اردکان از بزرگترین شهرهای استان یزد است و در میان دیگر شهرستانهای این استان گستردگی بیشتری دارد. گستره آن به 24 هزار کیلومتر مربع میرسد و در میانهی کویر مرکزی ایران، همانند نگینی درخشان، جلوهگری میکند.
آنهایی که از تهران راهی جنوب ایران میشوند، در راهی که میپیمایند از اردکان خواهند گذشت و راه درازآهنگ پایتخت تا جنوب را با گذر از این شهر زیبا به سرانجام میرسانند.
چهارگوشهی اردکان کم و بیش به پهنهزارهای کویری میرسد. در شمال آن گسترهی کویری جندق جای دارد؛ در خاور و جنوب خاوری کویر مرکزی ایران دامن گسترده است و جنوب آن نیز به شهرستان میبد میانجامد. اما پهنههای اردکان تنها دشتهای گستردهی کویری نیست و در آن جا کوهی به بلندای 3158 متر دیده میشود. این کوه را «خونزا» (هنزا) مینامند. قلههای بیشتر شناخته شدهی خونزا یکی «اشتری» است و دیگر قلههای «بندر»، «بزکوه»، «چکچک» و «هامانه». نمای کوه خونزا از دور بهراستی زیباست و قلهی آن رو به آسمان آبی کویر قد کِشیده است.
شهر اردکان به چند گستره که هر کدام تاریخی کهن دارند، راه دارد. در بخش باختری آن آبادیهای شهر عقدا دیده میشود؛ در جنوب بفروئیه است و در خاور نیز دهستان زرین. زمینهای کشتزاری شهر در باختر جایی برای کِشتوکار هستند و باغهای پسته در شمال شهر دیده میشوند. جنوب آن نیز راهی برای رسیدن به میبد است.
پس از این بیشتر اشاره خواهیم کرد که اردکانِ تاریخی در جایی دیده میشد که اکنون «زردُک» نامیده میشود. هنوز هم میتوان دیوارهای کهن و تاریخی زردُک را دید. اردکانِ کنونی دارای سه بخش مرکزی، عقدا و خرانق است و پنج دهستان و و 374 آبادی دارد. در سال 1348 خورشیدی بود که اردکان در بخشبندیهای کشوری شهرستان شناخته شد.
اردکان، شهر سپند
اینکه واژهی اردکان به چه معناست؟ گرچه دیدگاههای چندگانهای دارد، اما پذیرفتهترین آن چنین است که این نام از دو پاره ی «ارد» و «کان» شکل گرفته است. ارد به معنی «سپند» (:مقدس) است و کان به معنی «سرزمین». پس اردکان «سرزمین سپند» معنی میدهد. یک دیدگاه دیگر آن است که نام شهر برگرفته از واژهی پهلوی «ارتاکان» است، به معنی «راستی» و «درستی». بهراستی هم اردکان سرزمین راستیها و پاکیهاست.
برپایهی واپسین سرشماریها، شهر اردکان اندکی بیش از 75 هزار جمعیت دارد. از شهر یزد و میبد که بگذریم، اردکان سومین شهر پُرجمعیت استان یزد است.
آبوهوای اردکان خشک و کویری است. بادهای تند به ویژه در روزهای نخست بهار وزیدن میگیرند و گاه سبب توفانها میشوند. در این زمان، ماسهها به حرکت درمیآیند و تپههایی ماسهای در کویر شکل میگیرند. تا پایان تابستان این وضعیت ادامه دارد. اما در باختر و جنوب باختری اردکان به سبب افراشتگی کوههای عقدا، بادها راهی به سوی اردکان نمییابند.
پیشینهی اردکان
پیشتر اشاره کردیم که اردکان کهن در جایی بوده است که اکنون زردُک نامیده میشود. این که چرا مردم اردکان زمینهای زردک را تَرک کردند و سازههای نو را در جای کنونی ساختند؟ به این گونه پاسخ داده شده است که در جایی که اردکان کنونی جای دارد، آبی شیرین و رودخانههایی فصلی و سطحی جاری بود و همین سبب شد که مردم به این سو کوچ کنند. زردُک 10 کیلومتر با شهر کنونی اردکان فاصله دارد. از سوی دیگر شیب ملایم زمین اردکان کنونی، ساخت کاریز (قنات) را آسانتر میساخت.
آن کوچ تاریخی گویا در سدهی هفتم یا هشتم مهی روی داده است. از آنرو که نخستین اشارهها به اردکان، در نوشتههای سدهی هفتم دیده میشود. کهنترین محلههای شهر نیز میدانقلعه و چرخاب هستند. بازار بزرگ شهر، چهارسوق و حمام بازار، از کهنترین سازههای اردکان بهشمار میروند. این نیز گفتنی است که اردکان در سدههای گذشته جایی برای درسآموزی و دانشاندوزی بوده است. در دورهی افشاریه نیز اردکان جایی برای تاختوتاز سپاهیان افشاری بود. همچنان که لطفعلیخان زند نیز در اردکان نبردهای برجسته و پیروزمندانهای داشته است. در دوران پادشاهی قاجاریه، اردکان و گسترهی پیرامون آن بخشی از یزد دانسته میشد.
کویر زرین اردکان
کویر اردکان زیبا و دیدنی است. با هر وزش باد ریگها و ماسههای کویری به جنبش درمیآیند، شکلهایی ناپایدار و گوناگون میسازند و نگاهها را خیره و بهتزده میکنند. بخشی از شگفتیهای زیستبوم سرزمینمان را باید در آن زمان و در این کویر رویایی دید. 50 کیلومتر درازا و 13 کیلومتر پهنای کویر اردکان است؛ جایی که گنبدهای نمکی و تپههای بلند شنی و ماسهای، فراوان و پُرشمارند. آن جا گسترهای از سکوت و آرامش است. تنها صدایی که شنیده میشود، وزش بادهایی است که دَمبهدَم فزونی میگیرند!
کویر اردکان زمینی با شوری خاک بسیار زیاد است و از همینرو هیچ گیاهی در آن رشد نکرده است. با این همه، یکی از مهمترین گسترههای کویری ایران شناخته میشود. آن جا را گاه «کویر سیاهکوه» نیز مینامند. شکل این کویر به مانند نعل اسب و نیمدایرهای است. برای رسیدن به این کویر باید راهی شمال شهر اردکان شد؛ درست در میان قله کوههای سیاهکوه در شمال و هریشت در جنوب و با فاصله ای 40 دقیقهای از شهر. با گذر از روستایی به نام احمدآباد، میتوان به کویر اردکان رسید. با گذر از احمدآباد، جادهای خاکی دیده میشود. با پیمودن 30 دقیقهای، از این جاده به پهنهی کویری اردکان میرسیم.
این را نیز بگوییم که شوری بسیار کویر اردکان را از خاک رُسی و برآمدهی آن میتوان شناخت. در روز، به سبب دمای بسیار بالای کویر، آبها تبخیر میشوند و چیزی که بهجا میماند پهنهای گسترده از نمک است. در آنجا سنگهای آذرین و آهکی فراوانی دیده میشود و مخروطافکنههایی نیز پدیدار شدهاند. مخروطافکنهها تهنشستهای بادبزنی شکلی هستند که در جاهایی که شیب آنها به شکل ناگهانی کم شده باشد، پدید میآیند. اینها را جریانهای سیلابی، شکل دادهاند. در کویر اردکان، از دو قلهی سیاهکوه و هریشت جریانهای سیلابی راهی کویر میشوند و مخروطافکنهها را میسازند.
کویر اردکان نوسان دمایی بسیاری دارد. گاه دما به 20 درجه زیر صفر میرسد. دمای بالای 46 درجه نیز در این کویر ثبت شده است. برآوردها نشان میدهد که گاه اختلاف دما در روز و شب به 30 درجهی سانتیگراد رسیده است. سردترین فصل کویر اردکان در بهمنماه است و گرمترین دمای آن در ماههای تابستانی تیر و امرداد. جالب است بدانیم که در 25 امردادماه 1399 خورشیدی دمای هوا در شهر اردکان به 47 درجهی سانتیگراد رسید و گرمترین شهر استان یزد شناخته شد.
گونههای گیاهی و جانوری کویر اردکان
پیشتر اشاره کردیم که در کویر اردکان گیاهی رشد نمیکند. این را هم بگوییم که در پیرامون گسترهای این کویر، گیاهان شورپسند، مانند اُشنان و گز، دیده میشوند. اُشنانها گیاهانی با شاخههای باریک، برگهای ریز و مزهای شور هستند و از راستهی میخکسانان شناخته میشوند. هر چه از کویر اردکان دور میشویم با رشد گیاهان افزونتری روبهرو خواهیم شد؛ گیاهانی مانند تاغ، گون، شقایق کوهی، زنبق صحرایی، خارشتر و نمونههای دیگر در آنجا رشد کردهاند. رشد و نمو این گیاهان به سبب کاهش شوری خاک است.
در پیرامون کویر اردکان که گیاهان سر برآوردهاند و نشانههای بیشتری از زندگی جریان دارد، جاندارانی میتوان دید. کویر اردکان، یا درستتر بگوییم: پیرامون کویر اردکان، زیستگاه حیواناتی مانند گرگ، روباه و شغال است و پرندگانی چون تیهو، بلدرچین، عقاب، کبوتر چاهی، دُمجنبانک، بلدرچین و نمونههای دیگر، در آنجا به زندگی خود ادامه میدهند. خزندگانی مانند لاکپشتها، مارها، بزمجهها و سمندرها نیز یافتنی هستند.
کویر اردکان شگفتانگیز و دستنخورده است؛ و نیز دلخواه آنهایی که کاوشگران زیستبوم هستند و به دنبال شناخت شگفتیها و راز و رمزهای طبیعت ایران. بهترین زمان برای رفتن به کویر اردکان در روزهای پایانی آبانماه است. در این ماه، از گرمای کویر کاسته میشود و تا رسیدن سرمای زمستانی، زمان و فرصتی برای کویرگردی هست. با این همه، در کویر اردکان جایی برای باشندگی (:اقامت) وجود ندارد و آنهایی که راهی چنان سفر دشواری میشوند، ناچار به چادزنی در کویر هستند. بخشهای گستردهای از این کویر باتلاقی است و به دور از خطرها و دشواریها برای روندگان و بازدیدکنندگان از کویر اردکان نیست. نشست ماسهها، به سبب نمناکی بسیار کویر نیز حفرههایی پدید آورده است که ژرفای برخی از آنها تا دو متر میرسد. شاید همین سختیهاست که کویرگردی اردکان را دلخواه کسانی میسازد که بهدنبال دیدن و شناختن گسترههای کویری دستنخوردهی زیستبوم ایران هستند. آنها کویر اردکان را جایی دلخواه خواهند یافت! هر چند هوشیارند که خود را از بادهای تند شبانهی کویر در امان نگهدارند. این بادها از پسینگاه وزیدن میگیرند و ساعتبهساعت بر تندی و شدت آنها افزوده میشود. خبرهایی از این دست که کویرنوردان از بسیاری گرمای کویر بیحال و سرگردان شدهاند، اندک نیست. یک نمونهی آن در تیرماه 1399 رُخ داد و شش تَن کویرنورد سرگردان و راه گم کرده، نجات داده شدند (خبرگزاری ایسنا).
از گفتنیهای کویر اردکان یکی نیز این است که در آن جا ماسهبادیهایی شیرین بهدست آمدنی است. این ماسه ویژگیهای یگانهای دارد: کمخاک است و اندازهی نمک آن اندک است. از این دید، در سراسر ایران بیمانند شناخته میشود. از این ماسه برای تولید بتن، کارهای باغداری و کشاورزی و ساخت زمینهای بازی بهره بُرده میشود.
شگفتیها و تماشاییهای کویر اردکان بیش از آن چیزی است که در این جا اشاره کردیم. آن شگفتیها بهتمامی شناخته نمیشود مگر آن که کویر بیمانند اردکان را از نزدیک ببینیم!
شهر کاریزها و بادگیرها
اردکان را با مهرازی آن بیشتر میشناسیم. آن مهرازی دلانگیز نیز در بادگیرهایش نمایانتر است. از اینرو شناخت این سازهها، شناخت اردکان نیز هست. افزون بر آن، اردکان شهری آکنده از کاریزهایی است که هرچند شمار بسیاری از آنها خشک شدهاند، هنوز بازماندهای از آنها سیرابکننندهی زمین کویری این شهر زیبا و کهناند.
شهرستان اردکان مالامال از کاریزهاست. در گذر سدههای تاریخی، این پهنه از کشورمان جایی برای استادان کاریزساز بوده است تا با کندن زمین خشک به بستر آبهای زیرزمینی برسند و زمین را آباد و سیراب سازند. برآوردها نشان میدهد که در شهرستان اردکان بیش از 250 کاریز وجود دارد. از این میان، 192 کاریز همچنان آبده است. دو رشته کاریز اردکان ثبت جهانی شده است و 10 رشته کاریز نیز در فهرست آثار ملی ایران بهشمار آمده است. اگر از شهر تفت بگذریم، بهترین و کارآمدترین مقنیان را باید در اردکان جست وجو کرد. با این همه، شمار کاریزهای جاری کنونی شهر اردکان تنها به هفت کاریز میرسد. در حالی که تا پیش از دهه ی 60 خورشیدی شمار کاریزهای شهر اردکان به 50 رشته بود! وارون دیگر کاریزهای گسترههای کوهستانی ایران که خاک آنها شن و خاک سیاه است، کاریزهای اردکان از خاک رُس است. آب بیشتر کاریزهای روستایی اردکان شیرین است، اما کاریزهای بخش مرکزی آبی شورمزه دارند.
برخی از کاریزهای پُرشمار اردکان
درازترین رشته کاریز اردکان، قنات صدرآباد نام دارد و درازای آن به 70 متر میرسد. برخی دیگر کاریزها از این شمارَند: در بخش مرکزی: آب بربند، بیبی جان، آبخونه، آب متکستان، احمدآباد، ارجنان، اشکالون، انجیره، اهرستان، ترشک، زینآباد، مهرجرد. در عقدا: ابراهیم آباد، ابنو، ارهکوه، آشتیانه، ایگاه، باغده، دوگان. در خرانق: اکرمی، حسنآباد، خضرآباد، دهنو. اینها تنها نام بخشی کوچک از شمارگان بسیار کاریزهای شهرستان اردکان است. برخی از این کاریزها هنوز چیزی میان هشت تا 30 لیتر آبدهی دارند. بیشترین آبدهی از آنِ کاریز زینآباد با 30 لیتر در ثانیه است.
کاریز قطبآباد اردکان را نیز فراموش نکنیم. این کاریز دیرینگیای بیش از هزارساله دارد. زمینهای شمال خاوری شهر اردکان از این کاریز کهن سیراب میشوند؛ یعنی چیزی برابر با 120 هکتار. درازای کاریز قطبآباد به 20 کیلومتر میرسد و از فیروزآباد میبد سرچشمه میگیرد و تا قطبآباد اردکان راه میسپارد. این کاریز از میان روستای شریفآباد گذر میکند.
در دی ماه 1391 راه کاریز قطبآباد بسته شد و زمینهایی که از این کاریز سیراب میشدند، بیآب شدند. داستان اینگونه بود که شهرداری میبد برای جلوگیری از آبگرفتگی یکی از کوچههای محلهی امیرآباد میبد، دست به کندن چاه میزند. وصل شدن این چاه به شاهراه کاریز قطبآباد اردکان، سوراخی به شعاع دو متر و ژرفای 40 متر پدید میآورَد (گزارش خبرگزاری فارس). به همین سبب آب کاریز در اندک زمانی بهتمامی قطع میشود. خوشبختانه این وضعیت ادامه نیافت و با پیگیریهای ستاد بحران استان، دشواری پیش آمده برطرف شد و کشاورزان سهم خود را از آب کاریز قطبآباد گرفتند.
کاریز بهاالدینآباد اردکان نیز 800 ساله است. این کاریز خشک شده است به همین سبب به شکل محور گردشگری زیرزمینی، با درازای نزدیک به 700 متر، از آن بهره بُرده میشود. آبدهی آن 25 لیتر در ثانیه است. کاریز فیروزآباد نیز آبدهی آن بیش از 120 لیتر در ثانیه است.
کاریز کمتر شناخته شدهی دیگر اردکان، مورتین نام دارد و از دیرینگی آن بیش از 800 سال میگذرد. آجرفرشهایی در این کاریز پیدا کردهاند که ساخت آنها به دوران فرمانروایی آل مظفر در یزد، در سدهی هشت مهی، سر میزند. کاریز مورتین در ژرفای 9 متری زمین کنده شده. گاه این ژرفا بیشتر است و به 13 متر میرسد. با این که آب کاریز مورتین خشک شده، هنوز در بخشهای ژرفتر آب اندکی یافت میشود. آبدهی این کاریز تا 30 سال پیش ادامه داشت اما شوربختانه به سبب بیتوجهیها خشک شد.
بادگیرهای اردکان
بادگیرها برجهایی دستساز هستند که برای خنک کردن هوا ساخته شدهاند. این سازهها به کار گسترههای کویری و خشک ایران میآیند و نمونههای بسیاری در پهنهی کمآب ایران دارند. همگی نیز از دیرینگیای چند سدهای برخوردارند و تا چند دهه پیش (وگاه تا اکنون) از آنها بهره بُرده میشد. افزون بر این که نشانهای دیگر از مهرازی کهن ایران نیز شناخته میشوند.
در ایران از سه گونه بادگیر نام بُرده میشود: بادگیرهای یزدی، بادگیرهای کرمانی و بادگیرهای اردکانی. در این میان، بادگیرهای اردکانی از دید اقتصادی به صرفهتر هستند؛ بدین سبب که طراحی و ساخت آنها ساده و کمخرج است. بیشترینهی سازههای بادگیری یزد چهار سویهای (چهار طرفی) هستند، اما بادگیرهای اردکان یک سویه ساخته شدهاند. درازترین بادگیر یک سویهای ایران در اردکان جای دارد. این بادگیر 19 دهانه (چشمه) دارد ودرازای آن به 15 متر میرسد. بادگیر یادشده را که ثبت ملی نیز شده است، در خانهی تاریخی دکتر امامی اردکان میتوان دید.
بادگیر خانهی امامی در روزگار قاجاریه ساخته شده و بازسازی آن در در دههی هفتاد خورشیدی انجام شده است. از آنرو که این بادگیر یگانه (:منحصر بهفرد) است، ارزش تاریخی و مهرازی آن بیمانند ارزیابی میشود.
بلندترین بادگیر اردکان نیز در خانهی تاریخی انصاری، در بافت تاریخی این شهر جای دارد؛ هر چند در مهرماه 1392 از خرابی آن گزارشهایی منتشر شد و این سازه را در حال ریزش دانستند. خانهی انصاری را برخی بازمانده از روزگار صفویه و برخی دیگر از دورهی قاجار میدانند. بادگیر آن تنها بادگیر یزدیساز (شیوهای از مهرازی ایران) است و وارون دیگر بادگیرهای اردکان، چهارسویهای است. بلندای آن نیز 18 متری است.
فرتورها از سعید فتوحی
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر