نخستینباری که از واژهی کرد در تاریخ یاد شده است، به نامهی اردوان پنجم به اردشیر بابکان بازمیگردد و در آن اردوان، اردشیر را کرد خوانده است.
همانگونه که میدانیم، این کرد به مفهوم چادرنشین بوده و همین مفهوم است که در آینده به همهی چادرنشینان بازگفته میشد، آنچنان که عربهای چادرنشین عراق کنونی را «اکراد سورستان» میخواندند. ابنرسته مینویسد که لُمباردها (مردمانی در اروپا)، مانند کردها در چادر میزیند. برای سدهها کمابیش همهی مردمانی که در پهنهی ایران زندگی چادرنشینی داشتند را کرد خواندهاند، برای نمونه لرها را هم کرد خواندهاند و همین هم امروزه باعث بحثهایی شده که میکوشد لرها را وابسته به کردها بخواند.
میتوان انگاشت که داستان پدیدآمدن کردها در شاهنامه هم، نه دربارهی کردهای کنونی، که چادرنشینان بودهباشد. ولی در دورهی مدرن، که دانش زبانشناسی گسترش یافت، کوشیده شد تا دستهبندی مردمان برپایهی وابستگی زبانی بازپرداخته شود و بدینسان به جز در انگشتشمار جاهایی، بهاربستن واژهی کُرد، تنها به مردمانی که به یکی از زبانهای کردی سخن میگویند، محدود شده است. البته باز هم این دستهبندی دقیق نیست، چنانکه میدانیم مردمان زازا به زبانی که به زبان دیلمی نزدیک است سخن میگویند، ولی کرد خوانده میشوند. پس مفهوم کنونی کرد، اشاره به مردمانی با زبانها و فرهنگ کمابیش نزدیک به هم دارد.
ولی در بررسی خاستگاه تاریخی کردها، یک دشواری هم در میان است. آن هم این است که در دورهی مدرن، هویت کردی یک جنبهی سیاسی پیدا کرد. بخش بزرگتر سرزمینهایی که کردان در آن میزیستند در امپراتوری عثمانی جای گرفته بود و با ازهمپاشیدن این امپراتوری، کردها در جایگاه مردمانی ایرانیتبار با فرهنگی نزدیک به هم و متمایز از دیگر مردمان این امپراتوری، اهمیت پیدا کردند. آنزمان هم ایدهی دولت برپایهی ملیت، ایدهی پرهواخواهی بود. بسیاری از کشورهای تازه یا مردمانی که آرزوی داشتن کشوری ویژهی خود را داشتند، به دنبال پیونددادن خود با تمدنهای باستانی افتادند. آشوریها خود را به آشور باستان چسباندند. ترکیهایها و عراقیها هر کدام زمانی سومر را از آن خود دانستند.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «در جستوجوی نیاکان کردها »، به قلم اردلان کوزهگر، که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر