تختجمشید را شاید بتوان شکوهمندترین یادمان نیاکانی ایرانیان نامید. یادگاری که یادآور تاریخ باشکوه و فرهنگ دیرپا و آشتیجوی ایرانیان و شهریاران آن دانست. ستونهای استوار این کهن یادگار نشان از استواری ستونهای فرهنگ ایرانزمین دارد و شاهکار هنر و معماری این سرزمین اهوراییست.
شناسنامه تختجمشید
مکان: ایران، مرودشت، استان فارس
ساختهشده در دوران: داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر یکم (هخامنشی)
شماره ثبت جهانی: ۱۱۴
تاریخ ثبت جهانی: ۱۹۷۹، سومین نشست کمیته میراث جهانی یونسکو
تختجمشید در ۱۰ کیلومتری شمال مرودشت و ۶۰ کیلومتری شمال خاوری شیراز، جای دارد.
پیرامون نام تختجمشید بایدگفت: نامی است که تاریخنگاران پس اسلام به کاخ شاهان هخامنشی نسبت دادهاند و شوند (:علت) هم آن بوده که آنان آنگونه که باید و شاید به تاریخ باستانی و راستین ایران به دلیل از میان رفتن اسناد کتبی در تازشهای (:حملههای) گوناگون آگاهی نداشتند و از روی داستانها و گویا آگاهیهای سینهبهسینه ؛ این سازهی شکوهمند را همان دژ و تختی که جمشید ساخت دانستهاند و چون بنا بر روی صفه از سنگهای گران وزن و پرحجم ساخته شده و بهکار بردن این سنگها را از توانایی بشر خارج دانستهاند ، ساخت آن را کار دیوان که دربند و حکم جمشید بودهاند تصور کردهاند، از اینرو این مکان به نام تخت و بارگاه جمشید نامور شده و تا زمان ما این اصطلاح همچنان مانده است.
ساخت این شاهکار هنری و معماری دورهی باستان از ۵۱۲ پیش از میلاد آغاز و تا سال ۴۵۰ پیش از میلاد ادامه مییابد. داریوش بزرگ و پسرش خشایار شا و نوادهاش اردشیر یكم هر کدام در ساخت بناهای باشكوه تختجمشید سهم بهسزایی داشتند. آرمان داریوش که بنیانگذار تختجمشید است، ساخت یک پایتخت اداری و سیاسی نبوده؛ تختجمشید در حقیقت زیارتگاه ملی سپندی (:مقدسی) بود که وقف آرمان ویژهای شده بود: ساخت پایگاه استواری برای برقراری جشنهای بهاران یا نوروز که در آن با بهرهگیری از همهی منابع تظاهرات نمایشی، از قدرتهای آسمانی، اعطای فراوانی و حاصلخیزی درخواست میشد.
مری بویس پیرامون این موضوع مینویسد: مشخصات گوناگون بناها و تندیسها، پارهای از پژوهشگران را بر آن داشته است که تصور کنند تختجمشید شهری مقدس بوده است.
سراسر تختجمشید نیایشی مفصل و بلندبالا است که از زبان سنگ ادا شده و گونهای رویای هخامنشی است، از روز نو و زندگی نو که در سنگ به یادگار گذاشته شده است. جان هینلز در کتاب «شناخت اساطیر ایران» مینویسد؛ از کاخ تختجمشید به ندرت استفاده میشده است و در میان آثار بازمانده از آن چیزی که دلالت بر آن داشته باشد که این مكان مرکزی برای مقاصد اداری بوده باشد، اندک است یا اصلا وجود ندارد. به نظر میرسد تختجمشید مرکز اجرای آیینها، یعنی صحنه اجرای جشن سالانهای است که ملتهای امپراتوری هخامنشی در آن گرد میآمدند تا وام (:دِین) خود را بپردازند و وفاداری خود را به شاه شاهان نشان دهند. هیاتهای نمایندگي دستهجمعی از پلكانی که بهگونهای ساخته شده بود که میشد با اسب از آن بالا رفت و از میان درواز ههای کاخ و کنار دیوارهای کنگرهدار که گفتهاند نمادی از کوه مقدس بودهاند، میگذشتند و به کاخ صد ستون وارد میشدند. در واقع بنای تختجمشــید، پیوندی ویژه با جشــن ملی نوروز دارد، اگرچه انگیزهی آن تنها بازگفتهای (:روایات) اســاتیری نیست، که برابر با نگاه باستانشناسان، یكی از دلایل ساخت این سازه برگزاری جشــن نوروز در دوران امپراتوری هخامنشی و در کنار همهی اقوامی اســت که زیر درفش امپراتوری به این جشن آسیایی مهر میورزیدند و گروهگروه هدایای نوروزی و پیشکشهای نمادین تمدن و سرزمین خود را به نمادینترین سازهی جهان باستان که ساختارش حكایت از ویژگی جشن نوروز داشت، میسپردند.
پروفسور آرتور آپهام پوپ پیرامون کاربرد راستین سازهی تختجمشید مینویسد: «در تختجمشید که متاسفانه تاکنون نام واقعی آن پنهان مانده است، مراسم مذهبی بهویژه نوروز برگزار میشد… در اینجا تشریفات و مراسم مفصلی که به مناسبت سال نو بر پا میشد، با نمایش دادن آشكار وفور نعمت و فراوانی و باروری نیازمندیهای بشــری به پیشگاه خداوندی عرضه میشد و به نیروی سحر و جادوی موافق میان آرزوهای این جهانی و برآورده شدن آنها از سوی نیروهای ابدی هماهنگی ایجاد میشد . . . آماج اصلی از ساختن تختجمشــید آن بوده که یک نمونهی عالی از آسمان، در زمین باشد و با شــكوه شگفتآور و زیبایی آسمانی خود نیروی مقاومتناپذیری به خواهشها و نیایشهای مردم بخشــد و ایزدان را تشویق نماید تا فراوانی نعمت را که در مراســم جشن نشان داده میشود، در سراسر زمین برقرار کنند».
تختجمشید دارای بخشهای گوناگونی است که عبارتند از: دروازه ملل، کاخ آپادانا، کاخ تچر، کاخ هدیش، کاخ سه دروازه، کاخ صدستون، حرمسرا و موزه، خزانه، دروازه نیمه تمام، جایگاه سربازان و آرامگاهها
دروازه ملل:
به منظور دسترسی به صفه و ورود به کاخها ؛ پلکان بزرگ دو طرفهای با ۱۱۱ پله با بلندای اندک (که دلیل بلندای اندکش آن بوده که میهمانهای خاص و مقامات برجسته بتوانند مسیر را تا رسیدن به صفه با اسب طی کنند ) ساخته شده که به سطح صفه میرسد.
کاخ آپادانا:
بزرگترین و باشکوهترین کاخ تختجمشید آپادانا است.واژهی آپادانا به معنای بارعام است. بهترین و سالمترین نقشبرجستههای تختجمشید متعلق به تالار آپادانا است.
جزییات آن نشان میدهد که نمایندگان ملل تابعه پس از عبور از دروازهی ملل در کاخ آپادانا بار مییافتند. این کاخ از لحاظ موقعیت، وسعت ، ستونها، سرستونهای گوناگون و دیگر تزیینات مهمترین بنای تختجمشید است که بر نقطهی بلندی از صفه ساخته شده است.
بنای آپادانا در سال ۵۱۵پ.م به فرمان داریوش بزرگ آغاز شد و پس از گذشت ۳۰ سال در دوران حکومت خشایارشا پایان یافت. این کاخ شامل یک تالار مرکزی و سه ایوان در طرف شمال ،غرب و مشرق است که جمعا ۷۲ ستون داشته است. (البته هماکنون تنها ۱۳ستون برجای مانده است)
ویژگی شاخص معماری هخامنشی در سنجش با دیگر تمدنها و سرزمینهای همجوار، کاربرد ستون است؛ که نمونهی نقوش این ستونها را در نقوش جامهای زیویه نیز میتوان دید.
ستونهای کاخ آپادانا بلندترین ستونهای تختجمشید بوده با بلندایی بیشتر از ۱۹ متر با سرستونهای گاو دو سر، اما زیباترین و با اهمیتترین بخش آپادانا را باید ایوان شرقی آن دانست که نقشهای زیبا و کندهکاریهای کممانندش شکوه و عظمت امپراتوری هخامنشی را با زبانی گویا بیان میکند.
پیشکشآوران:
بخش جنوبی پلکان شرقی آپادانا را شاید بتوان به عنوان سند گویای چگونگی و وسعت امپراتوری هخامنشی دانست. ۲۳ گروه از نمایندگان ملل تابعه دولت هخامنشی را در این قسمت نقش کردهاند (به نشان ۲۳ ساتراپی امپراتوری هخامنشیان).که در حال آوردن هدایا و پیشکشهایی به حضور شاه هستند. پیشاپیش هر گروه یک پردهدار در جامهی پارسی یا جامهی مادی دست رهبر گروه را گرفته و به پیشگاه شاهنشاه میبرند.
در واقع این سند باشکوه از برترین و بحثبرانگیزترین نقشــینههای تختجمشید است؛ نگارههای که همهی گروهها و رد ههای نمایندگان تمامی سرزمینهایی؛ که هر یک به زیر پرچم امپراتوری هخامنشیان اداره میشدند و در تختجمشید یک به یک با آرامش و خشنودی شگفتانگیزی به آیین بارعام وارد میشدند. دراینباره جان هینلز بر این باور است که: حرکت این دستهها تنها نمایشهای خود نمایانهی ثروت نبود، بلكه نمایشهایی بود در برابر خداي باروری این سرزمین.
نگارههای درختان کاج:
نگارههای گوناگون گلوگیاه و از جمله درختان کاج در تمامی نمای تختجمشــید (آپادانا) اشــاره بارز به سرســبزی و زایش طبیعت و رویش بهاری دارد. چنانكه پروفسور «پوپ» نیز در اینباره معتقد بود: «معابد و باغها سرمشــق نهایی این شــهر مقدس هخامنشــی اســت» و زندهیــاد مهرداد بهار «آن را» باغی مقدس با درختان ســنگی خوانده اســت. و در میانهی این دیدگاهها، شایســتهی یادآوری اســت، نگرش زیباي دکتر بدرالزمان قریب که
در حقیقت در آن اشارهاي به نیایش مشهور داریوش در تختجمشید شده است: «تختجمشید دعایی است تجسمیافته به زبان سنگ، سرودی است در نیایش به خدای بزرگ که زمین، آسمان، مردم و شادی را آفرید تا به این ســرزمین زیبا و دارندهی مردم خوب برکت و افزونی بخشــد، آن را در صلح و آرامش بپاید و از پلیدی و آشــوب که زادهی دروغاند، نگه دارد».
کاخ تچر
کاخهای ساخته شده در تختجمشید بیشتر بر دوگونه بوده و هر کدام کاربردی خاص خود را داشتهاند: کاخهای عمومی و کاخهای اختصاصی. یکی از کاخ های اختصاصی تختجمشید تچر است که در جنوب آپادانا ساخته شده، تچر را میتوان از نخستین کاخهایی دانست که بر روی صفه ساخته شده است. این کاخ را باید کاخ اختصاصی داریوش نامید. در سنگنوشتههای تچر خوانده شده و در اصطلاح مردم تالار آینه نامیده میشود. (به دلیل استفاده از سنگهای صیقلی و صاف و خوشتراش)
تچر و تزر در زبان پارسی باستان کاخ زمستانی معنی شده است. شاید از اینرو گروهی این کاخ را زمستانی دانستهاند که ساختمان آن وارون (:برعکس) کاخ صدستون نیمدرهایی روبه آفتاب دارد اما هیچ دلیل خاصی برای اثبات آن وجود ندارد.
بر دیوارههای کاخ نوشتههایی از دورههای تاریخی پس از آن میبینم که کهنترین آن متعلق به زمان شاپور دوم ساسانی و به خط پهلوی ساسانی است.
کاخ هدیش:
کاخ اختصاصی خشایارشا در جنوب باختری تختجمشید بر روی تپهای مرتفع بنا شده است. این بنا به موجب کتیبهای که بر بالای جرز سنگی ایوان شمالیش کنده شده بهنام هدیش یاد شده است.
متن سنگنوشته چنین است: «گوید خشایارشا، شاه بزرگ، به خواست اهورامزدا این هدیش را من ساختم، باشد که اهورا مزدا با دیگر ایزدان مرا و کشور مرا و آنچه را من کردهام بپایند.»
از نکتههای درخور نگرش در این کاخ وجود نقشهایی در درون پنجرهها و نیمدرهاست که در هیچ کاخ دیگری دیده نشده است. این نقشها دربردارندهی خدمهای است که چیزی بر روی دوش یا دست حمل میکنند و در برخی پنجرهها نیز بز کوهی و شکار در دست دارند.
کاخ مرکزی (تالار شورا)
در مرکز کوشک شاهی کاخ کوچک چهارگوشی را میبینیم که چون در میان دیگر کاخهای تختجمشید قرار گرفته و وسیلهی ارتباط این کاخها است کاخ مرکزی خوانده میشود. این سازه توسط سه درگاه (دروازه) چند راهرو به دیگر کاخها راه پیدا میکند و به همین دلیل آن را کاخ سه دروازه نیز نامیدهاند. بر درگاه شرقی کاخ ، نقش ۲۸ تَن از نمایندگان ملل تابعه هخامنشی کندهکاریشده است که اورنگ شاهی را بر روی دست گرفتهاند. داریوش بزرگ بر تخت نشسته و ولیعهدش خشایارشا پشت سر او ایستاده است.
کاخ صد ستون (تالار تخت)
دومین کاخ تختجمشید از دید وسعت را باید کاخ صد ستون دانست. این کاخ در شرق حیاط کاخ آپادانا واقع شده است .تالار این کاخ با وسعت نزدیکبه ۴۷۰۰ متر مربع یکصد ستون سنگی به ارتفاع ۱۴ متر بزرگترین و وسیعترین تالار سرپوشیدهی تختجمشید و بنا بهگفته پروفسور اشمیت بزرگترین تالار سرپوشیدهی جهان باستان بوده است .
برپایهی سنگنوشتهای که از اردشیر یکم در این تالار ازسوی هرتسفلد کشف شده بنای آنرا خشایارشا آغاز کرد و اردشیر یکم به پایان رساند.
متن کتیبه چنین است:
«اردشیر شاه گوید: این خانه، خشایارشا پدر من پیاش را ریخت. به تایید اهورامزدا. من اردشیر شاه آن را بر آوردم و تمامش کردم.»
* با بهرهگیری از نوشتار «تختجمشید شکوهی به بلندای تاریخ ایرانزمین» منتشر شده در تارنمای امرداد (اسفندماه، ۱۳۹۹)، به قلم دکتر کورش سالاری، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر