داریوش بزرگ، شهریار ایرانزمین از خاندان هخامنشی هنگامی که میخواست بخشهای باختری و خاوری فرمانروایی خود را با یک راه آبی به هم بپیوندد، باید به آشکار کردن (کشف) راههای آبی ناشناخته دست میزد. از این رو، به «اسکولاکس کاریایی» اهل کاریاندا، فرمان داد با چند کشتی جنگی پارسی سراسر کرانههای دریایی فرمانروایی ایران را شناسایی کند و در اینباره گزارش دهد.
اسکولاکس از شهر گنداره - در خاور افغانستان امروزی - سفر خود را آغاز کرد. او رود کابل را در مسیرش به سوی خاور تا پیوستن به سند راند و از آن پس بر روی سند، رو به جنوب، خود را به اقیانوس هند رساند. وی با رسیدن به اقیانوس هند، در حالی که به سوی باختر میراند، کرانههای خلیج فارس تا «بندر کاریایی» در بنیشو (در نزدیکی خرمشهر کنونی) را بررسی کرد.
او پس از این، دلیرانه آغاز به دور زدن دریاییِ شبه جزیرهی عربستان کرد، تا پس از سی ماه به «سوئز» کنونی رسید. اسکولاکس گزارشهای کار خود را پس از بازگشت از مصر به داریوش بزرگ داد.
داریوش بزرگ به شوند اهمیت راه دریایی میان مصر و ایران دستور ساخت آبراهی میان دریای سرخ و دریای مدیترانه را از راه نیل در اواخر سدهی ششم پیش از میلاد داد تا کشتیهای ایرانی بتوانند به راحتی از آن گذر کنند.
سرپرستی ساخت این آبراه را مهندس «ارتاخه» از مهندسان ایرانی روزگار هخامنشی به دوش داشت. سنگ نبشتههای به دست آمده در این آبراه نشان میدهد كه، پس از پایان كار هر بخش از این آبراه، ریزگان (:جزییات) كار بر سنگ نبشته (:حک) و در محل گذاشته میشد.
داریوش شاه گوید: «من پارسی هستم، به همراهی پارسیان، مصر را گشودم، امر کردم این کانال را حفر کنند…از رودی که در مصر جاریست آن را نیل مینامند تا دریایی که از پارس بدان روند (خلیج فارس) این کانال حفر شد چنان که فرمان داده بودم و کشتیها از این راه آبی از مصر به سوی سرزمین پارس روان شدند، چنانکه اراده من بود».
داریوششاه برای گشایش کانال سوئز شاهزادگان و بلندپایگان بسیاری را فراخوانده بود. جشن یک سال پس از اتمام کار کانال برگزار شد.
داریوش همراه با جانشین خود خشایارشا سوار نخستین کشتی کاروان دریایی شد که در کانال سوئز حرکت کردند. سپس کاروان دریاییای که متشکل از ۲۴ کشتی بود پشت سر کشتی پرچمدار به سوی شرق به حرکت درآمد. داریوش با کشتی سهردیفه پاروزن خود تا سوئز همراه آنها بودهاست.
داریوش به هنگام گشایش کانال سوئز با 53 سال سن در اوج قدرت و توانایی بود.
مصر در سال 34 شاهنشاهی به دست کمبوجیه پسر و جانشین کوروش بزرگ ساتراپی ایران شد و تا سال 155 شاهنشاهی (به درازنای 121 سال) یک ساتراپی (ایالت) ایران بود.
گزارش آن در كتاب «تاریک و روشنهای مصر باستان» نوشتهی مصرشناس آلمانی «كارول ميسليويک» آمده است که این کتاب را ديويد لورتن به انگلیسی ترجمه و دانشكاه «كرنل» آمریکا آن را چاپ کرده است.
امرداد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر