آن است که میگویند آنها انسانهایی فرازمینی بودهاند که مردمان روزگار حجرِ تیمره با دیدنشان نقش آنها را بر روی سنگها کشیدهاند! آن انسانها جامههایی بر تَن دارند که همانند لباس فضانوردان امروزی است. سرهایشان بزرگتر از اندازهی معمول است و تنههایی ستبر و پاهایی کوتاه دارند. اما اینکه انسانهایی فرازمینی باشند که از سیارههای دیگر آمدهاند، تنها یک گمان است و تاکنون پایهی علمی برای آن شناخته نشده است. درکنار آن، انسانهای بالداری هم نقش شدهاند که نمونههای همانندی در سنگنگارههای سراسر ایران دارند.
افسوس که از مجموعهی کممانند سنگنگارههای تیمره که دارایی گرانبهایی برای تاریخ و فرهنگِ اکنون و آیندهی ایران است، نگهبانی و مراقبت ویژهای نمیشود. برپایهی گزارش خبرگزاری ایسنا (14 دیماه 1400)، ادارههای منابع طبیعیوصنعت و معدنوتجارت گلپایگان و خمین «اقدام به صدور مجوزهای چرای دام و معدن» در گسترهی سنگنگارهها کردهاند! مسوولان میراث فرهنگی گلپایگان معدنکاوی در کنار سنگنگارهها را «یک تهدید و تخریب جدی برای این محدوده» دانستهاند؛ چرا که «معدنداران برای دستیابی به منابع سیلیس- عنصر مورد نیاز برای تولید شیشه- بومهای سیاه رنگ حاوی نقشهای باستانی را تخریب و به نخاله تبدیل میکنند». در ادامهی گزارش ایسنا آمده است: «در حالی که ۱۹ مهرماه سال 1400، معادن از جانب دادستان گلپایگان دستور توقف گرفتهاند، اما شنیده میشود که آنها همچنان بهطور پنهانی به فعالیت خود ادامه میدهند»!!
با شنیدن چنین خبری، آه از نهاد هر دوستدار میراث کهن ایران برمیآید!
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر