۱۹ دی ۱۴۰۰

زیست بوم ایران - سرو ابرکوه، به شکوهمندی دماوند و بازمانده از 2000 سال پیش از آغاز شاهنشاهی در ایران

نشانه‌های تمدن دیرینه‌ی ما فراوان است. از یافته‌های باستان‌شناسی گرفته تا تخت‌جمشید و تاق کسرا و بسیاری نمونه‌های دیگر. در این میان، یک نشانه هست که از دیرپایی فرهنگ و تمدن ایران و تلاش مردمان این سرزمین برای آبادانی و پیشبرد زندگی، سخن می‌گوید. آن نشانه، درخت سرو چند هزارساله‌ی ابرکوه است؛ سروی که هنوز شاداب و پابرجاست.


سرو ابرکوه، جدای از دیرینگی چند هزاره‌ای آن، چنان ارزش علمی و زیبایی خیره کننده‌ای دارد که به گفتن نمی‌آید و باید سراپا چشم شد و شکوه آن را دید. این درخت که تنه‌اش پیچ‌وتاب خوران رو به فراز دارد و شاخ و برگ‌های انبوهش چتری دل‌انگیز ساخته است، دگرگونی‌های آب‌وهوایی و اقلیمی فراوانی را از سر گذرانده و پایدار مانده است.

یکی از ارزشمندترین و بی‌مانندترین یادگارهای کهن و نیاکانی ما، بی هیچ گمانی، سرو ابرکوه است؛ سروی که در جهان (جز یک نمونه) همانندی ندارد.

درختی با بیش از چهار هزاره دیرزیستی
در استان یزد، در شهرستان کهن ابرکوه (ابرقو)، درست در میان یکی از میدان‌های شهر، محوطه‌ای دایره‌ای شکل و سبز دیده می‌شود که درختی کهن‌سال، با قامتی فرازجو، در میانه‌ی آن استوار و پایدار مانده است. این درخت روبه آسمان دارد و سایه‌اش پهنه‌ای بزرگ از زمین را پوشانده است. آن را «سرو ابرکوه» می‌نامند و آوازه‌اش از مرزهای ایران گذشته و طنینی به وسعت همه‌ی جهان دارد.
چه زمانی این سرو کهن‌سال کاشته شده است؟ این پرسشی است که پاسخ باریک‌بینانه و بی چند‌وچونی ندارد. آنچه بیشتر از همه بر سر زبان‌ها است، دیرینگی 4500 ساله‌ای است که برای آن برشمرده‌اند. یکی از دانشمندان روس، سال‌ها پیش با پژوهش و به کار بردن ابزارهای علمی، سن درخت سرو را بیش از 4500 برآورد کرد. پس از او، دانشمندان ژاپنی با دقتی افزون‌تر و به کار بردن ابزارهایی پیشرفته‌تر، چنین گفتند که دیرینگی سرو ابرکوه 8000 سال است. میان 4500 سال تا 8000 سال فاصله‌ی بسیاری است. با این همه، آنچه در نوشته‌های علمی جهان درباره‌ی سرو ابرکوه پذیرفته شده است، همان دیرینگی چهار هزار و پانصد ساله است.
تنها دو درخت در جهان هست که از سرو ابرکوه دیرسال‌تر هستند. یکی درخت صنوبری است به نام «متوشلاخ» در کوه‌های کالیفرنیا که دیرینگی آن را 4800 سال برآورد کرده‌اند و دیگری درختی به فاصله‌ی اندکی از آن که هنوز نامی به آن نداده‌اند و می‌گویند 5067 سال پیش کاشته شده است و پیرترین ارگانیزم زنده‌ی گیاهی جهان است. اگر پژوهش دانشمندان ژاپنی درست باشد، سرو ابرکوه بسیار کهن‌تر از آن دو درخت است.
پرسش دیگر چنین است که سرو ابرکوه را چه کسی کاشته است؟ این پرسش نیز پاسخ‌های چندگونه‌ای دارد. آنچه بیشتر در نزد مردم پذیرفته شده است آن است که اشوزرتشت درخت دیرینه سال ابرکوه را کاشته است. از همین‌روست که این درخت را «سرو زرتشت» نیز می‌نامند.
در نوشته‌های کهن و تاریخی، از سرو ابرکوه بارها یاد شده است. از آن میان، نوشته‌ی مارکوپولو، جهانگرد ونیزی، در سفرنامه‌اش خواندنی است. او که در سده‌ی هفتم مهی (سده‌ی سیزدهم میلادی) از ایران دیدن کرده، درباره‌ی سرو ابرکوه نوشته است: «یکی از چند سروی که در ایران دیدم، سرو خوش بالای ابرکوه است که همچون آبشاری سبز، از آسمان بر روی زمینِ تفتیده ی ابرکوه، فرود می‌آید. از هر سو که وارد ابرکوه بشوید، سرو کهنسال و پُرطراوات آن را مانند چراغی دریایی که ما را به کویر و خورشید تابانش فرامی‌خواند، خواهید دید».

ویژگی‌های سرو ابرکوه
سرو بی‌مانند ابرکوه 25 متر بلندا دارد. بلندای آن را تا 28 متر نیز نوشته‌اند. قطر تنه‌ی آن چهار متر است و گستره‌ی تاج پوششی‌اش به 170 متر مربع می‌رسد. درازای برخی شاخه‌های این درخت، تا دو نیم متر است. این کهن درخت از گونه‌ی سرو شیراز نیز دانسته شده است.
نگاهبانی از سرو ابرکوه بردوش سازمان حفاظت از محیط زیست است. دورتادور آن را حصار کشیده‌اند و صاعقه‌گیرهایی برای جلوگیری از آتش گرفتن شاخه‌های آن در هنگام بارندگی‌های تند، کار گذاشته‌اند. در شهریورماه امسال نیز نزدیک به شش هزار متر مربع از زمین‌های پیرامون درخت، که در اختیار مالکان شخصی بود، توسط شهرداری خریداری شد (گزارش خبرگزاری ایسنا)، تا به محیط زیست ابرکوه سپرده شود و بدین‌گونه نگاهبانی بیشتری از این سرو گران‌بها انجام بگیرد.
اما ثبت جهانی سرو ابرکوه، داستان دیگری است. با اینکه در اسفندماه 1382 خورشیدی، این درخت در فهرست آثار طبیعی و ملی ایران ثبت شد، ثبت جهانی آن در یونسکو هنوز انجام نگرفته است و در گیرودار کارهای اداری است. در بهمن‌ماه 1397، وزیر آن زمان وزارت میراث فرهنگی از تلاش برای ثبت جهانی سرو ابرکوه و آماده‌سازی پرونده‌ی آن، یاد کرده بود (خبرگزاری ایرنا). در تیرماه 1398 نیز چنین گفته شد که پرونده‌ی درختان دیرزیست ایران «با محوریت سرو ابرکوه»، به امضای وزیر میراث فرهنگی رسیده است و برای یونسکو فرستاده خواهد شد (خبرگزاری ایرنا). در دوم تیرماه امسال نیز خبرگزاری‌ها این سخن را از زبان فرنشین میراث فرهنگی شهرستان ابرکوه بازگو کردند که: «پس از پیگیری‌های متعدد، پرونده‌ی ثبت جهانی درخت کهنسال سرو ابرکوه، تهیه و جهت پیگیری‌های بعدی به سازمان یونسکو ارسال می‌شود» (خبرگزاری ایسنا). اینکه «پیگیری‌ها» چه زمانی به سرانجام می‌رسد؟ پرسشی است که همه‌ی دوستداران زیست‌بوم ایران در  دل دارند و چشم به راه‌ هستند تا با ثبت جهانی این یادگار نیاکانی، نگاهبانی بیشتری از آن بشود.

زنگ‌های هشدار برای سرو ابرکوه
گفتیم که سرو ابرکوه را نگاهبانی می‌کنند و گرداگرد آن حصار کشیده‌اند. اما این همه‌ی داستان نیست و گاه خبرهای نگران‌کننده‌ای (بسیار نگران‌کننده‌ای) به گوش می‌رسد. از همه بیم‌آورتر، هراس از خشک شدن این درخت 4500 ساله است.
داستان چنین است که آب‌رسانی به این سرو، از سال‌ها و سده‌های دور به وسیله‌ی کاریز (:قنات) نبادان شهرستان ابرکوه انجام می‌گرفته است. در دی‌ماه 1397 گفته شد که به سبب تصرف‌هایی که در کاریز نبادان شده، سطح آب آن به پایین‌ترین اندازه‌ی خود رسیده و به صفر نزدیک شده است (گزارش خبرگزاری قدس آنلاین، پنجم دی‌ماه 1397). در آن زمان، اداره‌ی آب ابرکوه، به جای آن‌که به لایروبی کاریز نبادان بپردازد و آن را از خشک شدن نجات دهد، برای این کاریز کهن مجوز حفر چاه صادر کرده بود. این کار سبب شده بود که «ظرف چند روز نبادان به مرز نابودی برسد» (همان گزارش). هر اندازه هم میراث فرهنگی یزد نامه‌نگاری کرده بود و کوشیده بود اداره‌ی آب را از این کار بازدارد، نتیجه‌ای به‌دست نیامده بود. خبرگزاری قدس‌آنلاین که این آگاهی‌ها را از توییت های کنشگران گردشگری یزد گرفته بود، در گزارش خود نوشته است: «اگر قنات نبادان شهرستان ابرکوه احیا نشود، عمر سرو ابرکوه روبه پایان می‌گذارد».
یکسال پیش از آن، در اردیبهشت‌ماه 1396، خبرگزاری‌ها نوشتند که بر اثر توفان و بارندگی بسیار تند ابرکوه، «سرو ابرکوه شکاف برداشته است» (همشهری آنلاین). این شکاف‌ها که در سال‌های پیش آشکار شده بود، با توفان یادشده نمایان‌تر شده بود. اما فرنشین (:رییس) اداره‌ی محیط زیست شهرستان با خیالی آسوده به خبرنگاران گفته بود: «شکاف ایجاد شده در سرو ابرکوه، موضوع جدیدی نیست»! و اطمینان داده بود که این حرف‌ها «شایعه» است و «شاخه‌های سرو ابرکوه از گذشته با سیم بکسل قوی مهار شده است». اما دیگران که آگاهی افزون‌تری داشتند و نمی‌خواستند چیزی را پنهان کنند، این حرف‌ها را شایعه نمی‌دانستند. مصطفا خوشنویس، هموند موسسه‌ی تحقیقات جنگل‌ها و مراتع، در همان زمان به خبرنگار همشهری گفته بود که شکاف برداشتن سرو ابرکوه درست است و «در طول این سال‌ها، این شکاف‌ها هر سال دو سانتی‌متر بیشتر شده است».
داستان آسیب‌ها، پیش از آن هم شنیده می‌شد. در سال 1395 خبرگزاری قدس آنلاین در گزارشی نوشت که در فاصله‌ی تنها 20 متری سرو ابرکوه، در حال ساختن رستوران هستند!! این در حالی است که حریم سرو ابرکوه 60 متر است. برای ساختن رستوران هم از ساخت‌‌مایه‌هایی (:مصالحی) مانند سیمان و آهک و فلز استفاده کرده‌اند و روشن است که این مصالح چه آسیبی به ریشه‌های سرو ابرکوه می‌زند. شگفت‌تر (بسیار شگفت‌تر) آن که «کارگاه محوطه‌سازی رستوران، با نظر میراث در حال کار بود»! (گزارش قدس آنلاین).
از کندن بی‌رویه‌ی چاه‌ها که بگذریم، از خیابان‌هایی باید یاد کنیم که دور تا دور حریم سرو ابرکوه کشیده‌اند و سبب گذر بی‌گسست خودروها و آلودگی هوا شده است. همه‌ی این‌ها، این سرو بی‌مانند را به خطر می‌اندازد.
از یادگارنویسی‌ها روی تنه سرو ابرکوه نیز یاد کنیم که داستان غم‌انگیز و فهم نشدنی همه‌ی میراث فرهنگی ما شده است. پدران و نیاکان ما چنین کاری نمی‌کردند و آن اندازه خودخواه نبودند که بخواهند نام خود را بر روی درخت یا اثری تاریخی و ملی بنویسند که متعلق به همگان است. پس ما این رفتار زشت را از چه کسانی آموخته‌ایم ؟ مگر نام ما در برابر میراث کهن یک ملت چه ارزشی دارد که دیوار آثار و بناهای تاریخی و تنه‌ی درختان را خراش می‌دهیم تا با هر زور و زحمتی که شده نام خود را روی آن‌ها «به یادگار» بگذاریم؟ نام ما چه یادگاری برای آیندگان خواهد بود؟ اگر هم باشد، یادگاری از رفتار زشت و زننده و نابخردانه‌ی برخی از ماست! سرو ابرکوه نیز از این زخم‌ها دیده است.

جشن نمادین زادروز سرو ابرکوه
خبر شادی‌آور آن که در روز چهارشنبه 22 اسفندماه 1397 خورشیدی، دانش‌آموزان ابرکوهی برای سرو کهن‌سال شهر و کشورشان، جشن زادروز نمادینی برگزار کردند (خبرگزاری پانا) و با هزاران شادمانی و مهربانی، دور آن حلقه زدند و بیش از پیش گرامی‌اش داشتند. این رفتار زیبا و مهرورزانه را که از حق‌شناسی کودکان و نوجوانان ابرکوهی ریشه می‌گیرد، با رفتار بی‌خردانه و زننده‌ی آن‌هایی بسنجیم که از تنه‌ی سرو بالا می‌روند تا نام خود را روی آن «به یادگار» بنویسند!
این را نیز بگوییم که سرو دیگری در خیابان اصلی و بافت تاریخی شهر ابرکوه و درون خانه‌ای مسکونی هست که دیرینگی آن 1500 ساله است!



* با بهره‌جویی از: تارنماهای «مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی»؛ «ویکی پدیا» و «کجارو». گزارش خبرگزاری‌های «ایسنا»، «ایرنا» و «قدس آنلاین».

خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر