همچنین موضوع عَرصه و به ویژه حریم تپههای تاریخی یکی از مسایل مهمی است که همواره وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی درگیر آن با دیگر نهادها و اُرگانهای دولتی بوده و است و به یکی از چالشهای بزرگ میراث فرهنگی تبدیل شده است. زیرا همانگونه که گفته شد، بیشتر مدیران و مسوولان اجرایی کشور، درک و شناخت درستی از ارزش و اهمیت تپههای تاریخی نداشته و ندارند.
نمونهی آشکار نبود شناخت مدیران و مسوولان کشوری، استانی و شهری که این روزها بسیار در میان کُنشگران میراث فرهنگی و کارشناسان اَمر در خبرگزاریها و روزنامهها و شبکههای اجتماعی در مورد آن گفتوگو شده و داغی است بر دل دوستداران میراث فرهنگی و سرنوشتی ناروشن دارد و دلنگرانیهای فراوانی را به وجود آورده است، تپههای ارزشمند و پیش از تاریخ «چِگاسفلی» در شهر بهبهان و تپههای شوش خوزستان است. دربارهی تپهی ارزشمند «چِگاسفلی» با وجود هُشدارهای فراوان کارشناسان و خبرگزاریها و دلسوزان میراث فرهنگی، به اندازهای مسوولان و مدیران بومی شهرستان و استان بیخیال و بیتفاوت نسبت به حریم و عرصه و پاسداشت آن بودند که در دو سه روز گذشته، بینندهی دست اَندازیهای (:تعرضات) شدید به عَرصهی یادگار ملی بودیم و تا جایی پیش رفت که با بولدوزر به جان آن افتادند و بخشی از تپه و در واقع، دادههای فرهنگی را از میان بردند و آه و اَفسوس از نهاد دوستداران میراث فرهنگی بلند شد. جُستار (:موضوع) دستاَندازی و تجاوز به عَرصه و حریم تپههای تاریخی– فرهنگی در کشور ما، داستانی تازه نبوده و نیست و هر هفته از سراسر کشور خبرها و گزارشهای ناخوشایندی به گوش میرسد و لرزه بر دل دوستداران میراث فرهنگی میاَندازد. هرچند که، مدیران و مسوولان میراثفرهنگی در بیشتر زمانها به موضوع رسیدگی کرده و برای پاسداشت و حفظ یادگارهای ملی و تاریخی با نهادها و دیگر اُرگانها میجنگند و نمیگذارند یادگارهای ارزشمند گذشتگان از میان برود. اما با اینهمه، کوششهای انجام شده بسیار اَندک و ناکافی است و باید محکمتر و استوارتر در برابر دستاَندازی ها ایستاد و از راه قانون از تجاوز به یادمانهای ارزشمند ملی و تاریخی پیشگیری کرد. زیرا قانون روشن و شفاف و آشکار است و همه در برابر قانون یکسان بوده و هیچ فرد، نهاد یا سازمانی فراتر از قانون نیست.
تعرض به تپهی پیش از تاریخی رحمتآباد در پاسارگاد
یکی از تپههای بسیار ارزشمند سرزمین پارس و حتا ایران که تا اوایل دههی هشتاد خورشیدی که کاوشهای باستانشناختی در آن بهتازگی انجام گرفته بود و از محوطههای مهم دورهی نوسنگی با سفال بهشمار میآمد و دادههای مهم فرهنگی نیز از دل آن بیرون آمده و در مرکزهای فرهنگی و علمی آن زمان، مورد نگرش جای گرفته و همچنان دارای ارزش فراوانی است، تپهی رحمتآباد در شهرستان پاسارگاد است. با اینهمه و با گذشت بیش از یک دهه از واپسین فصل کاوشهای باستانشناختی و با وجود نردهکشی (فنسکشی) گِرداگرد تپه، امروزه روزگار ناخوشایندی را سپری میکند. در بیرون از نردهها و چسبیده به آن و در حریم درجه یک تپه، ساختوسازی با کاربری ناروشن در حال انجام است که به باور کارشناسان میراث فرهنگی استان، تخلف بهشمار میآید و باید از دنبالهی کار پیشگیری کرد. همچنین مخزن آبی که آشکار است در گذشته و در زمانی ناروشن بر روی عَرصهی تپه پدید آمده و به همین سبب نیز، لولههای آب از بخشهایی از تپه گذر کرده است، بدون آگاهی و هماهنگی میراث فرهنگی استان پدیدار گشته که به گفتهی کارشناسان میراثفرهنگی تخلف بوده و باید پیگیری و بَرچیده شود.
اما دشواریهای تپهی ارزشمند هفتهزار سالهی رحمتآباد تنها به دستاَندازیها به عرصه و حریم آن پایان نمییابد. تیرهای چراغ برق که در گذشته بر روی تپه، برپا شده است برپایهی قانونهای میراثفرهنگی تخلف بوده و مسوولان و مدیران وقت نباید پروانهی (:اجازه) چنین کاری را میدادند. بیگمان بدترین درد این تپهی ارزشمند پیش از تاریخ سرزمین پارس که دورههای گوناگون پیش از تاریخی و تاریخی تا اسلامی در لایههای بالاتر آن به دست آمده، رها شدن آن و نبود برنامهای جامع و هدفمند برای پاسداری و حفاظت از سوی کاوشگر آن است. شوربختانه در کشور برخی از باستانشناسان به هر اَنگیزهای و حتا نبود بودجه که توجیهکننده، نبوده و نیست تپههای ارزشمند کشور را پس از چند فصل کاوش به حال خود رها میکنند که یکی از بزرگترین آسیبها به تپهها و تُلهای تاریخی همین کار است. شایسته و بایسته بود کاوشگر تپهی ارزشمند رحمتآباد دستکم با پیگیریهای پِیاپی روی آن را با کاهگِل میپوشاند تا از گزند بلاهای طبیعی به ویژه باران و برف در پناه باشد. ولی تپهی رحمتآباد که در سه فصل کاوشهای باستانشناختی در سالهای 1383 و 1384 خورشیدی و همچنین 1388 خورشیدی را به خود دیده و سر و صدای فراوانی را هم در همان زمان داشته، امروزه به ویرانهای تبدیل شده و اَنبوه خار و خاشاک در جایجای آن، چهرهی زشت و ناخوشایندی را برای میراث ملی و نیاکانی برجای گذاشته است.
کارگاههای کاوش در تپهی رحمتآباد نابود شده است
وضعیت آشفته و ناپایدار تپهی رحمتآباد شهرستان پاسارگاد بهگونهای است که دل هر دوستدار تاریخ و فرهنگ ایرانی بهویژه کارشناسان اَمر را به درد میآورد. کارگاهها و ترانشههای کاوشهای باستانشناختی به حال خود رها شده و رو به نابودی است و همانند گودالی بزرگ در درون تپه پدید آمده و به حال زاز خود میگرید. حتا هنوز هم پس از یک دهه از واپسین فصل کاوش، دادههای آماری و نشانهها با کاغذهای بیشماری بر روی دیوارهی کارگاه، خودنمایی میکند. اینجا است که رسالت باستانشناسان و کاوشگران روشن میشود. زیرا تپهها و تلهای تاریخی برای باستانشناسان متعهد همانند فرزند و بخش بزرگی از زندگی آنها بهشمار میآید و چنین برخوردها و رفتاری از سوی برخی از باستانشناسان پذیرفته نیست. هرچند که، یکی از این اَنگیزهها بیگمان کمبود بودجه در میراث فرهنگی و پژوهشکدهی باستانشناسی است. اما بیگمان افراد دلسوز با پیگیریهای فراوان هیچگاه تپه و تُلهای بسیار ارزشمند را به حال خود رها نکرده و نمیکنند.
تپهی پیش از تاریخی رحمتآباد
به باور حسن فاضلی نَشلی، کاوشگر تپهی رحمتآباد که در فصل نخست کاوشها در گفتوگو با یک خبرگزاری انجام داده است، تپه نزدیک یک هکتار وسعت دارد و بخشی که با پهنشدن (:تعریض) جادهی اصفهان به شیراز از میان میرود، به دورهی پیشاز تاریخ محوطه مربوط است. این باستانشناس، بیشترین دادههای بیرون آمده از فصل نخست کاوش تپهی رحمتآباد را نشانگر وجود بخشی از کارگاههای صنعتی در پیوند با هزارهی پنجم پیشاز میلاد دانسته که بهنظر میرسد کارگاههای سفالگری بودهاند. اجاقها، کورهها و حجم بزرگی از خاکستر که در تپهی رحمتآباد پیدا شده، نشاندهندهی یک نوع فعالیت کارگاهی و تولید سفال در هزارهی پنجم پیشاز میلاد است. همچنین پدیداری بزرگراه اصفهان به شیراز بخشهایی از تپه را برای همیشه نابود کرده و از میان برده است.
تپهی رحمتآباد یکی از محوطههای تاریخی مهم سرزمین پارس و حتا کشور در منطقهی تنگِبُلاغی است و بیش از ۱۱۵ متر درازا و ۷۵ متر پهنا و بیش از ۵ / ۴ متر بلندا (:ارتفاع) دارد. تپهی رحمتآباد یکی از تپههای مهم دوران پیش از تاریخی و نوسنگی پارس در پاسارگاد ایران است و از آنِ هزاره پنجم پیش از میلاد است.
بخشهایی از این محوطهی باستانی، آثاری از هزاره چهارم و پنجم پیش از میلاد را در خود جای داده است. کشف سه نمونهی گوناگون کوره که یکی از آنها کورههای دو اَشکوبهای (:طبقه) است، نشان میدهد این محوطه در هزاره پنجم پیش از میلاد از مرکزهای مهم تولید سفال و صادرات آن به منطقههای دیگر بوده است. این تپه دارای کورههای خِشتی 7 هزار ساله است.
تپهی رحمتآباد در شهرستان پاسارگاد، بخش مرکزی، آغاز ورود به منطقهی تنگ بُلاغی جای گرفته است و در تاریخ 28 تیرماه 1355 خورشیدی، با شمارهی 1262 به ثبت ملی رسیده است.
نیاز به یادآوری است که بر روی تابلو شناسایی (:معرفی) محوطه، این تپه جزو شهرستان مَرودشت آگاهیرسانی شده است، ولی به باور کارشناسان باستانشناسی میراثفرهنگی استان و از روی نقشه، جانمایی آن در شهرستان پاسارگاد است و زیر مجموعهی حفاظتی این شهرستان بهشمار میآید.
نگارههای زیر در هنگام بر افتادن آفتاب (:غروب) گرفته شده و کمی کیفیت آنها پایین است، آنها را ببینید:
فرتورها از سیاوش آریا
خبرنگار امرداد: سیاوُش آریا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر