۳ فروردین ۱۳۹۸

«کهن»، «کهنه» نیست!

تكیه بر اختر شب دزد مكن، كین عیار
تاج كاووس ببرد و كمر كیخسرو
گفتم ای بخت بخسبیدی و اقبال دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو
Image result for ‫نوروز در تخت جمشید‬‎

«دیرینه‌گی» با «كهنگی» تفاوتی چشمگیر و همه جانبه‌ای دارد. دیرینه (كهن)، پیام‌آور ماندن و ماندگاری یك اندیشه و یا یك گفتار است. كهنه اما، خبر از وابستگی به زمانی خاص و مرگ زودرس گزاره‌ای در گذشته، دارد.
پدیده‌ی كهن، موجودی است جاودانه كه سرشت و رویكرد درونی آن با نیازها و دورنماهای آدمیان در طول تاریخ و در طول جغرافیای زمین آمیخته است، اما كهنه، تنها پای در یك عرصه و یك نسل دارد و هیچ قابلیت و جذابیت دیگری ندارد.
از این رهیافت، می‌خواهیم به این كنكاش برسیم كه چرا نوروز، جشنی است دیرینه و دیرپا كه از پس گذر هزاران سال، همچنان جذاب، پایدار، سربلند و روز آمد است؟ می‌خواهیم بدانیم چرا این آیین دیرین، ابدی شده و به اساس رنگ و بویی از كهنگی و میرایی ندارد؟ چرا هیچ‌یك از اقوام مهاجم و سلطه‌گری كه در درازنای این هزاران سال به اشتغال و ویرانی این مرز و بوم و تمدن و آموزه‌های آن پرداخته‌اند، یارای خدشه آفرینی بر پیكر نهال بلند نوروز را نداشته‌اند؟
پاسخ روشن این پرسش‌ها را تنها و تنها باید در این نكته جستجو كرد كه راز پایداری و استواری این جشن فرخ و فرخ‌پی و فرخنده پیام، در درون ساختار و طبیعت همزاد آن‏‏، جان انسان، نهفته است.
به دیگر سخن، آیینی دیرینه چون نوروز، واجد چنان ویژگی‌هایی است كه شیفتگی همواره همه نسل‌ها را به دنبال دارد. این بازخیزی كهن، دارای ساختاری است مطابق طبع بلند و تحول جوی آدمیان و هماهنگ با نیازها و آرمان‌های آن.
آدمی، بر پایه ذات آفرینش خود، آرمان و گرایشی پایدار و جانانه به سرسبزی، شادابی، آبادانی و خرمی دارد و هر آنچه كه بوی این گزاره‌های متعالی را دهد، برای انسان در هر دوره و هر مكانی مایه و پایه‌ای شگرف و عمیق از همبستگی را در درون خویش، پرتوبخشی می‌كند. پس احساس همزاد پنداری میان انسان با این انگاره‌ها و آرمان هایی كه روی در سیمای این آیین‌های بلند دارند، راز پایندگی آنها را صورت می‌بندد.
از چنین زاویه‌ای، آیین جاودانه نوروز به عنوان پاسداشت بزرگ شادی و سرسبزی و خرمی، راهی را می‌گشاید كه سرشت و ذات انسانی ما را از هزاران سال پیش، به خود جذب می‌كند و زرین‌ترین و والاترین جایگاه را در میان همه آیین‌ها و انگاره‌های آدمیان در طول تاریخ، تنها و تنها به خود اختصاص می‌دهد، چندانكه هیچ همتا و همگنی برای آن قابل تصور نبوده و نیست.
پس با چنین برداشتی نو، از آیینی كهن و پایدار، درود می‌فرستیم به روان شاد و پاك نیاكان پاك‌نژادمان كه هزاران سال پیش، در انتخاب و نهادنیه ساختن این جشن بی‌بدیل، نهایت تیزبینی، دوراندیشی، دقت نظر و هوشمندی خویش را به كار گرفتند.
نوروز، هماره پیروز باد. ایران، هماره نوروزی باد.

امرداد - ع . ا . رهنما

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر