مهراسپند آتبیان در پیشگفتار، دربارهی جایگاهِ زردشت در دانش و اندیشهی جهانیان، نوشته است:
«نه کمتر از ۳۷۰۰ سال پیش از این، در ایران باستان بزرگمردی پدید آمد که در دانش و اندیشهی فلسفی و دینی و خیمی(اخلاقی) و کنش و رفتار جهانیان نشانی چشمگیر گذاشت که نه تنها در زمان خود گردش بزرگی پدید آورد که پیِ زدودهنشوندهی آن تا جاودانه در اندیشههای دانشی و خیمی و دینی جهانیان پاینده و ماندگار خواهد ماند، و آن ابرمرد بزرگ تاریخ، نخستفیلسوف جهان ـ که پس از زندگی خویش اندیشههای او در گسترههای گوناگون دانش و فلسفه و فرزانگی و خیمشناسی و دینهای جهانی اندر آمد و کار کرد و تا کنون نشانههای اندیشههای ژرف و پیشگام او در همه گونه شاخهها و رویههای جهان به چشم میرسند ـ زردشت سپیتام بود که همچون نخستین گُندا(حکیم) و فیلسوف نیرومند تاریخ، در پیامد پژوهشها و آموزشها و نگاه ژرف خویش، به آن رسید که جهان را هَنجاری است؛ به دیگر سخن، ساختار درست گردش و روش جهان اَستومند (مادی) یگانه است و اندر آن دو نیروی به هم هَمیستار (سپنتامن و اهریمن) پیوسته در پیکارند و خردی بیرون و اندرون این گیتیِ استومند هست که آفریدگار آن است و او را نام اَهورامزداست. اشوزردشت پایهگذار نخستین دانشها و اندیشههای فلسفی و نخستین آیین یکتاپرستی و بازسازگر ساختار دین و شهریاری در ایران باستان بود که «اَشا» (راستی، هَنجار هستی) را اندازهگیر یگانهی دانش و رفتار و کنش جهانیان شمارید و خرد را مایهی هستی و دستور زندگی گمارید و تودگان را به راه نیکی، داد، دانش و روشنایی راهنمایی کرد. او نه تنها در دین و خیم و کنش و فلسفه که در ساختار شهرداری و دادگستری و پیشبرد زندگانی تودههای مردم و دانشهای روزگار کهن نیز گردشی بزرگ به میان آورد.»
مهراسپند آتبیان دربارهی چرایی سرودنِ زردشتنامه نوشته است: «در تاجیکستان، در سالهای نود سدهی گذشته و نیز آغاز سدهی بیست و یکم، نیاز آمد که به کارهای دانش و فرهنگ و زبان و ادبیات روی آورده شود؛ چه از یک سو، فرهنگ بیگانه با شتاب بلند در مغز تودههای مردم گذار میکرد و فرهنگ ملّی رو به فراموشی میرفت و از دیگر سو، زبان ویران میگردید. به زبان ما شماری فراوان واژههای تازی، دانسته و ندانسته، میدرآمد که بیشتر آنها نادرست کاربرد میشدند که هم خندهآور و هم دلگیرکننده بود. … دربارهی زردشت، که سرآمد و سرآغاز فلسفه و آیین یکتاپرستی در جهان است و آموزههای او با اندیشههای پذیرفتهشدهی امروزی و دیدگاههای دانشمندان زمان سازگارند، در تاجیکستان کم مینویسند و کم میدانند و در این باره شمار کمی دسترس خوانندهی تاجیک شده است و بس. … آلودگی زیستبوم، ویرانی و نابودی جهان زندگان، جنگ و کُشتار، ویرانشوی رفتار تودگان و بسیار دشواریهای دیگر نبود اگر ما از آموزههای اشوزردشت میآموختیم و به آن کار میکردیم. پایهی آموزههای زردشت خردگرایی، راستی، اندیشهی نیک (هومَت)، گفتار نیک (هوخت) و کردار نیک (هووَرِشت) است. در فلسفه، زردشت قانونهای دیالکتیکی پیکار هَمیستارها (نیکی و بدی) و دگرگونشوی پیوسته را پیش از همگان اندریافته است. او نیکی، زیبایی و زیباپرستی، خوشی و خرّمی و آبادکاری را به مردمان آموخت. پیشوند «هو-» (بِه-، خوب-، خوش-، نیک-، نیکو-)، در آموزههای او، بخش نخست بسیار از واژهها گشته است، که بسا پررنگ و بار است، چونان: هوبوی (خوشبوی، خوشمزه)، هودین (بهدین)، هوگر (نیکوکار)، هوکِرب (خوشاندام، خوبپیکر)، هوکِرد (نیکساخته، خوشساخت)، هواُخ (خوشدل)، هُژیر (نیکو، خوبچهره)، هوزیوِش (خوبزی، خوشزندگانی). … چشم بر آن داشتم که نوشتهای در این باره از سوی دانشمندان و نویسندگان گرامی ما به جهان هستی آید و به دست خوانندهی تاجیک رسد، ولی سالها گذشتند و به چشم نآمد. از این روی، خود سال ۲۰۰۰ آغاز کردم به در رشته کشیدن دانههای گوهر، گوهرهایی که چون مُردهریگی از گذشتگان به ما مانده است؛ به دیگر سخن، گفتارها و افسانههایی که دربارهی زردشت تا به روزهای ما آمده رسیده، تا خوانندهی تاجیک از زردشت و آموزههای او آگاهی داشته باشد، زیرا آن سالهای خواهشمندی و نیاز مردم به تاریخ فرهنگ و دانشهای ایران باستان (/ سرزمینهایی که آریاییان در آن جا باشندگی داشتهاند) بیشتر از هر زمانی به چشم میرسید. خود بخشی از آن را روی کاغذ آوردم و باز از نوشتن آن دست بازداشتم و درنگیدم و پس از چندی، سال ۲۰۰۲، آن را باز از سر گرفتم. … باید بگویم که خواستهی من از این کار، رسانیدن فرهنگ خردگرایی و ارجگذاری به زبان و فرهنگ پرارزش و والای میهنی، در خواننده پیدا ساختن میهنپرستی، بالشِ ملّی، بیداری و آزاداندیشی، شناس کردن خواننده با آموزههای ارزشمند و جاودانهی نیاگانمان، خودشناسی و مانند اینها بود.»
نمونهای از سرودهی «زردشتنامه» چنین است:
به دشمن بندگی کردن گناه است | بدادن ساو بر نیران نه راه است
نشاید ساو بدهد ایر بر نیر | نگیرد ساو هرگز روبه از شیر
هُدینان را به جُددین وام نَبوَد | بهان را نیست فرمان بردن از بد
به ایران هر که دست زور یازد | نژند و زار سر در گور سازد
چاپِ نخستِ زردشتنامه را «شورآفرین» (دورآوا: ۸۸۴۳۰۴۹۹-۰۲۱، همراه: ۰۹۱۲۵۵۷۹۱۴۵) در ۳۷۰ رویه، با پوشینهی نرم و بهای ۹۰ هزار تومان در دسترس پژوهندگان و دوستداران فرهنگ ایرانی و زبان پارسی نهاده است.
گفتنی است، به فرخندگی چاپ نخست زردشتنامه و نیز فرارسیدن «شب چله» پراکنشگر (شورآفرین)، از امروز تا پنجم دیماه، این نامه را با ۲۵ درسد فروکاست(تخفیف) فرادست خواهندگان خواهد نهاد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر